بعد از اجرایی شدن کمپین سال ١٣٩٩ از اواخر این سال با اطلاعیه های بی نام و نشانی که با لجن پراکنی علیه سندیکا و رهبران آن از جمله ارصلان امینی طراح کمپین و مازیار گیلانی نژاد مسوول سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران شدیم که به دنبال کم اثر جلوه دادن دستاوردهای کمپین و به نوعی ترور شخصیت کمپین ١٣٩٩ بود. در نهایت افرادی با فعالان سندیکایی در پروژه ها تماس گرفته و خواهان اعلام کمپین دیگری در فروردین ١٤٠٠ بودند که با درایت سندیکا اعلام گردید:« باید دستاوردهای کمپین افزایش حقوق و عقب نیفتادن دستمزدها را تثبیت کرد بعد به دنبال اعتصابی دیگر بود»
با نظر سنجی هایی که صورت گرفت کارگران پروژه ای هنوز هم از حقوق خود ناراضی بودند به ویژه روزهای استراحت خود را که با ترفند کارفرمایان به کمتر از 4 روز در ماه به ٢٤/٦ می رسید. موضوع روزهای استراحت و افزایش دستمزدها خواسته غالب کارگران بود. متاسفانه عده ای برای آنکه شهرتی بهم بزنند پیش دستی کرده کمپین ٢٠/١٠ را در اول تیرماه کلید زدند. در حالی که رهبران کمپین و سندیکا روز اول تیرماه را نامناسب می دانستند چون انتخابات ریاست جمهوری در پیش بود و همه مسوولین درگیر این اتفاق سیاسی شده بودند و کسی پاسخگو نبود. اکثر شرکت ها هم خواهان رکود در پروژه های نفتی برای تعیین تکلیف وزیر نفت و معاونین آن شده بودند. با اعلام زود هنگام کمپین ٢٠/١٠ رهبران سندیکایی حاضر در پروژه ها به سرعت موضوع را با سندیکا در میان گذاشته و سندیکا دستور همراهی با اعتصاب را اعلام کرد. با هماهنگی و اطلاع رسانی تا آخر تیرماه حدود ١١٠ هزار کارگر در اعتصاب شرکت کرده بودند. پیمانکاران و شرکت های نفتی که در کمپین قبلی غافلگیر شده بودند این بار به سرعت با بخشی از کارگران وارد مذاکره شده جوشکاران و فیترها را از دیگر رشته ها جدا نموده با آنان به مذاکره نشستند که از طرف نادانان به «مجامع عمومی کارگران» نامگذاری می شد. با آنکه رهبران سندیکایی متذکر می شدند که همه رشته های کاری باید در این مذاکرات شرکت داشته باشند و منافع همه کارگران در یک کارگاه باید لحاظ شود، اما مذاکرات با پیمانکاران و شرکت های زرنگ!! به آنجا ختم شد که اکثر جوشکاران و فیترها با حقوق های مصوب کمپین از ٢٥ میلیون به بالا سرکار رفته و حتا از کارگران کمکی خود نیز حمایت نکردند چه رسد به دیگر رشته ها. با مقاومت کارگران دیگر رشته ها از جمله کمکی ها، داربست بندها، ساپورت،… و بخش کوچکی از کارکنان اداری پروژه ها، این کارفرمایان مجبور شدند افزایش حقوق نیم بندی را هم به دیگر رشته ها بدهند. البته این پیمانکاران در حد ٥٠ کارگر و کمتر نیرو داشته و آغاز به بستن قراردادها کردند.
بیشتر پتروشیمی ها، نیروگاهها، پالایشگاهها و مراکز نفتی از این مذاکرات جوشکاران و فیترها سواستفاده کرده با فریب کارگران با این عنوان:« هرگاه کمپین 20/10 پیروز شد ما هم افزایش حقوق و ٢٠ روز کار ١٠ روز مرخصی را لحاظ خواهیم کرد» تلاش کردند صف متحد کارگران را بشکنند. به اعتصاب شکن ها از سوی سندیکا اخطارهای جدی شد، اما مراکز متعدد تصمیم گیری و گروه گرایی بعضی از رشته های کاری موجب شد هم دلسردی برای اعتصابیون پیش بیاید و هم اینکه در میان کارگران اعلام شود که:« این کمپین فقط به خاطر منافع جوشکارها و فیتران راه اندازی شده است»
با تلاش همه فعالین حاضر در پروژه ها سعی گردید اتحاد شکسته نشود و کارگران به اعتصاب خود ادامه دهند و از دیگر روش های اعتراضی هم استفاده کنند. با همین منطق ١٠٠ کارگر پروژه ای رامهرمزی در نامه ای به نماینده مجلس شهرشان ضمن اعلام خواسته های خود مازیارگیلانی نژاد را به عنوان نماینده خودشان معرفی کرده تا پیگیر مطالبتشان در تهران و میان مسوولین باشد.
با هماهنگی که با مازیارگیلانی نژاد شد نمایندگان ١٠ هزار کارگر پروژه ای از شهرهای اصفهان، ایذه، رامهرمز، چهارمحال بختیاری، اهواز، کنگان، به تهران آمده با ملاقات مازیارگیلانی نژاد مسوول سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران و نوشتن نامه هایی به نمایندگان مجلس و ریاست مجلس آقای قالیباف و مسوولین شرکت نفت در اواخر مرداد کمپین شکل دیگری گرفت. ٥٠ نماینده آمده به تهران با تجمع در مقابل مجلس و سپس شرکت نفت، مسوولین شرکت نفت را مجاب کردند برای اطلاع از خواسته های تجمع کنندگان با ١١ نفر از نمایندگان کارگران پروژه ای دیدار داشته و خواسته های آنان را نوشته تا به اطلاع وزیر جدید که چند روزی بود به سرکار آمده بود، برسانند. در همانجا نمایندگان ١٠ هزار کارگر پروژه ای به مسوولین شرکت نفت اعلام کردند مازیار گیلانی نژاد نماینده آنان است و پیگیر خواسته هایشان.
متاسفانه دولت جدید تازه تشکیل شده بود و بسیاری از مسوولین هنوز نمی دانستند در دولت جدید جایی دارند یا نه!؟ لذا از مذاکره با نماینده کارگران پروژه ای خودداری می کردند. به همین خاطر ٢٠٠٠ کارگر پروژه ای با گذاشتن نام و کدملی خود مازیار گیلانی نژاد را به نمایندگی رسمی خود برگزیدند. در مهرماه سندیکا به کارگران اعلام کرد باید برای تحقق ٢٠/١٠ و اجرایی شدن آن کوشش کرد و این کوشش فقط در روزهای اعتصاب اتفاق نخواهد افتاد. ٤٠ درصد کارگران با قوانین ٢٠/١٠ در شرکت های کوچک و بزرگ به سرکار رفتند. پالایشگاه آبادان، فلات قاره از آن جمله اند. اما مبارزه برای تثبیت قوانین ٢٠/١٠ ادامه یافت. با پیگیری های نماینده ٢٠٠٠ کارگر پروژه ای، صالحی پیمانکار خط لوله گوره به جاسک و تلمبه خانه ٥ بندرعباس که زیر مجموعه شرکت پایندان ناخلاف بود و برای رهبران کمپین خط و نشان می کشید، خلع شد تا دیگر پیمانکاران قدرت کمپین و سندیکا را ببیند و عبرت کنند.
با راهنمایی های سندیکا و تلاش رهبران میدانی در پروژه ها، ٢٠/١٠ آرام آرام در بسیاری از پروژه ها در حال اجراست. حقوق کارگر کمکی که قبل از کمپین اول ٥/٣ میلیون تومان بود در کمپین ٢٠/١٠ به بیش از ١٠ میلیون تا ١٢ میلیون افزایش یافته است.
درس های اعتصاب ٢٠/١٠ به ما آموخت:
١- تفرقه بلای جان هر مبارزه و اعتصابی است شعار« همه با هم اعتصاب می کنیم و به خانه می رویم و همه با هم به پروژه برمی گردیم» درستی خود را ثابت کرد.
٢- حقوق ها بین ٥٠ تا ١٠٠ درصد طبق مقررات کمپین ٢٠/١٠ افزایش یافت. جوشکاری که در کمپین ١٣٩٩ حقوقش ١٣ میلیون شده بود در کمپین ٢٠/١٠ به ٢٢ تا ٢٧ میلیون افزایش یافت.
٣- ٢٠ روز کار ١٠ روز مرخصی به شعار همه کارگران پروژه ای تبدیل شده است
٤- با همکاری کارگران پروژه ای اسناد بسیاری از تخلفات به دست بازرسان وزارت کار و نفت رسید که بازرسین شرکت نفت آن تخلف ها را تایید کردند.
٥-گسترش اعتبار سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران و مسولین آن در بین کارگران بیش از پیش شد. بیش از ٢٠٠ هزار کارگر پروژه ای سندیکا را محل دستیبابی به مطالباتشان دانسته و محلی برای مبارزه یافته اند.
٦- کاریابی رایگان برای کارگران بیکار توسط رهبران سندیکایی در واتساپ و تلگرام راه اندازی شده و خدمات رسانی می کنند. گروه پایپینگ و اکیپ پروژه ای ها با ٥٠ هزار کارگر عضو در تلگرام به آموزش، کاریابی، و اطلاع رسانی فعالیت دارد.
٧- هر روز به رهبران میدانی سندیکا در پروژه ها افزوده می شود.
اینها راز ماندگاری سندیکای کارگران فلزکارمکانیک است. تجربه، درایت، تلاش در میان کارگران، کادرسازی.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
٤ تیرماه ١٤٠١