باز هفت سین سرور
ماهی و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و عطر گلاب
باز هم شادی عید
آرزوهای سپید
باز لیلای بهار
باز مجنونی بید
باز گل مست غرور
باز باران بهار
باز اسفند و گلاب
باز شیدایی ناب
خنده و شوق و امید
باز نوروزسعید
فرا رسیدن هنگام شادمانی های عید باستانی ایرانی و سنت دیرین نوروز بر یکایک هم میهنان ، زحمتکشان ، هم زبانان و خوبانی که چشمانتان را به خواندن و دیدن این نوشتار رنجه فرمودید شاد باش عرض می کنیم. در سال پیش رو آرزومندیم رویای اتحاد زحمتکشان برای دستیابی به جامعه ای انسانی جامه عمل پوشد تا هیچ مرد و زن زحمت کش کارگر، پرستار وآموزگار در هیچ گوشه ای از دنیا پنجه در پنجه فقر نیافکند…کودکی در گوشه خیابان نمیرد ، کارگری در سفر کاری جان نبازد ، معلمی به دست شاگردانش کشته نشود، دکل بانی بالای دکل نسوزد و…
دوستان کارگر ! دستمزد هایی که امسال برایمان در نظر گرفته شد به اندازه پول تو جیبی یک روزه آقایان وآقازاده ها هم نیست. چگونه فکر می کنند که ما می توانیم با این دستمزد اندک زندگی کنیم؟ فقط از مغزهایی این فکرها ترواش می کند که انسان را نه انسان بلکه ابزاری برای تولید می بینند.
ثروتی که از ما در پرونده های گوناگون پیدا و پنهان به یغما برده می شود به راستی اگربه نسبتی مساوی بین فرد فرد کارگران تقسیم میشد چه میزان در کاهش فقر،تبعیض، فحشا ،جرایم و ایجاد امنیت می توانست مفید باشد؟ و چه اندازه عاقلانه می نمود اگر به جای آنکه چندین برابر مزد کارگران برای سرکوبی به چماق داران و زندانبانان پرداخت شود، به موقع و به اندازه ، به خود کارگر بپردازند.
ارزنده تر آن که نوابغ اقتصادی ایران به بیان ساده و با راست گویی برآوردی حقیقی از حجم پول درگردش واعتبار واقعی صندوق دولت داشته باشند و رقم درست خط فقر راستین را به عرضتان برسانند تا بدانیم تورم و خط فقر با چه نسبتی رشد می کنند. درسال 93 حوادث شغلی ، اخراج و زندان و عقب افتادن حقوق کارگران نسبت به سال گذشته رشدی سرسام آور داشت. اجرای فرامین صندوق بین المللی پول و سرمایه داری جهانی ،جز این نخواهد بود.
امسال می خواهیم نه تنها با شما کارگران ، بلکه با آقای حسن روحانی از جانب شما گفتگویی داشته باشیم.
آقای روحانی ، برای ما کارگران امکان نداشت برایتان یک به یک پیام بفرستیم و می دانیم برای بسیاری ازمعلمان، پرستاران و رانندگان و معدنچیان هم این ممکن نمی شد، پس ازاین راه به شما می گوییم:
تا ما دیده ایم ، پست ریاست جمهوری همانند صندلی اتوبوس است که پس از چندی در ایستگاهی باید آن را ترک کرد.هر رییس جمهوری که بیاید چندی بر این صندلی و آن ساختمان راهبری می کند و می رود و همه رفتگان ریاست جمهوری بی هیچ استثنا به عدم مدیریت صحیح و حیف و میل و…. متهم شده اند. شوربختانه عملکرد روسای جمهور در کشورمان تاکنون چنین بوده است.
آقای روحانی شما به خوبی می دانید ریاست جمهوری و ریاست دولت می تواند دروازه حکومت بر قلبها باشد آنجا که هر ایرانی با دل و زبان به خدمات شما گواهی دهد چه باک از تهمت؟ مقامی چند روزه شما را خوش تر می آید یا حکومتی چون ، امیرکبیر، ماندلا و گاندی بر قلبهای یک ملت؟ مطمئن باشید افکار عمومی یعنی مردم ، کارگران، معلمان و پرستاران در کنار رانندگان ، کارمندان و معدنچیان به مدد رسانه های جمعی شاهد و ناظر کارکردهای شما هستند و می فهمند….می پرسیم که پرسش جرم نیست…
آیا خورد و خوراک و پوشش خانواده شما و آقای وزیرکار با خانواده یک کارگر و یا روستایی و یا خانواده ای در محله شوش تهران زندگی می کند یکسان است ؟ آیا نباید خانواده هایمان از مزایایی که شما استفاده می کنید ، استفاده کنند؟ و فرزندان ما، مدارسی همچون مدارس فرزندان شما داشته باشند؟ آموزه های دینی سالهاست به ما آموخته اند که چگونه مدیران جامعه کیسه نان به دوش در دل تاریکی به مدد فقرا می رفتند و در سطحی همانند فقیرترین مردم کشور خود روزگار می گذراندند. شما چطور؟ آیا ین آموزه های دینی را شنیده اید و عمل می کنید؟ برای ما روشن کنید که چرا یک کارگر ایران خودرو و یا راننده اتوبوس باید با دستمزدی این چنین روزگار بگذراند ولی مدیران این شرکت ها با ثروت تولید شده همین کارگر در نوروز در دبی و ترکیه و اروپا خوش بگذرانند؟ آیا این ، آن عدلی است که در قانون اساسی نوشته شده است؟ آقای روحانی ما نمی دانیم نوروز را شما و آقای ربیعی در کجا خواهید گذارانید اما پس از نوروز آماری بگیرید از مقصد سفر نوروزی وزیران، استانداران ، وکلای مجلس ، مدیران کل ، که نوروز کجا بودند و چه هزینه ای برای روزهای نوروز کرده اند؟ و این هزینه ها چند برابر دستمزد ماهانه یک کارگر است.
در روزهای نوروز به این فکر کنید که چه تعداد کارگر با سیاست های شما بیکار شده اند، چه تعداد ماههاست حقوق عقب افتاده اشان را نگرفته اند و چگونه شرمنده خانواده هایشان سر سفره هفت سین می نشینند ؟ آیا عدالت این است؟ فکر کنید چرا فاصله طبقاتی پس از 36 سال این چنین زیاد شده است؟ آیا ما به وظایف مان عمل ننمودیم و از امنیت ملی مان دفاع نکردیم؟ فرزندانمان را به جنگ نفرستادیم؟ یا شما در این 36 سال به عوض تقسیم قدرت و ثروت با مردم عمل نکردید که چنین فاصله طبقاتی زیاد شد؟ می دانیم در سال آینده بازهم گرانی و بیکاری بر خانواده های ما از طریق سیاست های شما افزایش خواهد یافت و فعالان سندیکایی و اجتماعی را تحت فشار خواهید گذاشت. اما آنچه وظیفه انسانی ماست دفاع از حقوق کارگریمان است که همانا امنیت ملی ماست.
ما بازهم اعتصاب، تجمع خواهیم کرد و بازهم مامورین امنیتی شما چه در محل کار و چه در خانه به سراغمان خواهند آمد. باکی نیست.
بنگرید که امروز قضاوت مردمی بین عملکرد میرزا آقاخان نوری و امیر کبیر- دکتر محمد مصدق و شاه چگونه فرق می گذارد . تاریخ خواهد نوشت که هرکدام از ما چگونه به وظایف خود عمل کردیم و بی تردید نوادگان شما در پیش نوادگان مردم ایران سربلند نخواهند بود.
تحریریه پیام سندیکا