مدتی است جریانی به راه افتاده تا از اعتبار تشکل های مستقل برای نیات شوم خود استفاده کنند لذا با دادن بیانیه های و نهادن نام سندیکاهای کارگری در زیر آن از کارگران و زحمتکشان می خواهند که به این حرکات کودکانه بپیوندند.
اولین حرکت در رابطه با سندیکای کارگران فلزکار مکانیک آغاز شد و اطلاعیه ای مشکوک در مردادماه انتشار یافت که نام عده ای از اعضای سندیکای کارگران فلزکارمکانیک بدون اطلاع آنان در زیر نامه آمده بود. نویسندگان این اطلاعیه مشکوک در اعلامیه بگونه ای اوضاع سندیکا را تشریح کرده بودند که سندیکا در حال نابودی است. دومین حرکت در دیماه شکل گرفت که گروهی اقدام به انتشار بیانیه ای کذب نموده و نام سندیکای کارگران هفت تپه را نیز در اول بیانیه جعلی گذاشته بودند.که با هشیاری سندیکای کارگران هفت تپه و سندیکای کارگران فلزکارمکانیک دستان این عناصر مشکوک برای کارگران و فعالین کارگری رو شد. اقدامی دیگر در هفته گذشته به وقوع پیوست که یک رسانه خارجی با مصاحبه با فردی که از سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه کنار گذاشته شده بودند ، وانمود کردند که نبض جنبش کارگری در دستان این فرد است. متاسفانه مطلع شدیم که همین حرکت های مشکوک در مورد کانون صنفی معلمان ایران نیز انجام گرفته است.
با قدرتمندی سندیکاهای کارگری در میان کارگران و همچنین کانون صنفی معلمان در میان آموزگاران ، تلاش برای سو استفاده از نام و اعتبار این تشکل ها برای مقاصد کودکانه جمعی افراد بی نام و نشان و همچنین برای تحریک پلیس سیاسی برای ضربه زدن به این تشکلها بازی دو سویه آغاز شده است.
ما ضمن تقبیح حرکات مشکوک عناصری که می خواهند سندیکاهای کارگری و تشکل های مستقل را به حاشیه بکشانند ، همه فعالین و سندیکاهای کارگری را به هوشیاری در این ماه آخر سال که روز های تعیین دستمزد برای کارگران است را به هوشیاری فرامی خوانیم.
همچنین از خواسته کانون صنفی معلمان ایران در اعتراض به مشکلات موجود در آموزش و پرورش و تجمع 10 اسفند ماه آنان حمایت قاطع خود را اعلام می کنیم.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
سندیکای کارگران نقاشان استان البرز
28/11/1393
بیانیه ی کانون صنفی معلمان پیرامون اعتراضات فرهنگیان نسبت به مشکلات موجود در آموزش و پرورش
به نام خداوند جان وخرد
بیانیه ی کانون صنفی معلمان پیرامون اعتراضات فرهنگیان نسبت به مشکلات موجود در آموزش و پرورش
در هفته های اخیر نوشتاری بیانیه مانند مبنی بر دعوت به تعطیلی کلاس های درس در اوایل اسفند به نام کانون صنفی معلمان ایران به ویژه در فضای مجازی منتشر شده است. کانون صنفی معلمان با آگاهی از ساختگی بودن این نوشته، سکوت در مقابل آن را در پیش گرفت و انتشار بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی سراسر کشور که مواضع جمعی این تشکل ها را در مقابل مسائل جاری آموزش و پرورش نشان می داد، کافی دانسته و به انتشار همان بسنده نمود. لیکن از آن جا که بیانیه ی ساختگی با اضافاتی بازهم در فضای مجازی انتشار یافت و واکنش ها و پرسش های گوناگونی را برانگیخت، این شبهه را مسلم نمود که پاره ای افراد یا گروه های مطرود در میان معلمان با توسل به این ترفند قصد به چالش کشاندن کانون و یا بهره برداری نا مشروع از وجهه ی مردمی آن را دارند. لذا کانون صنفی معلمان ایران( تهران ) لازم دید مواضع خود را در قالب یک بیانیه رسمی اعلان نماید.
1. کانون صنفی معلمان اعلام می دارد این تشکل به عنوان یک نهاد مدنیِ متعهد به فعالیت قانونی و علنی هیچگاه بیانیه و یا نامه ی مخفیانه ای را صادر ننموده و نخواهد نمود. مواضع این تشکل همواره به صورت شفاف و علنی از طریق مجاری رسمی مانند سایت کانون، خبرگزاری ها و نشریات رسمی کشور به صورت بیانیه و یا از طریق سخنگوی رسمی کانون و یا دبیرکل آن اعلام می گردد.
2. کانون صنفی معلمان در قالب بیانیه های پیشین و همین بیانیه نارضایتی شدید خود را از شرایط حاکم بر آموزش و پرورش کشور اعلام نموده و می نماید. معتقد است فضای فکری حاکم بر این وزارت خانه و ساختار کنونی آن نسبت به دولت پیشین تفاوت قابل توجهی نداشته است و ادامه روند نادرست پیشین نابسامانی های این دستگاه و نارضایتی معلمان را روز به روز بیشتر نموده است.
ما معتقدیم مجموعه ی ساختار تصمیم گیری کشور چنانچه قصد تغییرات بنیادین واقعی در شرایط آموزشی کشور و قرار دادن آموزش در جایگاه محوری خود در توسعه همه جانبه را دارد؛ لازم است با تصمیماتی قاطع اولاً با حذف هزینه هایی که ظاهراً صرف امور فرهنگی در نهادها و ارگان هایی می شود که نه مسئولیت مستقیم آموزشی و فرهنگی دارندو نه حتی یک صدم آموزش و پرورش در کشور برد و تأثیرگذاری دارند، بودجه آموزش و پرورش را دست کم دو برابر کنند. ثانیاً تغییرات ساختاری بنیادینی را در جهت محو تمرکزگرایی شدید حاکم بر آموزش و پرورش ( مثلاً دادن اختیارات بیشتر برای تصمیم گیری به مدیران مناطق جغرافیایی و فرهنگی مختلف کشور) و محوریت بخشیدن به بخش آموزش و توزیع متعادل قدرت تصمیم گیری و دخالت دادن موثر و سازمان یافته ی بدنه آموزشی کشور به ویژه معلمان در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها، انجام دهند.ما با کالایی نمودن آموزش در کشور، به فراموشی سپردن اصل آموزش رایگان تحت عنوان های مختلف نظیر خصوصی سازی در آموزش و آخرین نمونه ی آن سپردن شتابزده مسئولیت تعدادی از مدرسه های دولتی به افرادی به عنوان سرمایه گذار که عملاً هیچ آورده ای برای آموزش و پرورش ندارند،مخالفیم. ما معتقدیم آموزش و بهداشت با کیفیت و رایگان بخشی از ابتدایی ترین حقوق هر شهروند است که حکومت با هیچ بهانه ای نباید مسئولیت خود در ارائه آن ها را به حالت تعلیق درآورد.
3. مجلس شورای اسلامی به عنوان مهمترین نهاد قانون گذار در کشور مسئولیت بزرگی در شرایط بد و نابسامانی کنونی آموزش و پرورش دارد. این نهاد اگر می خواهد عصاره ی فضائل ملت باشد لازم است به آموزش به عنوان یکی از زیرساخت های اساسی کشور توجهی مضاعف داشته باشد. می بایست حتی پیشاپیش دولت در اندیشه تقویت آموزش و رفع نقایص متعدد آن در زمینه های مختلف باشد. مجلس چنانچه به حفظ جایگاه حقیقی و قانونی خود و البته منافع ملی و نه جناحی می اندیشد، اولاً نباید به وزیر دولت پیشین به دلیل همسو بودن با جناح سیاسی تعدادی از نمایندگان، فرصت چنان تاخت و تاز نابخردانه ای را می داد که آثار مخرب آن تا سال ها از دامن جامعه آموزش کشور پاک نخواهد شد( یک نمونه ی آن به جا گذاردن پنج هزار میلیارد تومان بدهی در پایان کار دولت دهم برای وزارت آموزش و پرورش است ). ثانیاً نباید جلوی انتخاب فردی قوی به عنوان وزیر آموزش وپرورش در دولت کنونی آن هم به دلیل اختلاف سلیقه ی صرفاً سیاسی را می گرفت که فشاری همه جانبه باشد بر شانه های نحیف آموزش و پرورش تا هرچه بیشتر در باتلاق موجود فرو رود.
انتظار بخش عظیمی از معلمان کشور از مجلس پی گیری خواسته های صنفی – آموزشی آن ها از دولت است. افزایش دست کم دوبرابری بودجه آموزش و یاری رساندن فارغ از تنگ نظری های جناحی به دولت برای اصلاح بنیادین ساختار آموزش و پرورش .
4. در حدود پنج ماهی که از سال تحصیلی جاری می گذرد، شاهد اتفاقات اغلب ناخوشایند و خشونت باری در مدارس کشور بوده ایم. اوج این حوادث تأسف بار واقعه ی قتل معلم شریف بروجردی به دست دانش آموز خود در مدرسه بود. همین طور اقدامات تنبیهی ناموجهی که از جانب برخی معلمان نسبت به دانش آموزان صورت گرفت و یا واکنش های نامعقول برخی والدین نسبت به معلمان که بدون تردید همه ی این حرکات محکوم و غیر قابل توجیه اند. از سوی دیگر در این ماه ها شاهد شکل گیری حرکات اعتراضی عموماً خودجوش به شکل تحصن یا تجمع در نقاط مختلف کشور از جانب معلمان بوده ایم. این اعتراضات تماماً جنبه ی صنفی داشته و به دلیل وضعیت معیشتی بد معلمان و تبعیضی است که همچنان نسبت به آنان روا داشته می شود. اگر تمامی حوادث خشونت بار و حرکات اعتراضی موجود را قطعات مختلف پازل آموزش و پرورش ایران بدانیم؛ تصویر نهایی که از کنار هم قرار دادن این قطعه های ظاهراً مجزا شکل می گیرد حاکی از بحرانی است که این نظام در آن گرفتار شده است. بحران درحل کسری و کمبودهای شدید بودجه ای،بحران ناتوانی در انتقال دانش به شیوه های کارآمد و نو و فهم عمیق آن از جانب دانش آموزان، بحران ناتوانی در ایجاد انگیزه و پویایی در آموزگاران و یادگیرندگان برای کسب دانش و عشق به آموختن و آموزاندن، ناتوان در انتقال ارزش های اخلاقی ریشه دار در اعتقادات دینی و ملی و ناتوان از انتقال مهارت های مورد نیاز زندگی در جهان امروز… .
در صف مقدم آسیب دیدگان این شرایط نابسامان چنانکه وقایع اخیر نیز نشان می دهد، معلمان و دانش آموزان قرار می گیرند. دانش آموزان اعتراض خود به این شرایط را با بی انگیزگی، افت تحصیلی و مقابله با نظم خشک مدارس، پرخاشگری و افسردگی به عنوان دو روی یک سکه بروز می دهند. معلمان نیز با ابراز نارضایتی مداوم از شرایط شغل خود، پناه بردن به شغل های دومی که کمترین سنخیت را با شغل معلمی دارند. یا اعتراضاتی گاه تند و هیجانی که ناشی از سرخوردگی شدید آنان از شنیده نشدن صدایشان توسط مسئولینی است که گویی در جهان دیگری سیر می کنند ( نمونه اخیر آن ارسال طومار با شش هزار امضاء از معلمان به مجلس که بدون پاسخ ماند یا بی پاسخ ماندن اعتراضات معلمان حق التدریس برای تعیین تکلیف شان پس از سال ها با اتکا به آمار نادرست وزارت خانه مبنی بر داشتن نیروی مازاد). آن چه می توانست و می تواند شکاف عمیق بوجود آمده میان معلمان و مدیران ارشد و تصمیم گیرندگان آموزش و پرورش را که نمونه ای از شکاف دولت (حکومت) – ملت است را تا حدودی پرنماید وجود تشکل های صنفی مستقل و کارآمد است. متأسفانه در برهه هایی که این تشکل ها تلاش نموده اند کاستی ها موجود و خواسته های بدنه را در قالب نظرات انتقادی به شکلی مدون و مسالمت آمیز به مسئولان رده های مختلف انتقال دهند؛ همواره با بی اعتنایی، مانع تراشی، مشابه سازی، تبلیغات منفی برای ایجاد حس بدبینی و سرکوب به شکل های مختلف مواجه بوده اند.
اکنون نیز نارضایتی های انباشته شده معلمان، در فقدان فضای آزاد و مناسب برای فعالیت های قانونی و آرامش بخش این تشکل ها می تواند زمینه ی شکل گیری حرکت های هیجانی، توده وار، بی شکل و بی شناسنامه را فراهم نماید که به راحتی مورد بهره برداری گروه ها و باندهای بی نام و نشان اما فرصت طلب برای سوء استفاده سیاسی و تبلیغاتی قرار می گیرد. این احتمال نیز وجود دارد که صدور بیانیه ی جعلی به نام کانون صنفی معلمان به اشاره ی همین سیاست بازان صورت گرفته باشد تا برای پیشبرد هدفهای باندی خود از نارضایتی معلمان سود برده برای آنان اشک تمساح بریزند و آنان را پیاده نظام جلب منافع خود نمایند.
همکاران گرامی !
کانون صنفی معلمان ضمن تأکید بر حق قانونی و مسلم معلمان برای اعتراض به شرایطِ نامطلوب آموزش و پرورش و وجود تبعیض های ناروا نسبت به آنان، از همکاران محترم تقاضا می نماید نسبت به بهره برداری فرصت طلبان از نارضایتی به حق آنان هشیار باشند. به مسئولان دولتی نیز هشدار می دهد عقلانیت و تدبیر حکم می کند پیش از آن که بیش از این دیر شود برای بهبود همه جانبه ی اوضاع آموزش و پرورش اقداماتی فوری و اساسی انجام دهند. در غیر این صورت در دور باطل امنیتی تر شدن فضا ی جامعه و سرکوب گرفتار آمده در ورطه ی مطلوب تمامیت خواهان فرو می غلتند.
کانون صنفی معلمان تقاضای رسمی خود برای برگزاری یک تجمع اعتراضی قانونی در روز 10 اسفند از وزارت کشور را به این وزارت خانه ارائه داده است.
… داورى آن سوىِ در نشسته است، بىرداىِ شومِ قاضیان.
ذاتاش درایت و انصاف
هیاءتاش زمان
و خاطرهات تا جاودانِ جاویدان در گذرگاهِ ادوار، داورى خواهد شد…
ذاتاش درایت و انصاف
هیاءتاش زمان
و خاطرهات تا جاودانِ جاویدان در گذرگاهِ ادوار، داورى خواهد شد…
کانون صنفی معلمان ایران ( تهران )
بهمن ماه 1393