متاسفانه بسیاری هستند از دوستان صنعت نفتی (حالا چه قراردادی یا حتا پیمانکاری) که اطلاعی از مجموعه های شرکت نفت ندارند. اینکه چطور بوجود آمده و هزینه این مجموعه ها از کجا تامین شده است و اساسن چه چیزهایی رو شامل میشوند. این رو محض اطلاع همه دوستان و همکاران بزرگوار می نویسم تا در مواجه با سرکوفت هایی که هم از همکاران غیررسمی هست مطلع باشید.
صندوق صنعت نفت بعد از تشکیل، تنها طی مدت کوتاهی، انبوهی از اندوخته های کارگران در آن تجمیع شد. همان زمان قرار بر این شد که جهت حفظ و صیانت از این سرمایه چندین نفر از کارگران و کارمندان نفت عهده دار این مهم بشوند. اما با توجه به بازنشستگی دیر هنگام کارکنان رسمی نفت این مبلغ رو به فزونی گذاشت و بعضن بسیاری از کارکنان به دلیل شرایط سختی کار عمر زیادی نمی کردند تا بتوانند از مبلغی که به عنوان آتیه در صندوق ذخیره میشد استفاده کنند. به همین دلیل قرار بر این شد که صندوق بازنشستگی پولهایی که تحت عنوان صندوق آتیه و بازنشستگی در آن جمع می شد مجددن به صورت خدمات به پرسنل بازپرداخت کند. به مرور زمان با این مبلغ این امکانات فراهم گردید: ١- فروشگاههای مواد غذایی ٢- مجتمع های تفریحی و زیارتی ٣- بیمارستان نفت ٤- باشگاههای نفت ٥- هواپیمایی نفت ٦- صندوق های پرداخت وام ٧- دانشکده صنعت نفت و… یعنی بیمارستانی که هم اکنون بسیاری از آن به عنوان تبعیض ناروا صحبت به میان می آورند و هتاکانه کارکنان را به مفت خوری و سواستفاده از منابع دولتی یاد می کنند. در اصل پول همین کارکنان بینواست. ریالی از مخارج بیمارستان نفت از جیب دولت یا حتا وزارت نفت پرداخت نمی شود. اما پروژه اصلی با ورود زنگنه برای چنگ انداختن به این سرمایه با ورود به وزارت نفت در دوره جناب خاتمی کلید خورد. مهمانسراها و فروشگاههای مواد غذایی بسته شد اما در آن زمان تطمیع خاصی توسط ایشان صورت نگرفت تا پروژه تهی سازی نفت و خود شیرینی برای دولت انجام گیرد. اما کوله بار تجربه بالاخره در دولت روحانی به کار آمد. در همان ابتدا تطمیع احسنت کشان و لوس سازی برای دولت آغاز شد. جاده زنگنه برای غارت نفت صاف شد. اولین قانون قطع منابع نفت بود. پروژه کثیف درآمد نفت اجرا شد و مجلس چاپلوس قانون درآمد نفت از صادرات را تصویب کرد. پروژه بعد هموار شد. صندوق بی سنگر شد و زنگنه با تکاوران دست پرورده خویش به آن تاختند. بند ده و بلوکه کردن حقوق پرسنل اولین گام. سال ٩٣ دومین ضربه زنگنه به صندوق وارد شد. ٦٠ تریلیون تومان از سرمایه صندوق با قانون من درآوردی وی غارت شد. هواپیمایی نفت تاب نیاورد و اولین قربانی به چنگ آمد. سومین قربانی دانشکده نفت. بیمارستان نفت چهارمین قربانی بود که با سیل عظیم نیروی جدید (غیر رسمی) مواجه شد که عملا از سرمایه و امکانات خالی بود. زنگنه نه دلش به حال نیروی قراردادی می سوزد و نه از آنها خوشش میاید چرا که بارها اعلام کرده که اینها با ضابطه وارد شده اند. اما برای فلج کردن بیمارستانهای نفت و پس از آن واگذاری آن بهترین گزینه گسیل نیروی قراردادی به سمت آنست. اولین قربانی بیمارستان ماهشهر شد که خوشبختانه با درایت کارکنان تاکنون پروژه ناکام ماند. همه چیز به نحو احسنت و باب میل شیخ به راه بود که ناگهان رای دیوان عدالت ورق را برگرداند. دانشکده نفت پیروز شد. پرونده صندوق نفت هم به سرانجام نشست و بعد از ٥ سال زنگنه برای دست درازی به صندوق محکوم شد. همه این مصایبی که برای شما بازنشستگان و پرسنل پیش میاید انتقام زنگنه است. زنگنه با مدیریت و نبوغ خود درآمد زایی نمی کند. سیاست درآمدزایی زنگنه دوشیدن ارگان تحت امرش است. برای این کار میز خود را هم می فروشد. پس آماده بدترین ها باشید و قلمهایتان را از جیب درآورید. جنگ اصلی در حال آغاز است.
امضا محفوظ