تاریخ مبارزات در رژیم های تمامیت خواه ثابت کرده است که برخورداری از یک نیروی مردمی و فراگیر، راهی جز فعال شدن مبارزین در سازمان های مردم نهاد و علنی کاری ندارد.
ارتباط های فراگیر علنی و مردمی به مبارزین این امکان را می دهد تا اندیشه ها و سیاست های خود رابه میان مردم برده و ارزیابی کنند. صحت سیاست های متخذه و عملکرد مبارزین در این ارتباط های مردمی محک خواهد خورد.
جنبش مسلحانه فارک در کلمبیا بعد از سالها مبارزه ، زمانی که در ارتباط با مردم قرار گرفت ، پشت میز مذاکره نشست. در شیلی این تعاونی های کارگری و یا صندوق های تعاون و به ویژه جنبش مادران قربانیان کشتار پینوشه، بود که با تجمع های مرتب خود مردم را با خواست های به حق خود آشنا نمود و روند پدید آمدن شکست دیکتاتوری پینوشه را فراهم آورد. تعاونی های مردمی در السالوادور و آشپزخانه های مردمی راه ارتباط با مردم و محک زدن سیاست های مبارزین و خواسته های مردم را باعث شد، تا مبارزین درک کنند تا چه حد به خواسته های مردم نزدیک هستند و تا چه حد دور و چه باید بکنند تا به مردم گره بخورند. جنگ ویتنام تا فراگیر نشد نتوانست پوزه بمب افکن های آمریکایی را به خاک بمالد.
نقش سندیکاهای کارگری چه سرخ و چه زرد در ایران پس از کودتای 28 مرداد شکستن سکوت و تلطیف فضا برای ارتباط با مردم بود. سندیکاهای کارگران فلزکارمکانیک با همین فضا و ارتباط گیری با مردم توانست چهره های درخشانی چون فدایی راه بهروزی خلق جلیل انفرادی، اسکندر صادقی نژاد و ناصرگارسچی را پرورانده و رهبران با تجربه ای چون هدایت اله معلم و محمدجانجانیان از بافنده سوزنی را به جنبش آزادیخواهی تقدیم نماید.
سندیکاهای کارگری کفاش، خیاط، بنا، فلزکارمکانیک، بافنده سوزنی، قندریز، شرکت نفت…. توانستند با فضای موجود به آگاه کردن کارگران پرداخته و در جهت سازماندهی این عناصر کارگری در روزهای تعیین کننده 21 و 22 بهمن کمر دیکتاتوری شاه را بشکنند.
سندیکاهای زرد که در درون صفوف آن عناصر آگاه بطورغیرعلنی سالها زحمت کشیده بودند و برای ریال ریال افزایش دستمزدها سخت کوشیده بودند توانستند در راه اندازی اعتصاب های بزرگی به عظمت مردم ایران یاری کنند. خاموشی های شب های الله و اکبر گویان توسط سندیکای کارکنان برق تهران سازماندهی می شد تا مردم کمتر در تیررس ساواکی ها باشند. رانندگان سندیکایشرکت واحد با حایل کردن اتوبوس خود میان مردم و گارد همیشه شرمسار شاه، از کشته شدن تظاهر کنندگان جلوگیری کنند.
آنگاه که آگاهی به میان مردم رود حکومت های بی بنیان ترک خواهند خورد.
برای تسخیر قدرت باید ارتباط مردمی را قوی تر کنیم. باید برای صحت ارزیابی ها و آگاهی از زیر پوست جامعه ارتباط تنگاتنگ تری با مردم داشته باشیم. برای شناساندن اینکه ما آرمان هایمان چقدر در میان توده ها نفوذ داشته و قابل پذیرش است ، کار در سازمان های مردم نهاد بستری لازم برای این امراست.
اگر می خواهیم در تحولات جامعه موثر باشیم و وزن داشته باشیم، جز شرکت در سازمان های مردم نهاد و کاربردی کردن اندیشه ها و سیاست هایمان راه دیگری نداریم.
تا مردم مبارزان راه بهبودی خود را نشناسند ، عملکردشان را در صحنه اجتماع و هر روزه ارزیابی نکنند ، اعتماد نخواهند کرد و به میدان نخواهند آمد. همچنین تا مبارزان وزن و جایگاه خود را در پهنه اجتماع درنیابند ، نمی توانند سیاست های درستی را برگزینند.
وزن اجتماعی هر گروهی جز در رای گیری، هرچند ناقص، ارزیابی نخواهد شد. باید به میدان کارهای مردمی آمد ، سخت کوشید، آگاهی کسب کرد ، به میان توده ها رفت و برایشان خدمت نمود تا سیاست های خود را در ذهن و روح آنان حک کرد و به نیروی مادی بدل کرد.
وقت تنگ است وسحر در می رسد،
توده را همراه شو.
مازیار گیلانی نژاد عضو سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
آذر 95