همانگونه که میدانید در آغاز تیرماه ١٤٠٠، کارگران ِبه جان آمده از ستم کارفرمایان دلال پرور که ستمگری و سودجویی بدون مرز را با گستاخی هرچه بیشتر به کارگران روا می داشتند، با توصیه کنشگران پروژه ای، کارگران از کارگاههای نفت و گاز و پتروشیمی ها در سراسر ایران بیرون رفتند و اعتصابات کارگری را به بیرون از کارگاهها بردند تا دلالان و پیمانکاران مردم ستیز را به چالش بکشانند و بر خواسته های به حق خودشان پافشاری نمایند. آنان به دنبال راههای قانونی برای به بن بست کشاندن دلالان و پیمانکارانی هستند که آنان را به خاک سیاه کشانیده اند. هرچند که نهادهای قانونی برای پرداختن به حقوق کارگران ، آنها را بارها و همیشه دور زده و می زنند و اگر حکم دادگاه هم به سود کارگر داده شود، ولی برای اجرای حکم ماهها و سالها بایستی کارگر هزینه پرداخت کند و به جایی هم دستش بند نیست و نخواهد بود.
پویشگران کارگری پایپینگ و اکیپ پروژه ایها به همراه سندیکای فلزکار مکانیک ایران با پیگیری های نماینده خودشان مازیار گیلانی نژاد بر آن شدند تا از سال ١٣٩٦ با نوشتن نامه به وزیر کار و وزیر نفت از آنان خواستند که به نابسامانی های پیش روی کارگران کارخانه های صنعتی نگاه بنمایند و آسیبها را بررسی نمایند . در همان زمان هم با نامه به صدا وسیما، رسانه ملی از آنها خواستند که به کارخانه های نفت و گاز و پتروشیمی جنوب کشور بیایند و از نابسامانی های کارگران صنعتی گزارش درست نمایند. همزمان هم از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی خواستند که پیگیر نابسامانی های حقوقی کارگران باشند. ولی با پیگیری های گسترده پیشتازان و پویشگران به نتیجه ای نرسیدند و بنا را بر آن گذاشتند که به هرگونه ای هست؛ بایستی ندای دادخواهی خودشان را به گوش سردمداران برسانند تا شاید راهی گشوده گردد. در روز ١٥ تیرماه سال ١٣٩٧ در یک روز جمعه بعدازظهر ناچار شدند که اعتراض آشکار خود را به این نادیده انگاری سردمداران و نمایندگان مردم نشان بدهند. بنرهای واخواهی اعتراضی آنان با نشان آرم گروه کارگری پایپینگ و اکیپ پروژه ای ها و سندیکای فلزکاران مکانیک ایران و فدراسیون جهانی اینداستریال بود که شعارهایی درباره حقوق به تاراج رفته کارگران بودند. صد نفر در سه راهی عسلویه به همراه چند نفری از مدیران گروه پایپینگ و سندیکا بدون هیچگونه های و هوی، با بنرهای واخواهی یا اعتراضی شان خاموشی گزیدند و خواسته های آنها بر روی بنرهایشان نوشته بود. درست است که از سوی سیستم قضایی برخوردهایی با پیشتازان انجام گرفت و با آنان برخوردهایی تند و ناروا و به دور از منش کارگری انجام گرفت و چند تایی از آنها چنان سرخورده شدند که برای همیشه از پروژه های کارگری بیرون رفتند ولی از دل این واخواهی یا اعتراض کارگری، دستاوردهای بسیار بزرگی برای پیشتازان کارگری به دست آمد که راه هرگونه بهانه گیری امنیتی را به روی کارگران پروژه ای بست و همه کارگران به کمپین ١٣٩٩ و ١٤٠٠ پیوستند و توانمندی این خردجمعی و کارگروهی چنان ارزشمند است که تیر پیکان خود را به روی همه پیمانکاران سودجو و دلال و دزد پرتاب نموده است و سیستم دلالی کار را به بن بست برده است. پیشتازان کارگری که از اندوخته های سندیکای فلزکارمکانیک ایران بسیار چیزها آموخته اند و مازیار گیلانی نژاد در کنار کارگران و سینه به سینه سودجویان، پیگیر بستانگری یا مطالبه گری کارگران بوده است و در این ده سال در میان کارگران پروژه ای کارنامه درخشانی داشته است. از همین روی کارگران او را به عنوان نماینده خود در راستای پیگیری حقوق قانونی خود در تهران گزینش نموده اند تا بدینگونه بتوانند کمپین بیست ده را با پیروزی خود از راه قانونی به پایان برسانند…
شوربختانه پس از اینهمه کوششهای پیگیر مدیران گروه پایپینگ و اکیپ پروژه ای ها و سندیکای فلزکارمکانیک ایران و همچنین دوست بزرگوارمان مازیار گیلانی نژاد که همه زندگی و زمان با ارزش و دار و ندار خود را به پای آرمانهای کارگران گذاشته اند و هم اکنون پس از ده سال سختی های فراوان و تنگدستی های بسیار به دستاوردهایی در زمینه یکپارچگی کارگران نفت و گاز رسیده اند تا اهرم فشار خود را که اعتصاب همگانی هست برای خواستهای کارگری خود بکار ببریم؛ کارگر ستیزان و میهن فروشان و دشمنان سرزمینمان ایران که همیشه به دنبال های و هوی و جنگ روانی و درگیری و زدوخورد هستند و کوشش می نمایند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و اعتصاب کارگران نفت و گاز را به خودشان پیوند دهند و مطالبات کارگری را به گمراهی یا انحراف بکشانند، یورشهای بسیار به نماینده کارگران پروژه ای مازیار گیلانی نژاد وارد آورده اند و به او برچسبهایی ناروا زده اند که در همینجا از همه کارگران پروژه ای و کمپین بیست ده می خواهیم که برای پاسداشت ارزشهای کارگریمان، به مدیران کمپین بیست ده و نماینده خودمان مازیار گیلانی نژاد باور بسیار داشته باشیم و به یاوه گویی های سودجویان هیچ بهایی ندهیم و هر کاری که از دستمان برمی آید برای پیروزی کمپین و سرافرازی کارگران و سربلندی خود و خانواده هایمان انجام دهیم؛ چرا که پیشتازان کارگری بسیار بیش از آنکه ما می اندیشیم در راه آرمانهای کارگری هزینه پرداخت نموده اند و ما همچنان در کنار آنها خواهیم بود..
وارتان خرمدین کارگر پروژه ای پارس جنوبی و عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
تیرماه ١٤٠٠