سرپرست خانوارهای زن در ایران به دوازده درصد از خانوارهای ایرانی رسیده است. این زنان کارگر هستند و متحد کارگران مرد. اینان منافع و خواسته های مشترک دارند. در کارهای ثابت در کارگاه ها و کارخانجات هم حضور دارند و از نیروی کار خودشان امرار معاش می کنند. دارای فرزند و یا فرزندانی هستند که در دامن خود به پرورش آنان مشغولند. گاهی از شوهر از پا افتاده خود و مادر بزرگ و پدر بزرگ هم نگهداری می کنند. اینان کارگرانی هستند که در صورت دستیابی به آموزش و آگاهی انقلابی خود به نسلی آبدیده تبدیل می گردند. نسلی از کارگران پیشرو هستند که می توانند جامعه را علمی مورد برخورد قرار دهند. نسلی که از این سرپرست خانوارها پرورش می یابند دارای آگاهی طبقاتی هستند چرا که در بطن جامعه رشد می کنند و می توانند شرایط اجتماعی خود را به شکلی واقعی تحلیل کنند. راز و رمز مبارزه کارگران جهت یک زندگی انسانی همانا آموزش و آگاهی است. این قشر دوازده درصدی می توانند و باید تاثیر خود را بر جامعه کارگری بگذارند. باید به حقوق و خواسته های خود جامه عمل بپوشانند. باید از راه های سخت در اجتماع مردسالار عبور کنند و در برابر حق و حقوق خود پایدار باشند و در برابر سواستفاده های خشونت های جنسی در برابر مردان از خود دفاع کنند. و این همه انسانی را پرورش می دهند که می تواند در راستای انسان دوستی و مبارزه برای دنیایی بدور از نابرابری ما را نوید دهند. یکی از راهکارهای رسیدن زنان سرپرست خانوارها دارا بودن تشکل است تا به شکلی سیستماتیک به آگاهی و پرورش دست بیابند. این قشر از اجتماع چون دیگر قشرهای دیگر جامعه باید در سندیکاهای کارگری برای رشد و شکوفایی و رسیدن به خواسته هایشان متشکل شوند.
شباهنگ کارگر