کانون بازنشستگان صندوق آینده ساز پیش تر تعامل سازنده و قابل قبولی با آقای “ثابت” رئیس کل وقت صندوق حمایت و بازنشستگی آینده ساز داشت. تفکر غالب در آن مقطع انجام اصلاحات بود و ما به واسطه “خردورزی” و “تدبیر” به نتایج خوب و امیدوار کننده دست یافتیم. نارضایتی ها، اساساً از وقتی شدت گرفتند که افراد فاقد صلاحیت، در این صندوق بازنشستگی مسئولیت پذیرفتند و سیاست “تفاهم” با سیاست “تقابل” معاوضه شد. کسانی که هیچ گونه رویکرد دلسوزانه و تجربه تخصصی مفید و قابل قبول نداشتند صرفاً باهدف دستیابی به منافع قابل توجه از دارایی های ما، در صندوق حمایت و بازنشستگی آینده ساز مسئولیت مدیریتی پذیرفتند. همین کجروی های، نفع طلبانه و ویرانگر، گروه اقلیت حاکم بود که زمینه مناسب را برای گسترش تعارضات و نیز کشمکش های اجتناب ناپذیر فراهم کرد و ما دیدیم غیر از تجمعات اعتراض آمیز برای بهبود اوضاع راهکار دیگری وجود ندارد.
اکثریت بازنشستگان ستم دیده صندوق حمایت و بازنشستگی آینده ساز، نه فرصت طلب هستند و نه آشوبگر. آنان نگران آینده مبهم و تاریک خود هستند. متاسفانه اذعان می دارم که تا اندازه زیادی در تحکیم و تثبیت پایه های این صندوق بازنشستگی نقش داشته ام. حالا از کرده خویش بسیار پشیمانم و فکر می کنم که در گذشته زمینه ساز رفاه و آسایش گروه معدودی انسان عوام فریب بوده ام.
پیگیری مسایلی مانند:
١) ترمیم اساسی مستمری بازنشستگان ستم دیده،
٢) اصلاح و بهینه سازی اساسنامه کهنه و پوسیده،
٣) بهینه سازی خدمات درمانی،
٤) اتصال به بدنه دولت و جلب حمایت های آن،
٥) اجرای قوانین کار و تامین اجتماعی،.
٦) شفاف سازی عملیات اقتصادی،
٧) انجام حسابرسی،
٨) نیز حضور بازنشستگان، در ارکان تصمیم گیری های این صندوق بازنشستگی،
و مواردی از این قبیل را به هیچ وجه نمی توان فرصت طلبی و منتقدان را آشوبگر تلقی کرد.
برعکس معتقدم فرصت طلبان کسانی هستند که، دیگران را بازی دادند و از این طریق، به نان و نوا رسیدند،
و حالا دیگر، در قبال وضعیت اسفناک صندوق حمایت و بازنشستگی آینده ساز و سرنوشت بسیار غم انگیز اعضای آن پاسخگو نیستند.