– سندیکای ما همهٔ راهها را برای گرفتن حقوق زحمتکشان در دستور کار دارد.
– هدفِ «شورای سازش روابط کار» قانونزدایی از روابط کار است.
– ما بیتردید نخواهیم گذاشت آرزوی اتاق بازرگانی و اجرای تمام و کمال سیاستهای ضدّکارگری نولیبرالی محقق شود.
اختصاصی «اندیشه نو»
با توجه به وضعیت ملتهب محیطهای کار در سراسر کشور، اعتراضهای کارگری، پاسخگو نبودن و عملکرد سؤالبرانگیز مسئولان و مدیران کارخانجات و پروژهها، بر آن شدیم که دربارهٔ مسائل کارگری ایران با یکی از سندیکالیستهای مطلع در ایران گفتوگویی داشته باشیم. با تشکر از آقای گیلانینژاد که این دعوت ما به گفتوگو را پذیرفتند.
اوضاع اقتصادی کشور وخیم است. بیکاری گسترده، رکود اقتصادی، پرداخت نشدن حقوق و مزد کارگران، و وسعت گرفتن اعتراضهای کارگری واقعیت روز ایران است. ارزیابی سندیکای فلزکار مکانیک در مورد اوضاع کنونی چیست؟
سیاست های نولیبرالی دولت که در واقع جراحی اقتصادی فاجعهباری بوده، به تورّم حداقل 300 درصدی منجر شده است. بیتردید، حتی با اجرایی شدن [پرداخت] یارانهٔ 400هزار تومانی هم توان خرید مردم بهبود نخواهد یافت. در نتیجه، نارضایتی بیشتر خواهد شد و مردم دست به اعتراض خواهند زد. در حال حاضر، بازنشستگان و آموزگاران و کارگران پروژهیی در صنایع نفت جنبش مطالبهگرایانهای را رقم زدهاند که میتواند به تغییراتی منجر گردد. البته با بسترسازی امپریالیستی، کشور رو به بحرانهای بیشتری میرود و صنایع دچار مشکلات عدیدهای خواهد شد که خواست مافیای لانهکرده در دولت است، تا با واردات هرچه بیشتر، همین صنعت باقیمانده را هم از بین ببرد و اقتصاد کشور [مطلقاً] تکمحصولی شود. ما سالهاست که خواهان قطع دست مافیای اتاق بازرگانی هستیم. همین مافیا در زمان تعیین مزدهای سالانه تمام کوشش خود را میکند تا موضوع حداقل مزد دچار چالش شود. هماکنون، مصوبهٔ غیرقانونی دولت در مورد حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی، یکی از این شاهکارهاست!! تا [زمانی که] دولت سیاستهای دیکتهشدهٔ صندوق بینالمللی پول را اجرا میکند و تلاش دارد خدمات دولتی و قانون کار و سازمان تأمین اجتماعی را ضعیف کند و سپس با خصوصیسازی آنها از بین ببرد، جامعه بهسوی متلاشی شدن پیش خواهد رفت.
مقامات حکومتی جمهوری اسلامی ایران فقط فعالیت شوراهای اسلامی کار و «خانهٔ کارگر» را بهرسمیت میشناسند. آیا این درست است که دولت اجازهٔ فعالیت قانونی و مستقل به سندیکاهای کارگری نمیدهد؟ به نظر شما دلیل آن چیست؟
آری، آنها اجازهٔ فعالیت به سندیکاهای کارگری نمیدهند، چون میدانند ما بر ضد سیاستهای ضدّملی سرمایهداری هستیم و بیتردید متشکل خواهیم شد و سدّی در مقابل این سیاستهای ضدّکارگری خواهیم بود. کافی است شما نگاهی به سیاستها و اطلاعیههای ما بیندازید تا به تفاوت ما با شوراهای اسلامی گوشبهفرمان و کانونهای بازنشستگی بیخاصیت و خانهٔ ضدّکارگر پی ببرید.
فعالیت سندیکاهای مستقل واقعی در ایران چگونه است؟ آیا فعالیتهای کنونی بههیچوجه مؤثر است؟
شرایط برای فعالیت سندیکاهای کارگری بسیار سخت و کمرشکن است. کافی است به برخورد با سندیکاهای هفتتپه و [شرکت] واحد و شرایط عمل آنها نگاهی بیندازیم تا به عمق سختی کار پی ببریم. در حال حاضر، رفیق سندیکایی ما منوچهر سراج در فیروزکوه بهدلیل فعالیت سندیکایی به ۵ سال حبس محکوم شده است. فعالان سندیکایی ما که در جنبش بازنشستگان فعالاند، مرتب احضار میشوند و با پیامکهای تهدیدکننده روبهرو هستند. اما این به آن معنی نیست که ما دستبسته نشستهایم. در حال حاضر، در صنایع نفت، کارگران پروژهیی با سازماندهی سندیکای ما توانستهاند حقوقهای خود ر ا به ۵ برابر [حقوقهای] سال ۹۹ برسانند، و شرایط محیط کار نسبت به سال 99 حداقل در 70 درصد پروژهها بهبود نسبی یافته است. در کارخانههای خودروسازی و ذوب آهن، پس از اعتصابهای کوتاهمدت تغییراتی را در میزان مزدها مشاهده میکنیم. پیگیریهای مرتب سندیکا در دوایر دولتی گاهی بهبار مینشیند. ما توانستهایم از دادگاه انقلاب برای فعالان سندیکا و از جمله رفیقمان حمید شرقی [حکم] برائت بگیریم. اما این در مقابل اجحافات و تحرکات مافیا، یک به هزار است.
با گذشت یک سال از سر کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، با توجه به وعدهها و قولهای کارزار انتخاباتی او و ادعای وی در مورد «دولت مردمی» بودن، آیا در وضعیت معیشتی زحمتکشان، برای مثال در مورد از بین بردن قراردادهای سفید امضا یا تغییر قانون کار یا سطح درآمدها بهنفع زحمتکشان، تغییری صورت گرفته است؟
تغییراتی صورت گرفته است، اما نه در جهت مثبت. زحمتکشان طی یک سال، سهبرابر قدرت خریدشان را از دست دادهاند. مواد غذایی، دارو، مسکن، و درمان دیگر در دسترس زحمتکشان نیست. خودکشیها و خودسوزیهای اخیر کارگران نتیجهٔ همین «جراحی بزرگ» است. حمله به قانون کار با طرح «امید به زندگی بیشتر در میان زحمتکشان بالا رفته» پس سن بازنشستگی باید تا 65 سال افزایش یابد؛ دست بردن غیرقانونی دولت در حقوق بازنشستگان؛ کم کردن 100هزار تومانی حق مسکن کارگران در سال جاری؛ عقب افتادن حقوقهای کارگران، که به امری عادی در پیمانکاریها تبدیل شده است؛ و ندادن بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی، گوشهای از حملهٔ سراسری به دستاوردهای زحمتکشان در یک سال اخیر است. ما بیتردید نخواهیم گذاشت آرزوی اتاق بازرگانی و اجرای تمام و کمال سیاستهای ضدّکارگری نولیبرالی محقق شود.
مشخص است که دولت توان مهار تورّم قیمتها و افزایش اجارهٔ مسکن را ندارد و روند افزایش فشارها بر زندگی زحمتکشان مزدبگیر و حقوقبگیر ادامه خواهد داشت. دامنۀ اعتراضها نیز به همین ترتیب رو به گسترش است. در چنین وضعیتی، چگونه میتوان فعالیتهای مؤثر و هدفمندی در راه بهبود وضعیت زحمتکشان سازمان داد و چه چالشهایی در این راه وجود دارد؟
سندیکای ما همهٔ راهها را برای گرفتن حقوق زحمتکشان در دستور کار دارد؛ از نامهنگاری و گفتوگو و مذاکره گرفته تا اعتصاب و تجمع. در این راستا، رفتن میان زحمتکشان و گفتوگو کردن با آنها، انتشار نشریهٔ «پیام سندیکا» بهمدّت 11 سال هر ماهه، و انتشار 13 شماره نشریهٔ بازنشستگان متحد بهنام «امید» طی سه سال، از جمله راهکارهای ما برای سازماندهی است. گفتوگو با عناصر مؤثر سندیکایی و تلاش برای متحد شدن نیز یکی دیگر از راهکارهای ما برای مقابله با چالشهای موجود است. فعالان سندیکایی را بازداشت و [برای آنها] پروندهسازی میکنند و آنها را به زندان میبرند تا فعالیتها متوقف شود، اما این قافله را سر باز ایستادن نیست.
بنا به گزارش رسانهها، اخیراً «احیای شورای سازش روابط کار» در دستور کار کارگزاران و دولت قرار گرفته است. نظر شما در این باره چیست؟ آیا «شورای سازش روابط کار» میتواند بهنفع زحمتکشان عمل کند؟
تا زمانی که کارگران نتوانند نمایندگان واقعی خود را آزادانه و مستقل انتخاب کنند، بیتردید هیچ نهادی نمیتواند بهنفع کارگر وارد عمل شود. شوراهای اسلامی کار و کانونهای بازنشستگی در این چهل سال چه گلی به سر زحمتکشان زدهاند بهجز تخریب و از دست دادن دستاوردهای کارگری؟ این گونه نهادها برای نابودی دستاوردهای یکصدسالهٔ طبقهٔ کارگر ساخته شدهاند و میشوند. [هدفِ] «شورای سازش» در راستای قانونزدایی از روابط کار است. کدخدامنشی متعلق به دوران فئودالیسم است، و زنده کردن آن یعنی بیقانونی محض در روابط کارگر و کارفرما.
تأثیر تحریمهای مالی آمریکا بر صنایع مرتبط با عرصهٔ فعالیت سندیکای فلزکار مکانیک را از منظر سرمایهگذاری، تولید، و بهویژه آیندۀ شغلی کارگران چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر، صنایع خودروسازی و فولاد کشور بر اثر تحریمهای اعمالشده دچار مشکلات زیادی هستند. تعطیل شدن کارخانههای فولادسازی در سراسر کشور در یک دههٔ گذشته، تأخیر در [اجرای] پروژههای نفت و گاز بهدلیل تأمین نشدن قطعات و مصالح لازم استاندارد، از جملهٔ این موارد است. در نتیجه، بیکاری افزایش یافته است، تولید کم میشود، و مسیر اقتصادی دولت بهسمت دلالی و واردات بسترسازی خواهد شد.
تحریمها باعث شده است که بسیاری از سرمایهگذاران کرهیی و ژاپنی که در بازار ایران بهصورت سنّتی فعال بودند، از ایران بروند. فقط چینیها، آن هم در صنایع نفت و گاز، توانستهاند در کشور ما فعال بمانند و با گشایشهای مالی کمی از فشار ارزی کم کنند. هرچند که همین سرمایهگذاران هم، بهدلیل عملکرد دلالانی که قراردادها را در اتاقهای بازرگانی میبندند، قراردادها را بهنفع مردم، محیطزیست، و زحمتکشان کارسازی نمیکنند. بسترسازی رانتخواران در زمینهٔ مالی جالب توجه است. چینیها یوان به شرکت نفت ما میدهند. در فرایند تبدیل یوان به دلار و بعد به ریال، صرافان و دلالان ایران پول خوبی بهجیب میزنند.
البته با روی کار آمدن آقای رئیسی و اعلام اینکه پروژهٔ جدیدی شروع نخواهند کرد، در حقیقت فعالیتهای عمرانی با چالش روبهرو شده و نتیجهاش شده است بیکاری برای کارگران.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.