بنام جسارت و ابراز وجود کارگران که تمامی معادلات دلال ها و دزدان ستمگر را بر هم می زند…
دروود به آن لحظاتی که کارگر خشمگین و نفرت زده از چپاول بی رحمانه مشتی دلال، سینه سپر نموده است و بر پلیدیها و نکبت زدگیها می شورد….
دروود بر آن لحظاتی که کارگران درخواست حقوق خود را می نمایند و بر سر دلالان دزد فریاد دادخواهی خویش سر می دهند…
دروود بر خرد و اراده جمعی که همچون بهمنی بزرگ ، دزدان بی رونق را به کرنش وا خواهد داشت و دگرگونی دوباره ای در مناسبات پلید اقتصادی ایجاد خواهد نمود و اصل برابری و انسان بودن نمودی دیگر می یابد…
همانگونه که می دانید سالیان درازی است که ما کارگران پروژه های صنعتی ایران زمین در زیر چکمه های ستم کارفرمایان و دلالان دزد و ستمگر در حال له شدن هستیم و فریاد گوشخراش ما کارگران که آسمان و زمین را درنوردیده است کوچکترین تردیدی در تغییر برنامه های چپاولگرانه این تبهکاران بوجود نیاورده است. ما در این سالیان دراز بسیار ستمها دیده ایم و بارها اعتراض خود به شرایط نابسامان را با اعتصاب و تسویه کردن از پیش پیمانکارها اعلام نموده ایم. همه ساله در اعتراض به شرایط نکبت بار حقوقی که بر ما تحمیل نموده اند نهایت جسارت خویش ابراز نموده ایم؛ اما آیا کارفرمایان کدام درد از مسایل نابسامان را درمان نموده اند؟.
شوربختانه مسئولین و نهادهای حکومتی که بایستی در جهت خدمت به کارگران و توده های مردمی در تلاش باشند تمام تلاشهایشان را در جهت قانون زدایی قوانین کار بسته اند و تمامی دولتهای پس از جنگ تمام برنامه های ضد کارگری خود را به هر نوعی که زورشان برسید به انجام رسانیدند و با سیاستهای تعدیل ساختاری و حذف تعرفه ها و اینکه مناطق آزاد تجاری را از شمول قانون کار خارج نموده اند و در قالب نظام خصوصی سازی ،دلالی کار و منپاوری و پیمانکاری را بوجود آورده اند تا بدون هیچگونه دردسری بتوانند بر مزایا و حقوق کارگری بتازند و چنان در دلالی و واسطه گری ما را بپیچانند که در گمراهی خویش بمانیم و نتوانیم بطور مستقیم حق و حقوقمان را از حلقوم کارفرمایان بگیریم و اراده و خرد و اراده جمعی را به چالش بکشانند
آنان با ایجاد تفرقه بین کارگران اعتراضات حقوقی ما را با تسویه حساب و بلک لیست شدن جواب می دهند. با توجه به اینکه شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی و نیروگاه و معادن در هر ثانیه ای میلیاردها دلار درآمد به دست می آورند و ما کارگران هم تمام پروژه های صنعتی کشورمان را می سازیم و آباد می نماییم ؛ اما سهم ما از اینهمه منابع بزرگ اقتصادی چه می تواند باشد؟ کارفرمایان دلال و دزد شرایط ناگوار حقوقی را بر ما وارد آورده اند و واژه های (پول نیست) را ابداع نموده اند. یا اینکه می گویند هنوز صورت وضعیت برایمان رد نشده است و منتظر هستیم تا پول برسد یا به حساب واریز شود. در این میان کارگران با طنز مخصوص خودشان و با تمسخر می گویند: «مگر قرار هست پول از کجا بیاید؟..از کدام کشور خارجی؟..با کشتی یا اتوبوس؟..داخل گونی یا با تانکر آب؟..با تریلی و یا با قطار؟…بعد مسافت چقدر هست و چقدر طول می کشد تا پول برسد؟ ..و یا اینکه همانند دوران فئودالیته ارباب رعیتی قرار است با اسب و قاطر بیاید؟»
حال در این میان کارگران البرز نوین فاز ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبی عسلویه به مدت ۴۰ روز در آبان و آذر ۱۳۹۴ می گویند که ما کار نمی کنیم و منتظر می مانیم و سر کار می نشینیم و ساحل دریا و جاده گلوگاه را دید می زنیم تا پول هر چه سریعتر برسد. درست پس از چهل روز نشستن و بستن درهای فاز ۲۰ و ۲۱ کارفرما و POGC به التماس می افتند و سریع پول ۵ برج را به حساب کارگران با تمامی مزایا می ریزند. بایستی صد در صد بنشینیم تا شاید پول از آسمانها نازل بشود و یا شاید کارفرمای دلال دلش برای آمار عقب افتاده لک بزند و ناچار بشود سریع دست به کار بشود و نیروهای خود را بسیج نماید تا بطور معجزه آسایی پول را از حساب های نامرئی و نجومی اش بیرون بکشد و چندرغاز حقوقی کارگران را بدون هیچگونه مزایایی به حساب کارگران این سرزمین بی لبخند واریز بنماید. نشستن بر سر کار و اعتراض نسبت به حقوق کم خود به دل کارفرماها خوش نیست و خشم و بغض آنها چند برابر می شود و احساس ترس بسیار می نمایند؛ چرا که بدینگونه کارگران سیستم چپاولگری آنان را به چالش تمام کشانیده اند…
با سپااس فراوان..(وارتان خرمدین،عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران..۸/۴/۱۳۹۷)