زندگی هر روز سخت تر از قبل برای زحمتکشان می شود. نان ها هرروز کوچکتر می شود و نهادی برای رسیدگی نیست. دفترچه های بیمه به ورق پاره ای تبدیل شده اند و مردم را به سمت بیمه های تکمیلی روانه می کنند. کارفرما با فربیکاری هر روز بر شدت کار می افزایند و آنچه از آن یاد نمی شود عمر بر باد رفته کارگران و خانواده هایشان است. در مقایسه دستمزد ناچیز کارگران سودهای نجومی و پاداش و دستمزدچند صد میلیونی ماهانه مدیران خودنمایی می کند که بخشی از آن را در این شماره نوشته ایم. با آمدن فصل مدارس درد و رنج خانواده های کارگری بیشتر می شود.خرید دفتر وکتاب،لباس وکفش …این مشکلات در تبلیغات جاری کشور جایی ندارد و در عوض هیاهوی حل شدن موضوع هسته ای و اظهارات مسوولین ریز و درشت تیتر اول رسانه هاست.
با این همه تبلیغات هنوز هیچ برنامه مدونی برای روزهای بعداز تحریم اعلام نشده است. ما می پرسیم آیا سیاست های دلالی که در دولت های گذشته پی گیری می شد و باعث بیرون رفتن ارزهای با ارزش نفتی برای خرید پوست خربزه، چوب بستنی، دسته بیل، کش شلوار، الاغ ….می شد، باز هم ادامه خواهد داشت ؟ و عده ای دلال خائن به کشور با فراغ بال هرچه را که خواستند وارد خواهند کردوصنعت وکشاورزی ودامداری ما را نابود خواهند کرد؟ راستی موضوع پولهای بلوکه شده چقدر است ؟ 29 میلیارد یا 180 میلیارد دلار؟چراازآقای روحانی تا وزرای اقتصاد و دارایی و دیگران جواب درستی به این موضوع نمی دهند مگر کارگران و خانواده هایشان نامحرم هستند؟ چرا نمی گویند چه مقدار از این پولها برای رفاه زحمتکشان صرف خواهد شد؟ آیا همانطوری که در قانون اساسی گفته شده است تحصیل رایگان خواهد شد؟ بهداشت و بیمه رایگان و گسترش خواهد یافت؟ نان و برنج و روغن ارزان خواهند شد ؟ مسکن چطور؟ کرایه خانه ها که بیشترین درصد دستمزد کارگران را می بلعد کاهش خواهد یافت؟ این حق طبقه کارگر است که بداند ثروتش چگونه هزینه می شود. بیکاری بلای جان خانواده های کارگری است و به قول وزیر کار هر پنج دقیقه یک نفر بیکار می شود چگونه با آمدن این پولها از بین خواهد رفت؟ یا اینکه باز هم رقم اختلاس ها بیشتر خواهد شد وبابک زنجانی های جدید متولد خواهند شد؟ سندیکالیست ها می دانند فساد همزاد سیستم سرمایه داری است و ازآن گریزی ندارد.
مذاکرات دولت با بانک جهانی به کجا خواهد رسید، آیا با پذیرفتن دستورات بانک جهانی و صندوق بین المللی پول کارگران ایرانی باید برای اربابان جدید ارزان تر کار کنند ؟ از بیمه و 8 ساعت کار و بازنشستگی دیگر خبری نخواهد بود؟ این سوال هایی است که جوابشان را می دانیم. 35 سال سیاست های سرمایه داران در کشورمان اجرا شده و بحران عمیق اجتماعی-اقتصادی درکشورمان را پدید آورده است. نتیجه مستقیم این سیاست ها، رشد تورم و بیکاری، تعطیلی هزاران واحد تولیدی، عمیق تر شدن دره عظیم فقر و ثروت و تحمیل شرایط غیر انسانی زیستن زیر خط فقر برای میلیون ها ایرانی است.
طبقه کارگر این سیاست های ضد کارگری را قبول نخواهد کرد. ما می توانیم با تقویت همبستگی میان اعتراض های کارگری گوناگون و گسترش اتحاد بین سندیکاهای کارگری واین اعتراضات ازفقیرتر شدنمان جلوگیری کنیم.مبارزه با برنامه آزادسازیِ قیمتها و گرانی هر روزه، که به فقیرتر شدن کارگران منجر گردیده، گسترش خصوصی سازی و از بین رفتن تولیدداخلی ازاولویتهای مبارزاتی سندیکاهای کارگری است. باید این مبارزه را باافزایشِ سطح دستمزد ها، تأمینِ امنیت شغلی، و لغوِ قراردادهای موقت، پیوند زد و از این راه صفهای جنبش کارگری را تقویت کرد.
تحریریه پیام سندیکا