شرکت “پارس” الکتریک در سال ۱۳۹۰ تنها ۳۳ تلویزیون تولید کرده و به قول حسن روحانی، رئیسجمهور، لانه کبوتران شده!
در حومه رشت شهرک صنعتی وجود دارد که تا ۱۵-۲۰ سال پیش کاملا فعال بود و الان ۴-۵ کارخانه از جمله”ایران رادیاتور” و “ایستک” که نوشیدنی تولید میکند، فعال هستند.
کارخانه پارس-خزر با تعدیل نیرو و تعطیلی بخشهایی از کارخانه به زور سرپاست. کارخانههای سه گانه “پلاستیک-لولهسازی-ابر شمال” سالیان سال هست که تعطیل هستند. کارخانه پوشش که روزی بهترین حولهها رو با کیفیت مناسب تولید میکرد، تبدیل به مجتمع ساختمانی نیمه تمامی شد که گفته میشود که هتل خواهد شد.
کارخانه “الکتریک ایران-رشت” که زمانی موفقترین کارخانه تولید لوازم الکتریکی پایه در خاورمیانه بود، با اخراج کارگران و فروش کارخانه نابود شد. کارخانه دیرتر با بولدوزر از میان برداشته شده، همینطور زمین فوتبال این کارخانه صاف و آماده ساختمان سازی شد.
این چیزی نیست جز همان صنعت زدایی. روندی که از زمان هاشمی رفسنجانی کلید خورد، در دوران ۸ سال “اصلاحات” ادامه پیدا کرد، در ۸ سال احمدینژاد ضربات کاری به آن وارد آمد. صنعتزدایی چیزی جز نتیجه اجرای سیاستهای نئولیبرالی صندوق بین المللی پول که ضد صنعت می باشد، نیست. تضعیف صنایع ملی، تقویت و حمایت از موسسات مالی، بیمه خصوصی، به جای صنعت ، کوچک سازی دولت (تحت نام خصوصی سازی)، حذف یارانهها در بخش آموزش – بهداشت – مسکن – ورزش – نان – رفت و آمد…، اداره سیستم بانکی با بهره بالا (تشویق مردم به سپردهگذاری و دریافت سود ماهیانه) ، تشویق مردم به سرمایه گذاری در خانهسازی، خرید فروش زمین، خانه و املاک، افزایش موسسات صادرات-واردات و اعطای تسهیلات به آنها، گسترش فرهنگ مصرف و سفته بازی ، تشویق بخش های مرفه جامعه به لوکسگرایی و خرید کالاهای لوکس وارداتی، قطع حمایت دولتی از تولیدکننده داخلی (در نتیجه کوچکتر شدن و ضعیفتر شدن دولت) و… مسئله بیکاری و گسترش فقر از مشکلات اصلی کشور بوده و هست، که تنها از دولتی به دولت دیگر با نرخ بالاتر منتقل شده است.
صنعت زدایی امروز به جایی رسیده است که کشور از هر لحاظ برای ورود و یا بهتر بگوییم “حراج” کشور به مجموعه انحصارات غول پیکر جهانی آماده شده است و پای قماربازان بین المللی به ایران باز می شود تا با همدستی سرمایه داری مالی نفوذ کرده در دولت به چپاول و ویرانی صنعت و بیکاری بیشتر برای کارگران برنامه ریزی کنند.