مصاحبه مازیار گیلانی نژاد نماینده ٢٠٠٠ کارگر پروژه ای با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) ١٨ مرداد
کارگران پیمانکاری در همهی دستگاهها معمولا بابتِ تفاوتی که بین آنها و کارگرانِ رسمی و قراداد مستقیم وجود دارد معترض هستند.*
به گزارش خبرنگار ایلنا، اشاره به تفاوت بین کارگران رسمی و پیمانکاری موضوع تازهای نیست. کارگران پیمانکاری در همهی دستگاهها وضعیتِ مشابه هم دارند. آنها معمولا بابتِ تفاوتی که بین آنها و کارگرانِ رسمی و قراداد مستقیم وجود دارد، معترض هستند. جملاتی مثلِ «مجموعه، ما را از خود نمیداند و نسبت به مشکلات ما بیتفاوت است» یا «به ما میگویند مشکلاتتان را با پیمانکارتان حل کنید، مشکلات شما ربطی به ما ندارد» را بارها از زبانِ کارگرانِ پیمانکاری شنیدهایم. فرقی هم ندارد آن کارگران متعلق به مجموعهی شهرداری باشند یا بهزیستی و یا مثلا نفت و گاز و پتروشیمی؛ تقریبا همه وضعیتِ مشابهی دارند.
مازیار گیلانینژاد (فعال مستقل کارگری) نیز در مورد مشکلاتِ کارگران پیمانکاری و تبعیضی که بین این کارگران و کارگران رسمی وجود دارد، میگوید: مهمترین نکته در مورد این کارگران این است که قانون کار در مورد آنها رعایت نمیشود اما در مورد کارگران رسمی اینگونه نیست و خب ناظران و بازرسان کار هم بر کار پیمانکاران نظارتی ندارند، بنابراین خیلی اوقات حداقلیترین قوانین کار مثل ساعات کار و دریافت به موقع حقوق و پرداخت بیمه و… در مورد این کارگران رعایت نمیشود.
گیلانینژاد به محرومیتِ کارگرانِ پیمانکاری از مزایایِ رفاهیِ نیروهای قراردادی و رسمی اشاره میکند و میگوید: یک نمونهی ساده در مورد این کارگران این است که آنها حتی از دریافتِ سبدِ کالایی که بسیاری از مجموعههای بزرگ برای کارگران رسمی و قراردادیِ خود در نظر میگیرند نیز محرومند. در واقع آنها در یک مجموعه در کنارِ کارگران دیگر کار میکنند اما جزو آن مجموعه حساب نمیشوند و این نه فقط به لحاظ مادی بلکه به لحاظ روحی ضربهی بدی به آنها میزند.
این فعال کارگری میگوید: پیمانکاران معمولا از سهم کارگران میزنند و این مصداق بسیاری دارد؛ از غذاهای با کیفیتِ پایین گرفته تا پرداختِ دیرهنگام دستمزد و حذف یکسری خدمات درمانی و رفاهی و…
او در توضیحِ بیشتر میگوید: گاهی پیش میآید که به کارگران پیمانکاری لباس دستِ دوم میدهند. یا مثلا خیلی از کارگران نفت و گازی که در عسلویه کار میکنند به دلیلِ ساعاتِ کاری خود و اینکه مدتها از خانواده دور هستند نیاز به تفریحات دارند که شرکت موظف است این خدمات تفریحی را برای آنها فراهم کند اما این اتفاق نمیافتد. همین موضوع در مورد درمانگاه هم صدق میکند، پیمانکار یا شرکت مادر باید در برخی از مکانهای دورافتاده که کارگر کار میکند درمانگاه بزند اما اینها نادیده گرفته میشود.
گیلانینژاد میگوید: در یک کلام استانداردهای لازم برای این کارگران رعایت نمیشود و عمدهترین دلیل هم این است که پیمانکار به دنبال منفعتِ بیشتر و زدنِ از سهم کارگران است. سهمی که هنگامِ بستنِ قرارداد برای کارگر درنظر گرفته میشود خیلی راحت به جیبِ پیمانکار میرود. چون کارگرِ پیمانکاری به حال خود رها میشود و بازرسی کار صورت نمیگیرد از هر طرف به کارگر پیمانکار ظلم میشود.
پیمانکاران از اوایل دهه ۷۰ در راستای سیاست تعدیل ساختاری و برای کاهشِ بار مالی دولت روی کار آمدند. حضور آنها در کنار رواجِ قراردادهای موقت، سبب شد کارگران به تدریج حتی برای رسیدن به حداقلیترین حقوق خود نیز مجبور به مبارزه باشند. نقش پیمانکاران در مقرراتزدایی از قانون کار پررنگ است و این را انبوهِ کارگرانی به ما میگویند که از دریافتِ دستمزدِ به موقع – یعنی حداقلیترین حق یک کارگر – نیز محروم هستند.
کارگران پیمانکاری قربانیِ سودخواهیِ هرچه بیشترِ پیمانکاران میشوند. آنها از یک طرف به دلیلِ آنکه زیرنظر مجموعهی مادر قرار نمیگیرند از برخی از حقوق و مزایا محروم هستند و از طرفی دیگر به دلیل تمایلِ پیمانکار برای رسیدن به سودِ بیشتر از حقوق خود محروم میمانند. این وضعیت فشار مضاعفی بر آنها وارد میکند به طوری که به جرأت میتوان گفت که آنها جزو محرومترینِ کارگران هستند.