مدت هاست شاهد برخورد پلیسی دولت اقتـدار گرا علیه مطالبات عمده و بر حق زحمتکشان این سرزمین هستیم . آن چه این روزها به وضوح در برخورد سلبی با کارگران نیشکر هفته تپه و فولاد اهواز اتفاق افتاد ثمره ی سیاست های ناکارآمد دولت در نداشتن استراتژی مناسب در اقتصاد و فرهنگ است. ایجاد موسسات میلیتاریستی و شکل گیـری کانون های قدرتِ اقتصادی توسط خصولتـی ها از یک طرف و کارکرد بلند گوهای تبلیغاتی دولت در حمایت از سازوکار نئولیبرال های منحط وطنی موجب شده است که سفره ی کارگران روز به روز کوچک ترشود. از طرفی با به وجود آمدن شرایط ارزی در ماه های آغازین امسال و بالا رفتن تورم بی سابقه در کشور ، تولید کنندگان و سوداگران به روز قیمت کالا و خدمات را بالا بردند ولیکن کیست که توجه کند آیا مزدبگیران افزایش حقوق داشته اند؟
فجیع تر این که ما کارگران قسطی کار نمی کنیم ولی به صورت قسطی و با ماه ها تاخیر، اندک دستمزدمان را پرداخت می کنند .از سوی دیگر بگیر و ببند های پیش آمده در احضار، بازداشت و شکنجه ی کارگران هفت تپه و فولاد خوزستان بر هیچ کس پوشیده نیست و خوب تر می دانیم که چگونه نیروهای امنیتـی که می بایست حافظ منافع اقشار جامعه باشند با تند روی ها و کج مداری ، اتفاقا اعتماد عمومی را سلب نموده اند . نمونه بارز آن نحوه دستگیری علی نجاتی و همراهان در هشتم آذرماه در اندیمشک بود که بدون ارائه حکم و با شدیدترین برخورد نظامی آن ها را دستگیر و با خود بردند . علی نجاتی را با داشتن ناراحتی قلبی و کلیوی حـاد در بندی نامناسب نگهداری می کنند و بدتر چون جنایتکاری جنگی وی را با دستبند و پابند به پزشکی قانونی رهسپار می کنند تا برای بار چندم برایشان مسجل شود که نجاتی بیمار است. اسماعیل بخشی و سپیده قلیان که به گفته ی خودشان و دیگر قرائن موجود چنان زیر ضرب و زور قرار می گیرند که بعد از نزدیک يك ماه آزادی هنوز نای حرف زدن ندارند . در فولاد اهواز ، شبانه به خانه های کارگران یورش می برند و آن ها که فقط حق خود را مطالبه کرده اند به شدید ترین حالت ممکن به بازداشتگاه های امنیتی و زندان هدایت می شوند و پس از آن با انواع تهدید و ارعاب کارخانه را تسخیـر کرده و برای قدرت نمایی حتا از درون محل کار نعمت زاده را با خود می برند . آیا وجدان عمومی در این سرزمین به خواب رفته است ؟ آیا ما کارگران باید تاوان بی منطقی در رفتـار پر از تضاد دولت ها را پرداخت کنیم ؟محافل زمامدار سرمایه ، برای رفع موانع خود در سوداندوزی بی حد و حساب و ادامه سیطره خویش بر بنگاه های اقتصادی کشور مدت هاست با حمایت نهاد اقتـدار به پلیس سیاسی متوسل شده اند . واگذاری کارخانه ها به آدم هایی که اهلیت ( به قول خودشان ) دارند این بود ؟؟ رشد اقتصاد ملی از طریق شماری رانت بگیرِ معلوم الحال شکل نخواهد گرفت و روز به روز به وخامت اوضاع و چپاول سرمایه ملی اضافه خواهد شد. کارگران این موطن ، شریف ترین و بی تریبون ترن آحاد جامعه هستند . هیچ دولتی از ابتدای انقلاب تا کنون به فکر معیشت آن ها نبوده و بهره کشی از کارگران در ذاتِ نهاد اقتدار اقتصادی بوده است.
ما به تنگ آمده ایم، موضوع همین است . سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران _ چون پیش تر _ اعلام می دارد که با برخورد امنیتی با کارگران به شدت مخالف بوده و نگران جـانِ إنسان هایی است که بی جهت اکنون در زندان ها به سر می برند و خواستار آزادی بی قید وشرط آن هاست. تزریق ایدئولوژی تـرس و اختناق در این سرزمین نه تنها کمکی به حل مشکل معیشت و اقتصاد نخواهد کرد بلکه شکاف بین طبقات مزد بگیر را با نهاد دولت بیش از پیش، بیشتر خواهد کرد.
سندیکا کارگران فلزکار مکانیک ایران _ ١٧دی ماه ١٣٩٧