استثمار حداکثری
طی بازدید از یک کارگاه تولید سرب در منطقه صفادشت از توابع شهریار، با کارگاه تولیدی سرب مواجهه شدیم که از امکانات بسیار کمی برخوردار به لحاظ ایمنی برخوردار بود.
کارگاه و محوطه پر از مواد اولیه بوده و کارگاه که سوله ای غیر استانداد است، سقفی کوتاه دارد. تهویه هوا ندارد و یا معیوب است و کار نمی کند. قسمت بالای سقف کوره گردان را باز کرده اند تا قسمتی از گازها و دود حاصل از سوختن خارج شوند. با توجه به قشر ضخیمی از دوده های گازها بر روی زمین می شود پی برد که کارگران با گازهای سنگین طرف هستند و هر ثانیه این گازها به ریه آنان فرو می رود.
خوب می دانیم که فلز سرب فلزی است سمی که به پیوندهای عصبی آسیب می رساند و موجب بیماری های خونی و مغزی می شود. و با تماس طولانی با این گازها بیماری های کلیه و دردهای شکمی نیز افزوده می شود.
کارگرانی که در این کارگاه مشغول به کار هستند سه نفرند، افغانی مهاجر هستند و چون بدون پروانه کارند بیست و چهار ساعت در کارگاه به سر می برند و گاهی براى خريدهاى روزمره به شريف آباد كه نزدیک ترین محل مى باشد، رفت و آمد مى كنند.
از لحاظ تجهیزات کارگاهی با کمبودهای فاحش مواجهه اند و از لحاظ کفش و لباس کار و ماکس و دستکش و… دیگرتجهیزات استاندارد، کارفرما بطور بی رحمانه ای مضایقه کرده است.
ساعت کار کارگران از ٣ بامداد تا ٧ غروب بوده و به عبارتی ١۶ ساعت در روز می باشد. و چون از تعداد کارگران کم کرده به هر کارگر ماهانه یک میلیون و ٦٠٠ هزارتومان می دهد. قبلن در این کارگاه ۴ نفر کار می کردند که ماهانه به هر نفر یک میلیون تومان جمعا چهار میلیون تومان پرداخت می شد. این کارگاهها که هیچ نظارتی بر آنان نیست با شیوه های وحشیانه از کارگران افغانی بهره گرفته پس از چند سالی که انها گرفتار بیماری های گوناگون می شوند ، از کار اخراج می شوند.
دستمزد این کارگران در برابر درآمد حاصل از تولید آنان بسیار ناچیز است. و اینجاست که حداکثر سود را صاحب ابزار تولید یعنی صاحب کار به خود اختصاص می دهد. دراین کارگاه با درآمدی بالغ بر ١۴٠میلیون مواجهه هستیم که در برابر هزینه ها و مواد اولیه کارگاه و از همه مهم تر دستمزد کارگران بسیار بالا است. با یک حساب سر انگشتی به درآمد کارگاه می شود گفت که مزدی برای تولید به کارگران پرداخت نمی گردد. حال سوال این است که کدام منطق می گوید که صاحب کار , کارفرما, 140 میلیون درامد داشته باشد و برای ١٦ ساعت کار سه کارگر در مجموع ٤ میلیون و ٨٠٠ هزار تومان؟ و این نهایت استثماری است که جامعه بر کارگران حاکم کرده است و میدان را برای استثمار حداکثری مهیا نموده است.