شرکت فولاد زاگرس در اسفند ۹۳ منحل اعلام شد. این واحد صنعتی در شهرستان قروه بیشتر از ۴۰۰ کارگر داشت. این کارگران پس از تعطیلی شرکت فولاد زاگرس به سوی سازمان تامین اجتماعی رفتند که بدون پذیرش آنان رانده شدند. کارگران بیکار شده برای معیشت خود و خانوادشان هر کدام به سویی کشیده شدند و منتظر شدند تا که اقدامی جهت به کار افتادن کارخانه انجام شود ولی خبری نشد که نشد. از جمله کارهایی که کارگران بیکار به آن تن داده اند دست فروشی است. شغل کاذبی که نه امنیت شغلی دارد و نه اعتبار اجتماعی. آنان که امکانش را داشته اند به مهاجرت رفتند، به خصوص به تهران و بیشتر در میدان های تره بار به کار مشغول گردیده اند. تمامی کارگران بیکار شده، بیکاری خود را از چشم دولت میبینند. آنان خواستار کار در شهر و شهرستان خویش هستند. آنان معتقدند بیکاری حق آنها نیست، و با توجه به اینکه در کارخانه ای بزرگ کار می کرده اند، چرا باید به روزهای بهتر نتوانند فکر کنند، و هر روز به تنگاه های این چنینی دچار گردند.
سوال این است چرا دولت توسعه پایدار را رها کرده و به ورشکستگی و تعطیلی کارخانه های بزرگ یاری می رساند و در کنار آن به زندگی هزاران نفر به دیده افراد اضافی نگاه می کند. و آن ها را پراکنده کرده و به کارهایی بدون آینده سوق می دهد.