در جوامع سنتی، زنان عمدتا وظایف پرورش فرزند و امور داخل منزل را به عهده دارند و مردان بیرون از خانه به تعاملات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی پرداخته و وظیفه تامین معاش خانواده بر عهده ایشان است. نگاه دنیا به توانایی ها و حقوق زنانه، در هفتاد سال اخیر دچار تحول قابل توجهی شده است. چگونگی شکل گیری و تغییر این هنجارها در گذر از جوامع ابتدایی تا سنت و مدرنیته، شامل تغییر معنای خانواده و جنسیت و نقش های جنسیتی، داستان مفصلی است که درنوشتارهای بعدی به آن خواهیم پرداخت.
شاید با نگاهی به اطرافمان متوجه شویم که به طور کل، زنان، کمتر از مردان دسترسی به منابع مالی دارند یعنی زنانِ کمتری سرِکار می روند، دستمزد کمتری می گیرند و عموما درآمد کمتری دارند. بر اساس آمار منتشر شده توسط سازمان ملل، ٧١.٤% مردان بالای ١٥ سال در ایران در سال ٢٠١٧ میلادی، شاغل هستند در حالی که این عدد برای زنان تنها ١٦.٨% است. هرچند آمار مشخصی درخصوص منزلت شغلی و درآمد همین گروه اندک زنان وجود ندارد، شکایت زنان از نابرابری در فرصت های شغلی یا میزان درآمد در ازای کار برابر، حکایت آشنایی است. این نابرابری نه تنها در ایران بلکه در تمامی جهان، کم و بیش به چشم می خورد. آمارها در آمریکا مبنی براین است که زنان در مشاغل رده بالا جایگاه چشمگیری ندارند و بیشتر در مشاغلی با درآمد پایین تر به کار گمارده می شوند. آمار سال ١٩٩١ گویای این است که ٩٩٪ منشی ها، زن بودند در حالی که مثلا در حوزه مهندسی، تنها ٨.٢٪ زن بودند. بنابراین می توان مشاهده نمود که در ایران و جهان مشارکت زنان از نظر شغلی و کسب درآمد به مراتب پایین تر از مردان است.
زنان به طور کلی در عرصه قدرت هم مشارکت چندانی در جهان ندارند. هر چند عمدتن در کشورهای پیشرفته این مشارکت رو به رشد است اما براساس آمار ارائه شده توسط «مایکروکیس» زنان کشورمان ایران در پایین ترین رده مشارکت قرار دارند. یعنی کمتر از ٥٪ کرسی های مجلس در اختیار زنان قرار دارد. این در حالی است که در مورد مشاغلی چون قضاوت یا ریاست جمهور بحث بسیاری وجود دارد که تاکنون هیچ زنی در سال های اخیر اجازه ورود به این عرصه ها را نیافته است و جای تاسف است که در مواردی که منع مستقیم قانونی وجود ندارد هم گویی شرایط جامعه، عرف و هنجارهای اجتماعی با سختگیری های قانونی دست به دست هم داده اند تا نیمی از جمعیت را از مشارکت سیاسی محروم نمایند.
هرچند این روزها، شاهد حضور پررنگ تر دختران درعرصه های تحصیلی هستیم اما همچنان آمار کلی بیانگر این است که زنان کمتر از مردان امکان تحصیل داشته اند. طبق جداول آماری ارائه شده توسط سازمان ملل، نرخ باسوادی بالای ٦ سال در سال ١٣٩٠ در مردان ایرانی ٨٨٪ و در زنان ٨١٪ است که این اختلاف هرچند اندک در تمامی مقاطع تحصیلی کم و بیش به چشم می خورد.
در دهه های اخیر زنان وارد جامعه شده اند، از پس نقش های مردانه! زیادی برآمده اند و در عرصه های مختلف علمی، اقتصادی، سیاسی توانایی های خویش را به اثبات رسانده اند. شاید به نظر برسد با ورود زنان توانمند، امروزه مشکل تبعیض جنسیتی، دست کم، در کشورهای پیشرفته حل شده باشد. بسیاری از زوج های جوان این روزها، هر دو با هم مخارج خانواده را تامین می کنند یا مسئولیت کارهای خانه را تقسیم می کنند اما همچنان بحث بر سر این موضوع که در تقسیم وظایف خانوادگی چه کارهایی مردانه و چه کارهایی زنانه هستند ادامه دارد. دانشگاه شیکاگو، یک سری مصاحبه در سطح ملی در آمریکا انجام داده و از ٢٨١٧ نفر پرسیده «این که مرد به عنوان نان آور خانواده در نظر گرفته شود و زن وظیفه خانه داری و مراقبت از خانواده را به عهده داشته باشد، به نفع همه است؟» ٪٥٩.٣ با این مساله مخالف بودند و جالب این است که ٤٠.٧٪ از پاسخ دهندگان آمریکایی موافق این موضوع بودند. از این نکته که بخش قابل توجهی (چهل درصد) نمونه آماری در آمریکا، که به عنوان کشوری مدرن در جهان شناخته می شود، هنوز به نقش های سنتی در خانواده معتقدند. می توان نتیجه گرفت در جهان هنوز کلیشه های جنسیتی غالبند و در گذر به دنیای برابری جنسیتی راه درازی در پیش است. به نظر شما اگر این سوال از ایرانی ها پرسیده شود چنددرصد از پاسخ هموطنان ما با کلیشه های جنسیتی متفاوت خواهد بود؟
درصد حضور زنان در کرسی های پارلمان در کشورهای مختلف جهان
0.0 تا 5.5
5.4 تا 7.7
7.8 تا 11.1
11.2 تا 18.4
19.4 تا 40.4
اطلاعاتی در دست نیست
(72)
نگارش: خ آرمانی