گسترده ترین طبقه اجتماعی که در عرصه تولید کشورمان فعالیت گسترده و بی وقفه دارند همانا کشاورزان و کارگران کشاورزی و همچنین کارگران مشاغل زیر مجموعه کشاورزی می باشند. اگر از چگونه به غارت رفتن و استثمار شدن این طبقه گسترده و وسیع توسط دلالان و سلف خرها و بانکها و ….بگذریم و به تمام بی توجهی های نظام جمهوری اسلامی و نهادهای مرتبط به امر کشاورزی توجه نکنیم و خلاصه اینکه به تمام محرومیتهای کشاورز و خانوار کشاورزی در حوزه بهداشت و آموزش و معیشت و ….توجه نداشته باشیم، موضوع بسیار غامض و بغرنج گلوی تمامی کشاورزان را می فشارد و آن قوانین ناقص و ظالمانه در خصوص بیمه کشاورزان می باشد. قوانینی که آینده و پیری خانوار کشاورز را مبهم و گنگ می سازد و به عینه می بینیم که کشاورزان و کارگران کشاورزی در زمان پیری و از کار افتادگی که اصولا به دلیل مشقت بالای کار کشاورزی با معلولیت جسمی روبرو میباشند راهی جز تکدی گری بر سر معابر و چهارراهها ندارند. کشاورز می ماند و همسر پیری که هیچ قانون حمایتی برایش وجود ندارد و باید دست نیازش را به سوی هرکسی دراز کند.
نه اتحادیه ی دهقانی وجود دارد و نه اجازه تشکیل آن را می دهند. کشاورز مانده است و هزاران مشکل که کسی فریادرس اش نیست.
دهقان سیاووش فیروزی