پتروپالایش نگراندیش یا پتروپالایش نفت پایا بندرعباس پشت پالایشگاه قدیم ستاره خلیج فارس با مدیرعاملی احسان مجتهدی و رئیس هیات مدیره قاسم منظری توکلی می باشد.
شرکت پیمانکاری کاوشگران عصر نفت در این کارگاه کار اجرایی را برداشته و پیمانکاری محسن منفرد و مجتبی راسخی هم دلالان کار این شرکت بوده اند و پس از کمپین کارگری ۱۴۰۲ هنوز دستمزدهای خرداد ماه کارگران را به درستی پرداخت ننموده اند.
این به اصطلاح پیمانکاران نابکار و پادو هیچگاه با کارگران قرارداد حقوقی نبسته و هرگاه کارگران از آن ها می خواستند تا قرارداد کاری بنویسند؛ به گونه ای از بستن قرارداد با کارگران سرباز می زدند و هم اکنون فقط تیرماه را با کارگران تسویه حساب نموده اند. هنوز هیچگونه حق و حقوقی به کارگران پرداخت نشده و بیمه تامین اجتماعی آن ها هم واریز نشده است و در این میان پیمانکار و کارفرما در یک دعوای زرگری به نام «صورت وضعیت» کارگران را گرفتار و هیچگونه ارزشی برای کار کردن و نیازهای رفاهی و معیشتی کارگران نمی گذارند که در این هنگامه بد اقتصادی و گرانی های بدون مرز،کارگران چگونه به خانواده هایشان رسیدگی نمایند.
پیمانکار یا دلال کار و پادو مجتبی راسخی هم اکنون یک کارگاه در کشتی سازی شهید رجایی بندرعباس دارد و یکسال هم در پتروپالایش نفت پایا بندرعباس فعالیت داشته است که هم اکنون تا به امروز نصف دستمزدهای کارگران را در هر ماه با دستکاری بخاطر فرار مالیاتی و واریز بیمه در سه مرحله پرداخت نموده است.
این کارگاه با همه گستاخی هایی که در حق کارگران می نماید و کار و زحمت آنها را به پشیزی حساب نمی کند از کارگران افغانی برای کارهای ساختمانی ،سیویل و رنگ کاری بهره می برد. کارگران گیت پاس ندارند . این کارگاه چون همیشه در حال نیرو گرفتن و تسویه دادن می باشد برای ظهر کارگران ناهار کم می آورد و بسیاری از کارگران ناچار هستند که چاشت یا ناهار خودشان را دو نفره با دوستانشان که ناهار نخورده اند صرف نمایند.
در تاریخ ١٥ تیرماه که کارگران گروه راسخی درب کارگاه را بسته بودند تا بلکه با اهرم فشار بتوانند پولشان را بگیرند؛ یکی از کارگران ناچار شد بنزین و گازوئیل را به روی خودش بریزد و خواست که خودسوزی نماید و در این هنگام دوستانش و حراست نگذاشتند تا این کار را انجام پذیرد. به ناچار از ترس اینکه رخداد ناخوشایند دیگری رخ ندهد کارفرما و حراست به هر کدام از کارگران که هفت هشت تا استادکار مونتاژکار بودند یک چک دادند و آن ها را به خانه هایشان فرستادند.
کارگران همیشه از خودشان این پرسش را می نمایند که چرا با اینهمه فشارهای کاری و طاقت فرسا برای ساختن پروژه های سرزمینمان که روزی ۱۲ ساعت در کارگاه هستیم چرا این سیستم دلالی اینگونه با ما اینگونه رفتار می کند؟…
کارگران افغانی با قیمت بسیار پایین برای کارفرمایان کار می نمایند و جای کارگران بیکار ایرانی را می گیرند و برای کارفرمایان کارگر ارزان به شمار می آیند و سطح حقوقی کارگران را در این نابسامانی اقتصادی دچار افت و آسیب می نمایند. ما کارگران ایرانی به دلیل اینکه در پروژه های ملی کار می کنیم، اعتراض خودمان را ابراز می داریم و از مسئولین دولت می خواهیم که نسبت به اینگونه گستاخی های کارفرمایان در حق کارگران سرزمینمان کوتاه نیایید و با آن ها برخورد جدی انجام شود و بیش از این کارگران سرزمینمان را دچار خشم فرو خورده ننمایند که برایتان آسیب هایی زیانبار به دنبال خواهد داشت.
در این کارگاه پتروپالایش هیچگونه مدرکی که نشان دهنده کار کارگر باشد وجود ندارد.
وارتان خرمدین عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
١٥ مرداد ١٤٠٢