دیر زمانی است که انسان ها شهرنشین شده و تقسیم کار اجتماعی هم صورت گرفته است. همانطوری که هر انسانی در قبال شغلی که برای درآمدزایی انتخاب کرده است، مسئول است تا حاصل تلاشش هم به نفع خود و هم به نفع جامعه باشد، مسئول است در قبال جامعه ای که در آن زندگی می کند نسبت به مشکلاتش حساس بوده و برای رفع آن نیز بکوشد. هرچند دولت ها، که می بایست حاصل انتخاب مردم باشند بیشترین وظیفه را در قبال این مشکلات دارند اما انسانها نیز به عنوان عناصری که در این جامعه زندگی می کنند نیز مسئولیت دارند تا این مشکلات را دیده و منعکس کرده و برای رفعش اقدام کنند و از اجزای دولت بخواهند در قبال مسئولیت های به عهده گرفته شده به خوبی انجام وظیفه کنند.
در این خصوص سازمان های مردم نهاد نقش تعیین کننده ای در فضای مسئولیت پذیری، علیه فساد، پشت هم اندازی و از زیرکار در رفتن مسوولین، تذکر و پیگیری مشکلات در نهادهایی که وظایف خود را به درستی انجام نمی دهند، دارند.
آیا تاکنون ترکیدگی لوله آب در خیابان، آبگرفتگی معابر، نبود سطل زباله در فضای عمومی، تمیز نبودن سرویس های بهداشتی در پارک ها، عدم نظافت خیابان ها، گرانفروشی یک تولید کننده، رشوه گیری یک بازرس اداره کار، قانون شکنی مدیران متخلف …. را به نهادهای مسوول تذکر داده ایم؟
گاه پیش می آید ناهنجاری را دیده ولی از مسوولیت اجتماعی خود برای رفع آن غافل می شویم. در اداره ای برای پیشبرد کار کارمند مربوطه توقع رشوه دارد و عمومن رشوه داده و گرفته می شود. مسوولیت ما در قبال چنین اتفاقی پیست؟ بازرسین وزارت کار، حراست های وزارتخانه ها و در کل مسئولین از اجرای قانون طفره می روند. چه باید کرد؟
اینجاست که مسئولیت اجتماعی فرد فرد اعضای جامعه به عنوان اعتراض برانگیخته شده و در سازمان های مردم نهاد نمود پیدا کرده و مطالبه گری آغاز می شود.
مزدبگیران و در یک کلام زحمتکشان برای دفاع از حقوق اجتماعی خود چاره ای جز منسجم شدن در سندیکاهای کارگری را ندارند.
بخش آموزش سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران