من تو این دو ماه گذشته یه جایی کار میکردم توی تهران به نام شرکت ایران مال که میگن این پروژه سیصد میلیارد دلار توش خرج شده. ایران مال متعلق به شخصی هست به نام انصاری که من خودم قیافه انصاری رو دیدم اومده بود بازدید، اصلن دو ریال نمی ارزید. با یه هیاتی اومده بود بازدید. یه آب معدنی گرفته بود دستش مثل اینایی که میرن سر قرار دوست دخترشون را ببینند.
اینهمه خرج این پروژه شده ولی در اتاق های کارگریش سی نفری زندگی می کنند. تازه سرپرست خوابگاه گفته بود که اتاقها باید چهل نفری بشوند. حقوق کجا مزایا کجا. اصلن از بیمه خبری نیست.
تو این پروژه یه مشت کارگر درمانده ایرانی و افغانی کار می کنن که نه از مزایا خبر دارن نه از سنوات و مرخصی. وضعیت کمپ کارگران بسیار ناجور و افتضاحه.
تو اینجا میشه فقر و ثروت رو با هم دید. واحدهایی که بیشتر از ٣ میلیارد قیمت شونه و کارگری که شب باید سر گرسنه زمین بذاره.
پروژه ایرانمال که مال انصاری هاست امکانات خوابگاه و بیمه و خیلی چیزاش در حد صفره . جونشون در میاد به کارگر دستمزد واقعیش رو بدن. اما خبر داریم که امسال همه خانواده اش رفتن سفر آلمان و دو میلیون دلار خرج کردن. خب معلومه با پول ماها رفتن سفر. بعد اینجا کارگر باید ٥ ماه حقوق نگیره و شب عید با سه ماه طلبکاری و با روی شرمنده بره خونه اش
جعفریان کارگر پروژه ای در ایران مال