این امر که در حال حاضر کار نیست وهمه جا بیکاری فراوان و مشکلات متعدد در حدی شده که خیلی ها واقعن نمیتوانند نان و یا شکم خود و خانوادشان را سیر کنند فراگیر شده و روز به روز بدتر میشود. برای اینکه بتوانیم فقط گذر عمر بکنیم و یا گرسنه نمانیم مجبوریم کار بکنیم. حالا یا حقوق عادی یا زیر قیمت.
اگر بپذیریم یا مجبور باشیم با حقوق کم قرارداد ببندیم حتمن به مشکل بر میخوریم. بهترین راهکار این است که باحقوق کم کلن کار نکنیم. اگر مجبور شدیم کار بکنیم با اینکه میدانیم به مشکل بر میخوریم دیگه جای گله ای نیست. با اینکه حق ما این نیست ولی ناچاریم و مجبوریم ..
مهمترین قسمت داستان اتحاد هست که ما کارگران نداریم نداریم نداریم. یک نگاه کنید به کامیونداران چطور و چگونه همگی بخاطر گرانی لوازم یدکی و کم بودن کرایه و…به راحتی اعتصاب میکنند ومتحد هستند در سراسر ایران!!!!!
چرا ما باید به دستمزدی که روزانه پنجاه الی هفتاد هزار تومان هست و جوابگوی هیچگونه مشکلی از زندگیمون نیست اعتراض نکنیم؟ چرا متحد نیستیم؟ ما نه سیاسی هستیم نه به سیاستمداران کاری داریم، هرچند بارها داد زدیم فریاد زدیم، نامه نوشتیم، از مشکلاتمان گفتیم و… هیچ گوشی شنوای مشکلاتمان نبود و نیست.
بخدا اگر سالهای سال هم گرسنه بمانیم ، بهیچوجه مسوولی رسیدگی نخواهد کرد. چون مشکلات مملکت بحدی زیاد شده که ما دیده نمی شویم.
خودمان باید صدای خودمان باشیم. دست بدست هم بدهیم چرخ اقتصاد بدست کارگر میچرخد واین مهمترین نکته ی این ماجراست. اگر فقط یکروز کل کارگران کار نکنند چه اتفاقی خواهد افتاذ؟؟ تصورش سخت است ولی دستان ما کارگران رگهایی است که خون را به تمام نقاط بدن میرساند و از قلب منشا میگیرد.
کاش یکروز متحد باشیم و فقط حقمان را بخواهیم.
به امید بدست اوردن حق وحقوق کارگران در سراسر جهان
پیروز باشید کارگر پروژه ای مریخی