روز جهانی کودک

یکی از پدیده های زشت سیستم سرمایه داری کودکان کار هستند. سرمایه داری برای آنکه به حد اکثر سود برسد از کودکانی که باید در مدرسه و یا پارک ها مشغول گذران بچگی اشان باشند، در دخمه هایی به نام کارگاه ، معادن، بهره کشی غیر انسانی ویا سرخیابان ها برای گدایی استفاده می کند. در سیستم سرمایه داری هر چیزی که باعث بیشتر شدن سود شود، حلال و مجاز است. از برنامه به برده گی کشاندن کودکان به نام طرح استاد و شاگردی که وزارت کار پیشنهاد داده تا اجبار والدین برای فرستادن کودکان شان برای کار جهت کمک خرجی خانه، همگی در یک جهت عمل می کنند.

وقتی کودک کار شدی فحشا،مواد مخدر، تکدی گری و… به سراغت خواهد آمد. در همین بین کودکان کار برخی عضو گروه های مافیایی شده و باند های تبهکار از آنان برای حمل و نقل مواد مخدر و خبرچینی و دزدی استفاده می کنند. کودکان کار بعضی وقت ها ربوده شده و باندهای تبهکاراعضای مهم بدنشان را در آورده و به فروش می رسانند. در بین کودکان کار گمشدن و یا ناپدید شدن دوستانشان امری است عادی. در دروازه غار تهران حتا جنین فروشی با پنج میلیون تومان امری رایج تلقی می شود. در این میان سهم کودکان کار دختر فجیع تر و اسفناک تر است. این دختران نه تنها در معرض مشکلات گفته شده قرار دارند بلکه به بردگی جنسی و تجاوز مکرر از طرف حتا محارم خود مواجه هستند. فحشا و سواستفاده از دختران بیشترین سود را پس از مواد مخدر به سرمایه داری در جهان می رساند. اکثر کودکان کار بارها و بارها به دلیل کم پول در آوردن تنبیه شده اند. این کودکان بر بدن و صورت خود نشان ها و علائمی را حمل می کنند که نشان از آزار و اذیت فراوان است.

آنچه امروز با کودکان این سرزمین انجام می شود بخشی از برنامه سرمایه داری جهانی است. در کشوری که وزیر کارش می گوید در هر 18 دقیقه یک نفر بیکار می شود، و یا بیش از 5 میلیون بی سواد داریم و یا هر ساله 20درصد کودکان از راهیابی به مدارس باز می مانند و یا ترک تحصیل می کنند و 30 درصد جامعه در فقر مطلق زندگی می کنند، یعنی بیست میلیون نفر، و بیش از 20 میلیون نفر معتاد به انواع مواد مخدر وجود دارد، چگونه می توان برای تحول اقدام کرد؟ این اقدام می خواهد دولتی باشد و یا از طرف سازمان های مردم نهاد فرقی نمی کند چرا که بخش 70 درصدی جامعه درگیر این موضوعات هستند. با لباس های فقیرانه پوشیدن و در این روز به کودکان کار رسیدگی کردن ، مانند آنها در سرچهار راهها گل فروختن بازی روشنفکرانی است که برای تسلی درد وجدان خود این گونه عمل می کنند. امروز وظیفه سازمان های مردم نهاد بخصوص سندیکاهای کارگری در جهت آموزش و آگاهی این بخش از لایه های زیرین جامعه وظیفه بس مهمی دارند. سندیکاهای کارگری باید با سازمان های مدافع کودکان کار که آنها را سازماندهی و آموزش می دهند همکاری تنگاتنگی داشته باشند.

دشمن کودکان کار، دشمن سندیکاهای کارگری و هرگونه جنبش زنان هم هست. دشمن ما از ابزار سرکوب که همانا رسانه های تبلیغی و منابع مالی است، سود برده و ما را متفرق می خواهد.

برای آینده ای بهتر برای فرزندان این مرز و بوم ، ما دست همکاری و اتحاد به همه سازمان های مدافع حقوق زنان، و کودکان کار دراز کرده و صمیمانه از آنان می خواهیم در این نبرد نابرابر با هم یکدل و متحد شویم.

مازیارگیلانی نژاد عضو سندیکای کارگران فلزکارمکانیک

kudak