در ماههای اخیر بالا رفتن ارز، به کمتر شدن قدرت خرید زحمتکشان منجر شد. اگر کارگران در سال ٩٦ با دستمزد ٩٣٠ هزار تومانی و دلار ٣٨٠٠ تومانی دستمزدشان ٢٤٥ دلار بود امروز با دستمزد يك میلیون ١٣٠ هزار تومانی و دلار ٨٠٠٠ تومانی به ١٤٥ دلار تنزل یافته است. امروز در میان کارگران این اصطلاح دهان به دهان می چرخد که:« به ریال کار می کنیم ، به دلار خرج می کنیم» آیا این عبارت صحیح نیست؟
بخش بزرگی از قیمت کالاها به حمل و نقل بستگی دارد. وقتی دلار افزایش می باید لاستیک، روغن، تعمیرات…. به سرعت با نرخ ارز افزایش می یابند . هر کالایی هرچه به مواد اولیه ای که از خارج وارد می شود وابسته باشد قیمتش به نرخ ارز محاسبه و عرضه می گردد.
زحمتکشان باید بدانند که شاید محصولاتی مانند روغن خوراکی، لبنیات، نان، …. به ظاهر افزایش قیمت نداشته اند اما هر روز از حجم و کیفیت محصولات کاسته می شود. برای نمونه روغن ٩٥٠ گرمی در بسته های ٨٦٠ گرمی توزیع می شود. این کم فروشی پنهان در حقیقت افزایش قیمت را به همراه داشته است. قرص نان کوچکتر شده و از کیفیتش کاسته شده است. هندوانه کیلویی ٢٥٠٠ تومان، شکر کیلویی ٣٥٠٠ تومان، تخم مرغ دانه ای ٦٠٠ تومان، گوشت ٦٥ هزار تومان، مرغ کیلویی ١٢ هزار تومان در حال حاضر عرضه می شود.
اگر کارگری این قدر خوشبخت باشد که کارفرمایش حقوق وزارت کار را رعایت کرده و هرماه هم به موقع دستمزدش را پرداخت کند چگونه می تواند با این قیمت های دوبرابر شده از سال گذشته تا به امروز زندگی یک خانواده ٤ نفره را اداره کند؟؟
راستی وزیر کار با این حقوق مصوب چند روز می تواند زندگی کند که کارگران را محکوم به زندگی یکماهه کرده است؟