زمانی که فقر و فساد و تبعیض در سرزمین ما آنچنان رشد و گسترش یافته که برای مبارزه با آن ستادی با مسئولیت سران سه قوه تشکیل میشود باید فهمید اولین قربانیان چنین شرایط وحشتناک و مصیبت باری اقشار ضعیف اجتماع، به ویژه کارگران عموما قراردادی هستند. که با دریافت حداقل دستمزد، که آن هم چند ماه عقب افتاده روزگار هر چه تلخ تری را از سر میگذرانند.
این کارگران مصیبت زده که چوب فساد و غارتگری مشتی مدیر نابکار را میخورند باید تاوان گناه و خطایی را بپردازند که خود هیچ نقشی در آن نداشتن.
البته این اوضاع نابسامان در حالی کارگران را چهار میخه کرده که ثروتهای باد آورده رانتی آقایان نور چشمی سر به رقمهای نجومی زده و دره شکاف طبقاتی همچنان کارگران و زحمتکشان را در خود فرو میبلعد.
حال چگونه است که اگر قربانیان بیگناه این شرایط هولناک و ناعادلانه اقتصادی دست به اعتراض بزنند و حق خود را طلب نمایند باید با شلاق و زندان مجازات شوند. آیا این است آن عدالتی که نه تنها برای مردمان این سرزمین بلکه برای مردم جهان تدارک دیدهاید!؟
تجربه خونبار مبارزات کارگری ایران و جهان نشان داده است که داغ و درفش و زندان و کشتار نمیتواند جلوی دادخواهی و حق طلبی کارگران را سد نماید.
صدور حکم ناعادلانه شلاق و زندان برای کارگران حق طلب پتروشیمی ماهشهر هم از این قاعده کلی و ابدی جدا نیست و صادر کنندگان چنین احکام ظالمانه باید بدانند با این اقدام، پیشاپیش حکم محکومیت تاریخی علیه خود را صادر کردهاند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۳۰ شهریور ۹۳