موضوع انگشت نگاری و گواهی سو پیشینه برای کارگران پروژه ای موضوعی است که قابل نقد و بررسی بسیاری است که ضرورت طرح آن از سوی سندیکا های کارگری مطرح می باشد.
در ابتدابه موضوع سو پیشینه کیفری و جایگاه کارگر و کارفرما را نگاه کلی بیندازیم و سپس به قضاوت بنشینیم که چگونه شده است که در مسیر مناسبات غلط اجتماعی و حقوقی که بر مبنای دلالی و منپاوری حقوق کارگران به تاراج سرمایه داری میرود؛ بجای اینکه تبهکاریهای کارفرمایان و دلالان به نقد و چالش کشیده شود و بصورت جدی با آنان برخورد شود و مهمتر از همه اینها به مطالبات و حقوق کارگران رسیدگی شود از کارگران خواسته میشود که بعد از یک ماه کارکردن در کارگاه برای چاپ گیت پاس دایم مبادرت کنند. بر طبق دستوری که از طرف حراست کارگاه داده میشود بایستی کارگر دو یا سه روز کاری خود را بدون حقوق و دستمزد کارگری به دایره آگاهی رفته و برای انگشت نگاری اقدام نماید که علاوه بر بیکاری، در این چند روز بایستی مقداری پول هم از طریق حساب بانکی وارد حساب اداره انگشت نگاری بنماید. در پارس جنوبی عسلویه نیروها مجبور هستند, که بخاطر سو پیشینه به شهرستان خود بروند و این امر هزینه های جانبی بسیاری برای آنان دارد.
کرایه رفت و برگشت از پالایشگاه ستاره خلیج تا بندرعباس که مبلغی نزدیک به بیست هزارتومان خواهد بود و دو یا سه بار بایستی برویم و هزینه های جانبی آن که از جیب کارگر خرج میشود و بایستی از صبح زود تا ساعت دو بعدازظهر در شهر بماند، محاسبه نگردید و اینکه مرخصی گرفتن برای انگشت نگاری هم بدون حقوق و دستمزد می باشد. حتا صف متقاضیان انگشت نگاری گاه آنقدر شلوغ است که بایستی برای فردا نوبت بگیریم تا بار دیگر در صف انتظار نمانیم. حال پرسش اساسی اینجاست که اینهمه هزینه های گزاف که کارفرمایان و دستگاههای امنیتی بر دوش کارگران زحمتکش می گذارند در واقع چه چیزی را می خواهند ثابت بنمایند؟!
ایا کارگران قرار است جنایتی انجام بدهند که مورد انگشت نگاری باید واقع شوند؟ چرا این انگشت نگاری اگر واجب است به خرج خود کارفرما انجام نمی شود؟ یا چرا در این مراکز از پلیس 110 دعوت نمی شود که حضور یافته کار خود را بکنند؟ اگر شرایط حقوقی و رفاهی کارگران سر جایش باشد و در قبال آن کارفرما احساس مسؤولیت بنمایند که حرفی نیست و نخواهد بود؛ چرا که میگوییم پروژه ملی است و آنان چنین حقی دارند که نسبت به وضعیت هویتی کارگران احساس مسؤولیت بنمایند.
هر چه هست، این کارگر است که باید تاوان این دستورات را بدهد. به گفته زنده یاد حسین پناهی: “انگشتانشان چنان با کار تمام وقت چنان ساییده شده که هیچگاه جرم آنان ثابت نخواهد گشت.“
وارتان خرمدین، عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران