با خصوصی شدن پتروشیمی ها در ایران نه تنها موضوعات کارگری و چالش های مدیران با خواسته ها و حقوق کارگران هر روز شدت می گیرد بلکه به اعتراضات هم دامن زده می شود.
آنچه در این نگاه بررسی خواهیم کرد حوادثی است که در این مراکز تولیدی بزرگ به امری هر روزه و عادی بدل شده است.
آتش سوزی در پتروشیمی بوعلی به دلیل نشت از شیرگاز در سال گذشته که جان کارگری به نام شهرام محمدی را گرفت و این کارگر فداکار با تقدیم جان خود نگذاشت خسارت جانی و مالی بیشتری به این پتروشیمی وارد آید.
آتش سوزی درانبار ضایعات پتروشیمی بندر امام، آتش سوزی در پتروشیمی مبین در پارس جنوبی و آتش سوزی در پتروشیمی بوعلی و اتش سوزی در پالایشگاه نفت و گاز پیروزی شاهرود که آخرین آن در ششماهه گذشته است، با اذعان کارشناسان آتش نشانی و دیگر متخصصان نشان از تمام شدن عمر قطعات و دست دوم بودن این قطعات است که باعث بروز این حوادث در پتروشیمی های کشور می شود.
آیا نباید پرسید چرا آتش سوزی ها در پتروشیمی های کشور و صنایع نفتی هر روز افزایش می یابد؟ و مدیران برای جلوگیری از این حوادث چه تدبیری اندیشیده اند؟ آیا مدیران این واحد ها این صدمات ناشی از این حوادث را درک کرده اند؟
خصوصی سازی و سیستم سرمایه داری با سود رابطه ای مستقیم دارند. مدیران جدید به دلیل اینکه سود را لحظه ای و نه دراز مدت می خواهند از نوسازی و بازسازی پتروشیمی ها طفره رفته با خرید وسایل دست دوم و غیر ایمن و ارزان ، در طی این سالها هزینه ها را کم و سود را افزیش داده اند. در 2 حادثه اخیر پتروشیمی بوعلی و پتروشیمی شاهرود صدمات این آتش سوزی ها 2 برابر بیش از سودی بوده که این مدیران در مراکز تولیدی طی این سالها برده اند. اینکه ثروت ملی ما در آتش سودجویی و حماقت عده ای مدیر بیشعور و بی لیاقت سوخت و جان کارگران را گرفت بخشی از این ماجرا ست.
مدیران و صاحبان این مراکز طی سال ها منافع حاصله را در بانکها ی خارجی انباشته اند و بی تردید امروز به دنبال گرفتن وام های کلان از بانک های ایرانی هستند تا بخشی را هزینه نوسازی پتروشیمی ها آنهم نه بصورت اساسی بلکه بصورت سر سری کنند و بخشی را هم به خارج از کشور برده سرمایه گذاری و یا سپرده گذاری کنند. این گونه رفتارها از نگاه مدیران به وضعیت جامعه برمی خیزد، که آینده ای را برای خود متصور نیست و می خواهد همین امروز به سودش دست یافته و بی خیال فردا باشد.
تا چند سال آینده از پتروشیمی ها چیزی جز صنایع فرسوده و پر خطر باقی نخواهد ماند و هر روز آتش سود سیستم سرمایه داری جان کارگران بیشتری را خواهد گرفت.
تنها راه حفاظت از این ثروت ملی بازگشت این صنایع کلیدی به دامان صنایع کشوری است با مدیرانی از جنس کارگران و مدیران با لیاقت که کم هم نیستند، می باشد.
طبقه کارگر ایران و نفتگران
وظیفه کارگران پتروشیمی ها در قبال این غارت، بس حساس و تاریخی است. ایجاد سندیکاهای کارگری و یا پیوستن به سندیکاهای کارگری موجود مهمترین کاری است که کارگران برای دفاع از ثروت ملی باید انجام بدهند. کارگران با اعتراضات سازماندهی شده گسترده و ایجاد رابطه بین همه پتروشیمی ها باید نه تنها از جان خود حفاظت کنند بلکه باید از منافع ملی خود نیز دفاع کرده با اعتراضات و اعتصابات متحدانه این سیستم فاسد را از بین ببرند.
تحریریه پیام سندیکا