در همه دولت ها کمک به بازنشستگان یک امر بدیهی است اما در کشور ما همه چیز برعکس است.
وزیر اقتصاد که از پس گرانی بر نمی آید و هر روز کالایی با گران تر شدنش به مدیریت این آقا دهن کجی می کند مدتی است به جای وظیفه اصلی اش یا به فکر نابودی قانون کار است و یا روزی در مورد کاهش حداقل دستمزد نقشه می کشد و با کارفرمایان سودجو جلسه می گذارد و یا تصمیم دارد سن بازنشستگی را به ٦٥ سال برساند. در آخرین شاهکارش هم که در دیدار با نمایندگان کانون عالی بازنشستگان در تاریخ ١٩ دیماه صورت گرفت از کانون های بازنشستگی تامین اجتماعی مطالبه مالیات کرده است و حق عضویت های اعضای کانون ها را درآمد به حساب آورده و می خواهد بخشی از پول بازنشستگان را هم به جیب دولت بریزد. دولت محرومین دست در جیب بازنشستگان دارد و این را وزیر اقتصاد برای خود یک وظیفه می داند تا سیاست های خانه خراب کن نئولیبرالیستی را اجرایی کند.
یکی از سیاست های نئولیبرالیستی به خاک سیاه نشاندن بازنشستگان و کارگران با درهم کوبیدن تشکل های آنان است. گرفتن ٢٠ درصد مالیات از کانون ها به جز ضعیف کردن کانون ها و در نهایت بی پشتوانه کردن بازنشستگان از یک تشکل می باشد. وزیر اقتصاد گوش به فرمان سیاست های نئولیبرالیستی می خواهد زحمتکشان هر روز فقیرتر شوند وگرنه تاکنون می توانست جلوی مافیا بازی را در عرصه اقتصاد بگیرد تا مردم هر روزه نگران گران تر شدن مایحتاج روزمره خود نباشند. خاندوزی به جای مالیات گرفتن از ثروتمندان و مافیا دست در جیب بازنشستگان کرده است.
وقتی ما می گوییم چه هیات مدیره کانون عالی و چه کانون های استانی و شهری بی عرضه هستند به آقایان بر می خورد. چرا در مورد چنین موضوع مهمی تاکنون سکوت کرده و به بازنشستگان حرفی نزده اید؟ و بدتر از آن چرا تاکنون هیچ اقدامی در مورد رد این مالیات انجام نداده اید و حالا که اخطاریه برایتان آمده است به سراغ وزیر رفته اید و او نیز دست رد به سینه شما زده است؟
متاسفانه هیات مدیره های بی لیاقت نه تنها زندگی بازنشستگان را به مخاطره انداخته اند بلکه با بی عرضگی شان پولهای ما را هم اینگونه به باد فنا می دهند باید جلوی این کانون های بی عرضه ایستاد.
راستی دولت و وزیر اقتصادش در خدمت چه کسانی هستند بی تردید در خدمت محرومان نیستند.