چند پرسش در خصوص نقد دولت ، اصلاحات و احزابی با شعار سوسیال دموکراسی در ایران
مجید رعایایی (عضو سندیکا کارگران فلز کار مکانیک ایران وکنشگر کارگری)
نقد دولت به مثابه تضعیف آن نیست و البته که باید دولت مورد نقد قرار بگیرد. اما نقد باید جدی و دقیق باشد، فقط در این صورت است که پیش برنده خواهد بود. شما در نقد دولت شروع به بیانیه سازی میکنید. بیانیه چه رخدادی ایجاد میکند؟ آیا صدور بیانیه در خصوص معیشت و بازداشتها و محرومیتهای ما کارگران و مزد بگیران و … این قابلیت را دارد که موجب تغییر و اصلاحِ امری گردد؟ بدون تردید صدور بیانیه بدون اراده و جدیتی برای رفع یا کاهش معضلات، گِرهی نمیگشاید.
ما کارگران معتقدیم اصلاحطلبان دچار خوشبینیغیرواقعگرایانه هستند.
نگاه کنیم اصلاحات چرا در ایامی مطرح گردید و پس از آن ما گام به گام شاهد وقایع و رخدادهای تهدید آمیز و فشارها و ناکامیهای بیشتر بودهایم؟ معیشت و اقتصاد ما به پروپاگاندایی برای به قدرت رسیدن بدل شد. نگاه کنید، کم صداترین و بی تریبون ترین مردم در کشور، کارگرانند. ما باید ابتدا به امر تاریخی، بصورت دیالکتیکی نگاه بیندازیم. اصلاحات باید در فضای نقادانه و پرسش گرانه مسایل را ببیند. بدون این رویکرد، هرکسی هرچه بگوید فقط بیان و ادعا است. جامعهای که در آن اطلاعاتِ دقیق و خوانش درست نسبت به مسایل جریان نداشته باشد، امید رفرم وجود ندارد. اساسن در فضای لاکچری و نئولیبرالی موجود، اصلاحات یک خوشبینی غیرواقع گرایانه است. به نظر ما در اساس، چیزی به نام کنش و عمل در جریان اصلاحات وجود نداشته است.
منِ کارگر در تمام این مدت همزمان از سوی کارفرما، دولت، دولت احمدینژاد، دولت تدبیر و امید، دولت خاتمی و هاشمی و … زیر ضربه بودهام. ما کارگران، در دولتهای مختلف نادیده گرفته شدیم و از جریانهای مختلف ناامید شدیم. من بعنوان نمونه ای از کارگران این سرزمین، واقعا ناامیدم. آمار خودکشیِ همکاران من تکان دهنده است. دریافتی و معیشت کارگران در حد هیچ است. تاکنون در این کشور کدام اصلاح و بهبودی برای ما کارگران نمود پیدا کرده است؟ و در چه دورانی؟ ما کارگران سندیکایی فکر میکنیم که جبهه اصلاحات هم، به مثابه نوع نگاهی که بتواند چیزی را در این کشور مُصلحانه حل بکند و عدالت اجتماعی را در طبقات مختلف بصورت اشتراکی درآورد، (البته ضمن حفظ مالکیت خاص معنوی) یک خوشبینی غیرواقعگرایانه است. با توجه به ادامه چنین وضعی، در سایهی گسترش هرچه بیشترِ مطالباتِ ترقیخواهانه، تحولخواهانه و ضد اقتدار گرایانه، تاکید بر شعار نه به انقلاب و آری به اصلاحات، میتواند بلا موضوع شود. بدنه مزدبگیرانِ این مملکت آنچنان زیر فشارند که یا زیر این فشار بطور کامل له خواهند شد و یا منجر به پرتاب همزمان این سوپاپ اطمینان و بروز انفجار خواهد گردید.
آیا میتوانیم تعریف دقیقی از سوسیالیسم ارایه کنیم. نان، کار، آزادی، حکومت شورایی، حرف نخست این انقلاب بود. سوسیال دموکراسی در وضعیت ایران ما به ازای خارجی ندارد. البته مخاطبان هم باید دقت کنند که سوسیال دموکرات مفهوم متمایزی از سوسیال دموکراسیست که اینجا جای بسط آن نمیباشد. ما خانواده های کارگری، معتقدیم راه ترقی بشر وقتی است که تقسیم سود در جامعه تبدیل به یک روند عدالت اجتماعی میشود. در بستر سیاسی ایران که مبتنی بر خوانشی خاص و انحصاری از پدیدهها از جمله در اقتصاد است، سوسیال دموکراسی امکان تحقق عملی ندارد. این گرایش سوسیال دموکراسی، نیازمند پیش روی و جلورفتن در برخی مفاهیم است. توسعه سیاسی به معنای حاکمیت انتخابی، توسعه اقتصادی و آزادی اجتماعی از الزامات این مسیر است. چنانچه این شرایط حاصل شد تازه به سراغ پرسش دوم یعنی مناسب بودن و نبودنِ سوسیال دموکراسی میرویم که آیا اساسن امکان تقسیم فراوانی بین دهکها فراهم است یا خیر؟ که با نگاه آرمانی، ما کارگران تصور میکنیم که این امر شدنی است. اما در کل در شرایط فعلی، رفتن به سراغ پرسش دوم یعنی استقرار سوسیال دموکراسی در سپهر اقتصادی، وقتی از عوامل و زمینههای نخست محرومیم، امر دست نیافتنیست.
** توضیح تصویر:
نشست تحلیلی در حزب اراده ملت
با حضور از راست حسن مجاهد فعال سیاسی
مجید رعایایی عضو سندیکای کارگران فلز کار مکانیک و کنش گر کارگری
رضا مسلمی فعال صنفی معلمان