یکی از مشکلات کارگران پروژه ای که کمتر درموردش صحبت می شود، کارگران بلوچ مناطق فقیرنشین سیستان می باشد. با توجه به اینکه بیکاری بسیار زیاد و هم چنین میزان درآمد در سیستان و بلوچستان خیلی کم است، معمولن این کارگران با هرشرایطی کارمی کنند. البته بلوچ ها جزو سخت کوش ترین کارگران هستند. یکی از پدیده های زشت در میان این کارگران متأسفانه مصرف مخدر نارس است. مدت کمی بعد از قرار دادن نارس درون دهانشون کاملن تغییر کرده و تبدیل به یک رباط می شوند. اعتیاد به این مخدر به دلایل فقر شدید درمحل زندگی اشان هست که به هرشرایطی تن داده و کار می کنند. هنگام مصرف نارس کاملن گرسنگی و تشنگی و خستگی و احساسات شان از بین رفته و فقط کار کنند.
زندگی درشرایط سخت خانوادگی باعث شده که به چندین ماه بدون حقوق کارکردن بعنوان مشکل نگاه نکنند یا شرایط و امکانات رفاهی و خیلی چیزهای دیگر برایشان زیاد مهم نباشد. که متأسفانه باعث سواستفاده پیمانکارها گشته است که در موارد اعتراضی، به مشکلی پیش روی کارگرن معترض تبدیل می شود.
کارگران بلوچ در مورد اعتصاب و کارنکردن نگاهی متفاوت دارند.آنها دوست دارند در هر صورت شاغل باشند و کار کنند. در مواقع اعتصاب فقط به فکر این هستند که یک جوری بی طرف باقی مانده و معمولن گوش به فرمان مسئول واحد، فورمن ها، بگیر تا بالاتر هستند. شوربختانه این کارگران به دلیل عقب مانده گی اجتماعی سیستان و بلوچستان و محرومیت ای فرهنگی و اقتصادی زیاد دنبال یادگیری هم نیستند. به عنوان مثال متأسفانه به رعایت نظافت زیاد اهمیتی نداده، که این هم عادی است. که به دلیل مشکلات محل زندگیشان می باشد نه اینکه ذاتن کثیف باشند، شرایطی که زندگی کرده اند همینطور بوده است. فقر و نبود امکانات در بیشتر مناطق دور افتاده این استان به حدی هست که افرادی از این دست ابتدا که وارد پروژه می شوند از آب غیره شرب استفاده می کنند و وقتی به آنها گوشزد می کنی ، آنها می گویند در محل زندگیشان از آب گل آلود نیز آشامیده اند. فقر فرهنگی باعث شده که مدیرانشان را ارباب صدا می کنند.
معمولن کارگران کم حاشیه ای هستند، ولی از پیمانکاران و سرپرستها خیلی حساب میبرند، چون آنها حتا به یک روز کار نکردن هم حساسن و دوست دارند فقط کارکنند و در اعتراضات هم زود کوتاه می آیند. بلوچ ها بسیار ساده و با صداقت هستند.
رمضان کارگر پروژه ای