بعد از اول ماه مه ١٣٩٨ که تعدادی دستگیری داشت تلاش شد بازنشستگان با صبر و درایت تجمعاتی داشته باشند و به گونه ای مدیریت کنند تا کمترین هزینه اما بیشتر بهره از این تجمعات برده شود تا بتوان خواسته های خود را به کرسی نشاند. تا ١٧ اسفند تجمعات یکی برگزار می شد و فقط بازنشستگان در آن حضور داشتند و از دیگر گروههای اجتماعی دعوت نمی شد و آنها هم نمی آمدند. البته افرادی از فرهنگیان و بازنشستگان لشگری و کشوری هم حضور داشتند تا اتحاد بازنشستگان را به نمایش بگذارند. اما متاسفانه از چند روز قبل از تجمع ١٧ اسفند سازهای مخالفی زده شد و بازنشستگان تامین اجتماعی دو دسته شدند. در یک اقدام تعجب آمیز به ناگهان گروههای اجتماعی غیر بازنشستگی از فراخوان جلوی وزارت کار حمایت کرده و سایت ها و سازمان های سیاسی خارج از کشور این فراخوان را تبلیغ کرده و موضوع را جالبتر کردند. آیا برای سایت های به اصطلاح کارگری و سازمان های سیاسی، بازنشسته با بازنشسته تفاوت می کند که از یکی حمایت و از دیگری با سکوت استقبال می کنند؟ متاسفانه فعالان بازنشسته های لشگری و کشوری و فرهنگی انواع تهمت ها و توهین ها را به بازنشستگانی که جلوی مجلس را برای روز ١٧ انتخاب کرده بودند، می کردند. هر چند به آنان گفته می شد که شما حق دخالت در کارهای بازنشستگان تامین اجتماعی را ندارید و باید فقط حامی باشید نه تعیین کننده، ولی به خرج شان نمی رفت و آتش اختلاف و تفرقه را دامن می زدند. روز ١٧ اسفند به تجمع بازنشستگانی که به جلوی وزارت کار آمده بودند حمله شد. بالاخره بعد از بیش از یکسال و نیم دست بر روی بازنشستگان دراز شد.
متاسفانه دعوت کنندگان به تظاهرات جلوی وزارت کار از دادن پاسخ به پرسش های زیر تاکنون امتناع کرده اند:
١- چرا تاکنون به تجمعات بازنشستگی در تهران حمله نشده بود ولی این بار شد؟ ٢- چه اشتباهی در این میان رخ داد؟ ٣- آیا در پشت پرده اتفاقاتی رخ داده است که ما از آن بی خبریم؟ ٤- چرا به تجمعی که فردای همان روز و از طرف کارگران موقت وزارت نفت برگزار شد و یا در روز ١٩ اسفند به تجمع کارگران برق حمله نشد؟ ٥- چرا به تجمع ٢٤ اسفند هم تعرض نشد؟
شوربختانه عده ای فکر می کنند که وزارت اطلاعات ایران بسیار احمق بوده و تحلیلگر حرکاتشان نیست. اینکه نقش کثیف رسانه های امپریالیستی و ارکستر هماهنگ رسانه ای در این موارد چیست، خود به بررسی نیاز دارد. به هر حال هر آدم عاقلی وقتی می بیند یک تجمع از سوی سازمان های سیاسی حمایت می شود و برایش در سایت های مختلف تبلیغ می گردد این فکر به ذهنش خطور می کند که مگر می خواهند نمایش قدرت بدهند که این چنین بسیج شده اند؟ چرا تا تجمع قبلی چنین نمی کردند؟
البته ما می دانیم که پلیس سیاسی بازی های دوسویه ای می کند تا بهره خود برده و تفرقه ایجاد کند. اما نقش اپوزیسیون خارجی نیز موثر است تا با پاسکاری با پلیس سیاسی، جنبش مطالبه گرایانه بازنشستگان را به شکست بکشاند. برای اینکه دقیق تر صحبت کنیم شما را ارجاع می دهم به تبلیغاتی که سایت «اخبار روز» در این موارد می کند که قابل دسترسی است.
برای بررسی این موضوع کافی است نگاهی به آخرین تجمع بازنشستگان در ٢٨ اسفند داشته باشیم. ساعت ٩ شب ٢٧ اسفند از سوی آقای گرامی برای فردا ساعت ١٠ و نیم صبح تجمع مقابل وزارت کار اعلام می گردد. اینکه چگونه آقای گرامی تنهایی به این نتیجه می رسد که ١٣ ساعت قبل از تجمع اعلام فراخوان کند، سوالی است که باید پاسخ بدهد. اما جالبتر این است که در ١٨ مارس به افق سایت «اخبار روز» سه گزارش در مورد این تجمع کار می شود. ساعت ٢ صبح فراخوان را منتشر می کند، اما جالبتر اینکه گزارشی از تجمع در ساعت ١٣ و ٢٣ دقیقه یعنی یک ساعت پس از پایان یافتن تجمع منتشر می کند و دومین گزارش را ساعت ٥ و ٥٨ دقیقه. چرا باید سایت «اخبار روز» این چنین به این تجمع علاقمند باشد و برای یک تجمع دو گزارش بزند؟؟؟ و جالبتر اینکه تمامی گزارش های این تجمع لحظه به لحظه توسط کانال تلگرامی چالش صنفی معلمان ایران پوشش داده می شود.
در حالی که فراخوان از سوی افرادی که مشخص هستند داده شده است اما افراد دیگری که خواهان تجمع نیستند زیر فشار پلیس سیاسی قرار گرفته، تا آنها مجبور شوند علیه تجمع اطلاعیه صادر کنند. نتیجه اینکه یک فراخوان اراده گرایانه به بازنشستگان بدون تصمیم خرد جمعی تحمیل می شود، بعضی به تجمع رفته بعضی نمی روند، تشتت در تصمیم گیری ها بازنشستگان را سردرگم می کند، فراخوان دهندگان از سوی پلیس سیاسی احضار و یا تهدید نمی شوند در نتیجه سوظن ها تشدید می شود از سوی دیگر کسانی که به تجمع رفته اند دیگر بازنشستگانی را که از این تجمع حمایت نکرده را عهد شکن نامیده و تفرقه جدایی کلید می خورد.
آنچه که تاکنون مشخص است، هر زمان تجمعی صنفی از حالت صنفی خارج شود و کسانی که ربطی به این تجمعات ندارند وارد این تجمع می شوند، بی تردید مورد هجوم واقع می گردد. حمایت های خاله خرسه گونه سازمان های بی هویت خارجی جز اختلاف افکنی و پرونده سازی برای فعالان تاکنون نتیجه دیگری نداشته است.
باید هوشیار بود و اجازه نداد حرکات مطالبه گرایانه مورد سواستفاده هرکسی قرار گیرد. خرد جمعی و نه خرد فردی همچنان اصل همیشگی تجمعات باشد.
مازیارگیلانی نژاد ٢٩ اسفند ١٣٩٩