هوشنگ ابتهاج متخلص به «سایه» شاعر نامی ایران زمین و پارسی زبانان، امروز ١٩ مرداد در سن ٩٥ سالگی مردمی را که دوست شان داشت را برای همیشه ترک کرد تا ایرانیان یکی از قلل پرافتخار ادبیات خود را در تاریخ جاودانه کنند.
«سایه» بدین جهت در میان مردم بسیار محبوب بود که در همه فراز و نشیب های کشور بلا دیده ما، در کنار مردم ایستاد. با آنان رنج کشید، تحقیر شد، به زندان رفت، خندید و سربلند از آزمون زندگی بیرون آمد. شعر معروف «ارغوان» را در دهه شصت در زندان سرود تا رنج انقلابیون شکست خورده را روای خوبی باشد. هرگز نه تنها به قدرت سرخم نکرد بلکه همیشه مبارزی بود بر علیه ستم و یاور ستمدیدگان.
اشعارش روایتگر زندگی مردم کشورش بود و عشق به مردم، شعرش را جلا می بخشید. او که از جوانی آرمانخواهی پرشور بود و بهبودی وضعیت زحمتکشان را سرلوحه زندگیش کرده بود برای اعتلای فرهنگ مردم چه در رادیو و چه در هنگامه انقلاب بهمن با سرودن اشعار انقلابی با مردمش همراه شد. گروه موسیقی که او بنیان نهاده بود بعد از کشتار مردم در میدان ژاله (١٧ شهریور )١٣٥٧ با اعتراض به این کشتار مردم از سوی محمدرضای پلید، از رادیو استعفا داد. نقش او در گروه موسیقی عارف و شیدا چه در فرهنگ و هنر شیراز و چه بعد از انقلاب بی بدیل است. او توانست در غوغای پر سر و صدای موسیقی کاباره ای، جمعی از بهترین جوانان هنرمند ایران را دور هم جمع کرده به پیدایش موسیقی مردمی و با کیفیت همت گمارد. سلطنت پهلوی موسیقی را هجو می خواست و هنرمند را کاسه لیسی که به دنبال صله باشد اما او نشان داد موسیقی فاخر به همراه شعر چگونه به میان مردم رفته بر سر زبان مردم می افتد. اگر عارف قزوینی در دوران مشروطیت توانست موسیقی سنتی را به زبان گویای مردم در بیاورد 70 سال بعد این سایه بود که در انقلاب بهمن 57 دوباره این کار را انجام داد. او پرورش یافته مکتبی بود که مرتضا کیوان ها را به جامعه شناسانده بود.
یادش در ذهنیت تاریخ مردمی ایران همیشه زنده است و محبتش نازودنی.
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
١٩ مرداد ١٤٠١