همانطور که میدانید کارگران این مرز و بوم امنیت شغلی ندارند…. آنها نگران کار و بیکاری، دلواپس قسطهای عقب مانده و سودهای بانکی، نگران تورم نابهنگام، نگران بی پولی آخر برج و درمانده شدن به سر می برند. ورای تمام درماندگیهایشان ، تن دادن به هر نوع سختی و تنگدستی و شرایط ناگوار از سوی کارفرما به آنان تحمیل شده است.آنها تنها امید زندگانی خود را درسایه کار و تلاش می دانند و از مبادرت به آن هیچ فرو گذار نکرده اند. آنان کار را برای ایجاد آسایش و رفاه میخواهند تا در سایه آن بتوانند به بالاترین منش انسانی خود دست یابند. شوربختانه با توجه به سرمایه گذاریهای اقتصادی کلان در حوزه های صنعتی؛ خصوصن نفت و گاز، که می بایستی شرایطی از شور و حرارت را به همنوعانمان پیشکش بنمایند؛ راههای پیچیده تری را برای تولید کارگر ارزان و استثمار او بکار گرفته اند .
این امری است که برای ما همیشه جای ابهام داشته و دارد که چگونه در حوزه نفت و گاز بعد از اینکه شرکتهای بزرگ کارهای سنگین پروژه را انجام داده اند و تا بیش از ٥٠ درصد کار را انجام دادند بنای ناسازگاری و دیر پرداخت کردن دستمزدها را میگذارند و در نهایت پس از مدتی بخاطر اعتصابات گسترده کارگران برای کسب دستمزد قانونیشان، آنها را تسویه و بلک لیست می نمایند. دوباره نیروهای دیگری بکار میگیرند و باز هم همین روال را ادامه میدهند و پس از ٥ الی شش ماه دیگر، باز هم تسویه و بلک لیست شدن ادامه می یابد و در پایان این دوره ها می بینیم که شرکت خاطی مورد توبیخ کارفرما قرار می گیرد و با اعمال نمره منفی از حساب و کتاب طلبکاریهایش کسر می شود. در نهایت شرکتی کوچکتر به روی کار می آید که به نوعی دهان کارگران را می بندد. البته با مزایای پایین تر و حقوق کمتر؛ ولی پول کارگر را سر برج و در زمان درست پرداخت می کند؛ آنهم با فشار کاری زیاد و مقررات سخت تر.
شرکتهای بزرگی مانند رامشیر در پتروشیمی جم و انرژی گستر نصیر و جهان پارس, در فاز ٢٠ و٢١ که بدلیل گرفتن نمرات منفی از این حوزه رفته و خرده شرکتهایی مانند odcc وotcc وپیمانکارانoeid بجایشان آمدند. در شرکت پتروشیمی بوشهر نیز شرکت مبین صنعت بجای شرکت ساختمان و نصب پیمانکاری پایپینگ را برداشته است. جالب توجه است که در پارس جنوبی عسلویه شرکتهای مبین گستر در پتروشیمی بوشهر و شرکت محمدیان نیز در فاز ٢٢ و٢٤ و ١٣ با توجه به اینکه سر برج پول کارگران را پرداخت می نمایند در عوض از مقدار٦٠٠ هزارتومان تا یک میلیون و نیم نسبت به رده حقوقی منطقه، کمتر حقوق داده و کارگران هم هر چند که دستمزدشان کمتر است؛ ولی باز هم خرسند هستند که لااقل پولشان را بدون سر و صدا و نقد میگیرند.
در واقع سیستم دلالی مهمترین هدفش از دیر پرداخت کردن دستمزدها، علاوه بر کسب سود از بانکها و سرمایه گذاری در جاهای دیگر، مهمترین هدفش آن هست که به حقوق و دستمزد و حتی مزایای کم قانع شویم؛ ولی پولمان را نقد بگیریم و بسیار هم قربان صدقه شان برویم و در سایه منت پول نقد، هر گونه فشار کار سخت را بر ما تحمیل بنمایند.
این ترفند را در میان کارگران افشا کنیم و با اتحاد جلوی این طمع کاری بایستیم.
به امید آنکه بذر آگاهی در میان کارگران پاشیده شود و آنان نسبت به پرداخت حقوق قانونی خود اقدامات سازنده و قانونی انجام داده و به سندیکای خود که مدافع حقوقشان است بپیوندند.
وارتان خرمدین، عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران ١٥ تير ماه ١٣٩٦