پرونده هاي دادخواهي مردمان كشورمان جواب داده نمي شوند و مردمان كشورمان همچنان در دالان هاى دادخواهيهاي خويش گير كرده اند و بدنبال راه چاره اي براي رسيدن به حقوق قانوني خود مي باشند و سرگردان از اينكه چه راهي انتخاب نمايند همچنان در خود تنيده و فرو رفته اند…
در اوايل سال ١٣٩٢ تبليغات تلويزيونی در اخبار شبانگاهی و خبر بيست و سی و شبكه خبر در قالب ايده كارآفرينی شروع به تبليغ مشاركت در طرح كود و كمپوست نمودند. مديرعامل شركت جناب داوود آليا در چندين نوبت هم در صفحه تلويزيون ظاهر شد و به نوعی حمايتهای همه جانبه در رسانه ملی از او بعمل آمد. با توجه به اينكه پشتكار تبليغات جناب آليا از صدا و سيمای ملی بود او توانست با تبليغات وسيع اعتماد مردم را جلب نمايد و از آنان دعوت به مشاركت نمايد و سرمايه های مردم را جذب نمايد.
بسياری از مردمان شهرهای خوزستان و كهگيلويه و بويراحمد با او همگام شدند و به اين اميد كه بتوانند در اين اوضاع بيكاری و تورم زندگي اقتصادی خود را بهبود بخشند در اين طرح اقدام به مشاركت نمودند كه بعد از مدتی مردم متوجه شدند كه اين شركت و اينهمه تبليغات صدا و سيما فقط در جهت خالی كردن جيبهای مردم تلاشبوده است.و
پولهای مردم از دستشان رفت و آنان برای بازگرداندن اندوخته هایشان به دادگستری شكايت كردند. دادگستری استان خوزستان و كهگيلويه و بويراحمد مدير عاملين شركت را دستگير و زندانی كرد. پس از چندی آنها را با قيد وثيقه آزاد نمود. در حال حاضر آنان هيچ تلاشي در جهت بازگرداندن سرمايه های مردم انجام نداده اند و هيچ خبری از آنان هم نيست. دادگستری هم جواب درستی به مردم نمی دهد و بارها به بيشتر طلبكاران با صراحت گفته است كه پولی گيرتان نخواهد آمد و ما فقط اين افراد را به اين دليل دستگير كرده ايم كه ببينيم پول را در چه راهی خرج كرده اند
به طلبكاران بعد از سه سال شكايت كيفری ميگويند كه برويد و پرونده حقوقی تشكيل بدهيد. لازم به ذكر است كسانی كه شكايت حقوقی هم كرده اند و چك داشته اند و وكيل هم گرفته اند تاكنون هم به هيچ نتيجه قانونی نرسيده اند. البته گفته ميشود كه مديران شركت كمپوست خودشان پادوی فردی بنام شريفی هستند كه به مقدار چهارصد ميليارد هم به همين بهانه از مردم ساير استانها دزدی و از كشور فرار كرده است.
حال مسؤولين قضايی و صداوسيما چگونه ميخواهند جوابگوی اعتماد مردم بزرگوار و كارگران باشند؛ مردمی كه تمام سرمايه زندگی خود را كه بيشترشان وام از بانكها گرفته بودند و هم اكنون بايستی بجای چنين اعتمادی قسطهای كمرشكن بدهند؟!
با سپاس..وارتان خرمدين