در روزهای اخیر اعتراض به بی آبی در اصفهان از سوی کشاورزان منطقه به خبر اصلی کشورمان تبدیل شده است. بی تردید آب حق کشاورزان است.
در زمان تاسیس ذوب آهن در اصفهان، کشورمان ٢٠ میلیون جمعیت داشت که آب و محصولات کشاورزیش را بس بود. با افزایش جمعیت به ٨٠ میلیون نفر، بی تردید بایستی برای آب و غذای این انسانها تدبیری اندیشیده می شد، که نشد! متاسفانه استفاده بی رویه از منابع طبیعی و آلوده نمودن وحشیانه طبیعت در دهه های گذشته روندی حیرت آمیز به خود گرفته است.
بودن کارخانه ذوب آهن و صنایع فولادی در این هنگامه، به تشدید بحران بی آبی دامن زده است و هر روز این بحران عمیق تر می شود.
از اوایل دهه هفتاد، برداشت از منابع زیرزمینی آبی، با دادن مجوزهای حفر چاههای عمیق در استان هایی که در مرکز بی آبی قرار داشتند آهسته آهسته به خشک شدن سرچشمه ها، کاریزها و نشست خاک منجر شد.
در ٢٠ خرداد سال گذشته در یک مقاله تحلیلی که در سایت دو زبانه و کانال رسمی تلگرامی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران درج شد، عقیده کارشناسان سندیکایی مستقر در ذوب آهن بر این بود که انتقال کلیه صنایع فولادی و به ویژه ذوب آهن به جنوب کشور، الزامی است. در آخر آن مقاله تحلیلی چنین نوشته شده بود:
«اما امروز کارشناسان سندیکایی مستقر در کارخانه ذوب آهن به مدیران پیشنهاد می کنند، برنامه ای ده ساله برای انتقال کارخانه ذوب آهن به یکی از شهرهای مجاور خلیج فارس تهیه و اجرا کنند. این استقرار ٢ خاصیت دارد:
١- موضوع کمبود آب کارخانه ذوب آهن مرتفع خواهد گشت و زیان های وارده به آبهای زیرزمینی و خاک نیز، متوقف خواهد شد.
٢- دسترسی آسان تری برای صدور محصولات کارخانه ذوب آهن به خارج را فراهم خواهد کرد.
وضعیت آب در استان اصفهان نگران کننده است. از همین امروز باید دست به کار شد»
هرچند که کارشناسان سندیکایی پیشنهاد تصفیه فاضلاب و برگشت آب های هدر شده را به سیستم خنک کننده داده بودند اما خبری از کاهش مصرف و یا وعده مدیرعامل وقت ذوب آهن در رابطه با خودکفا شدن در مورد آب، به حقیقت نپیوسته و امروز شاهد بی خردی مسئولان گذشته و حال هستیم. باید این صنایع منتقل شوند و چاره ای وجود ندارد.
اما آنچه در این میان اتفاق افتاد و سواستفاده از خواسته های بر حق کشاورزان اصفهانی را تحت تاثیر داد، سودجویی عده ای با پاسکاری پلیس سیاسی بود. عده ای تلاش دارند موضوع را به یک جنگ بین استان های یزد، کرمان، اصفهان تبدیل کنند و موضوع را به انحراف بکشند. هوشیاری مردم برای انتخاب بستر رودخانه جهت اعتراض و همچنین اعلام اینکه با برادران مان در شهرهای مجاور که خود قربانی بی آب هستند درگیری و اختلافی نداریم، آبی بر آتش فرصت طلبان ریخت.
شکستن لوله های آب توسط لودر که از سوی ارکستر هماهنگ رسانه ای پخش می شود و آنان را ذوق مرگ کرده است، در حقیقت آتش جنگ بین استان ها را تبلیغ و برادرکشی و افزایش عداوت و تفرقه ای را که مافیای آب به دنبال آن است را دنبال می کند، تا مافیای دزد آب و حماقت مسوولان، از ذهن ها منحرف شده و خواست اصلی مردم به فراموشی سپرده شود.
مافیای آب که سالهاست در صنایع فولادی لانه کرده و توانسته است سودهای نجومی را به جیب بزند، متهم اصلی این بی آبی است. دو هفته قبل معاون مالی اداری ذوب آهن در مجله آتشکار اعلام کرد:« سود شش ماهه اول امسال 2 هزار میلیارد تومان شده است» همچنین مدیرعامل هلدینگ صدر تامین گفت:« حاشیه سود بالای 10 درصد حاصل عملکرد کم نظیر ذوب آهن است» این سودها نه تنها بر سر سفره کارگران ذوب آهنی راهی نداشته است بلکه سازمان تامین اجتماعی که به قول مسئولان در حال ورشکستگی است و 80 درصد سهام ذوب آهن را در اختیار دارد نیز بی نصیب بوده و اصلا هزینه ای نیز در زمینه بهبود وضعیت آب برداشت شده از سفره های زیرزمینی نشده است.
مافیای فولاد بی محابا محیط زیست را نابود می کند و یکی از بانیان بی آبی اصفهان است و از صادرات فولاد و سنگ آهن سودهای افسانه ای بدست آورده و به هیچ کجا هم پاسخگو نیست و برای استحصال آب های زیرزمینی هم هیچ هزینه ای نمی کند.
برای کارگران فولاد و ذوب آهنی، زندگی و معیشت خانواده های کشاورزان که خود فرزندان آنان هستند مهم بوده و در این زمینه یاریگر کشاورزان هستند. اما فراموش نمی کنند که سرمایه داری رانتخوار سفره های هم کارگران و هم کشاورزان را نشانه رفته است و باید سیاست های نئولیبرالی که به دنبال نابودی تولید چه در زمینه صنعت و چه در زمینه کشاورزی است را از صحنه سیاسی به در کرد، و این با اتحاد کارگران و کشاورزان شدنی است.
“سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران ” ٨ آذر ماه ١٤٠٠