نشریهٔ انگلیسی زبان «ایران امروز» که توسط کمیتهٔ دفاع از حقوق مردم ایران (کودیر) در اروپا چاپ و منتشر می شود در ارتباط با شرایط کار و فعالیت کوشندگان کارگری در کشور در راه دفاع از حقوق سندیکایی و تضمین این حقوق، اخیراً مصاحبهای با مازیار گیلانی نژاد، سخنگوی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران را منتشر کرد. در ادامه، متن کامل پرسشهای «ایران امروز» و پاسخهای این کوشندهٔ کارگری منتشر میشود.
سؤال: وضعیت سندیکاهای ایران چگونه است؟ بهویژه، درک کارفرمایان از حقوق کارگران را چگونه توصیف میکنید؟ آیا کارفرمایان هیچ اعتقادی به ضروری بودن نقش سندیکاها دارند؟
پاسخ: در شرایط کنونی سندیکاها و جنبش کارگری ایران شرایط خوبی ندارند و هنوز [در ایران] سندیکاهای کارگری را به رسمیت نمیشناسند. با شلاق خوردن کارگران معدن آقدرّه، ما به شرایط جدیدی پا میگذاریم که کارفرمایان بهراحتی هر حرکت کارگری را میتوانند به دادگاه ببرند و کارگران را محکوم کنند. نهتنها کارفرمایان سندیکاها را سدّ راه سودجویی خود میبینند، بلکه سیاستهای اقتصادی دولت هم مبتنی بر مقرراتزدایی از مناسبات کارگری است. در هفتهٔ گذشته بیش از 28 نقطه از خاک کشور ما را از زیر مقررات قانون کارخارج و آنها را «مناطق آزاد» اعلام کردند.
سؤال: آیا قانون کار در ایران اجرا میشود و دیدگاه قانون در جمهوری اسلامی نسبت به حقوق و فعالیتهای سندیکایی چگونه است؟
پاسخ: موضوع اجرای قانون در همهجای دنیا برمیگردد به توازن قوای جنبش کارگری و حکومت. در اینجا در موارد خُرد ما میتوانیم به استناد قانون تا حدودی جلوی زیادهخواهی کارفرمایان و نقض حقوق کارگران را بگیریم، امّا در سطح کلان خیر، و قانون کار به گوشهای افکنده شده است و کسی جز کارگران خود را ملزم به اجرای آن نمیداند. وزرات کار هنوز علاقهمند است که تشکلهای دستساز خود را رسمیت ببخشد و آنان را به عنوان نمایندهٔ کارگر معرفی کند.
سؤال: نظر شما در مورد نهادهای رسمی مانند خانهٔ کارگر و شوراهای اسلامی کار چیست؟ آیا فعالیتهای این نهادهای وابسته به رژیم هیچگونه تأثیری در زندگی کارگران و فعالیت سندیکاهای کارگری مستقل دارد؟ آیا این نهادها تا کنون نقش مثبتی در بهبود وضعیت کارگران ایفا کردهاند؟
پاسخ: آنچه بر پایهٔ عملکرد و سیاستهای خانهٔ کارگر یا شوراهای اسلامی کار در دهههای اخیر میتوان گفت این است که آنها عملاً به مثابه تشکلهای وابسته به وزارت کار و دولت عمل میکنند و از خود استقلال عملی ندارند. علاوه بر وابستگی آنها به دولت، از یک زاویهٔ دیگر هم آنها را نمیتوان تشکلهای کارگری واقعی قلمداد کرد، چون که تشکیلاتی ایدئولوژیک هستند و مسلمان بودن یکی از شرایط اصلی عضویت در آنهاست. از نظر ما اینها نهادهایی مذهبی هستند که زیر نظر وزارت کار در محیطهای کارگری فعالیت دارند و به طور عمده طبق راهکارهای دولت در جامعهٔ کارگری نقش ایفا میکنند. این نهادها طی سی سال فعالیت خود هیچ قدم مثبتی برای کارگران برنداشتهاند و همگام با وزارت کار و کارفرمایان علیه جنبش کارگری و جنبش سندیکایی قدم برمیدارند. نمونهاش شلاق خوردن کارگران یا تصویب حداقل حقوق کارگران است که ۴ برابر زیر خط فقر است که در این خصوص مورد تأیید این نهادها قرار گرفت.
سؤال: دکتر حسن روحانی در ابتدای انتخاب خود در سه سال قبل در مورد توجه به کارگران و موضوع آزادی فعالیتهای صنفی مسائلی را مطرح نمودهاند. آیا ایشان یا دولت وی کاری در راه تحقق حقوق کارگران انجام دادهاند؟
پاسخ: ایشان قول داده بودند که به قانون عمل کنند. متأسفانه وزیر کار ایشان نهفقط در امر اختلاف بین کارگران و کارفرمایان از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کرده، بلکه در این گونه مواقع حضور نیروهای امنیتی را در اعتصابهای کارگری محکوم نکرده است. از پرداخت ۲۰ هزار تومان حق مسکن افزایش یافته کارگران طفره میرود، و این در حالی است که نهادهای زیر مجموعهٔ ایشان امسال از افزایش ۵۰ درصدی حقوق و مزایا بهره بردهاند. واردات همچنان ادامه دارد و صنایع کماکان در رکود به سر میبرند. بیکاری و فقر بیداد میکند ولی همچنان نسخههای صندوق بینالمللی پول در حال اجراست. و این دولت در تدارک تهیهٔ کارگر ارزان برای شرکتهای سرمایهگذار خارجی است.
سؤال: آیا وضعیت صنفی حقوقبگیران در ایران بهتر از مزدبگیران است؟ امنیت شغلی در ایران به چه صورتی است؟
پاسخ: در ایران چیزی به نام امنیت شغلی وجود ندارد، و حقوق صنفی کارمندان، چه دولتی و چه غیردولتی، هر روزه نقض میشود. در عوض، کارفرمایان با انجمنهای صنفی خود در اقتصاد و بازار کار جولان میدهند.
سؤال: آیا توافقنامهٔ بَرجام و برنامهٔ اقتصادی دولت آقای روحانی هیچ تأثیر مشخص و محسوسی در وضعیت لایههای مزدبگیر و حقوقبگیر داشته است؟
پاسخ: متأسفانه باید اذعان داشت خیر. بهرغم وعدههای مقامهای رسمی مبنی بر اینکه با امضای برجام و برطرف شدن تحریمها و برگشتن میلیاردها دلار بهای صدور نفت و گاز در سالهای اخیر، اقتصاد کشور به راه خواهد افتاد، متأسفانه هنوز نهفقط هیچکدام از این وعدهها عملی نشده است بلکه ایالات متحد آمریکا و کشورهای اروپایی نیز به تعهدهای خود مبنی بر لغو تحریمها و بهخصوص تحریمهای بانکی و مالی عمل نکردهاند. دولت برای جلب سرمایهٔ خارجی برنامهٔ خصوصیسازی و ارزان کردن بهای نیروی کار را شتاب بخشیده و سعی دارد تا با تغییر دادن قانون اساسی، آن موادی را که مدافع حقوق پایهای کارگران است حذف کند.
بیتردید برجام بلای جان کارگران شده است و نهتنها اشتغالزایی صورت نگرفته، بلکه طرح آمادهسازی کارگر ارزان هم آغاز گشته است. در صنایع نفت امسال کلیه کوشندگان کارگری را اخراج کردند و در جای جای این مناطق تا بیش از ۴ ماه از حقوق خبری نیست.
سؤال: آیندهٔ فعالیتهای سندیکایی در ایران را چگونه میبینید؟
پاسخ: با فعالیتهایی که طی ده سال گذشته صورت گرفته، و نقش سندیکاهای کارگری در آگاهسازی کارگران و فنآوری نوین برای دسترسی آسان به اطلاعات، بیتردید خواستهای ما هر روز بیش از بیش به میان کارگران برده شده است. ما از طریق نشریهٔ «پیام سندیکا» که هر ماه به صورت چاپی منتشر و بین کارگران توزیع میشود ارتباط خوبی را با زحمتکشان برقرار کردهایم. شمارهٔ جدید که بهزودی منتشر میشود ۵۰مین شماره از «پیام سندیکا» خواهد بود که در طول هفت سال گذشته به طور مستمر انتشار یافته است.
سؤال: سندیکای شما کوششهای مشخص و موفقی در ارتباط با فدراسیونهای سندیکایی جهان و بهویژه باا «اینداستریال» داشته است. نهادهای سندیکایی فعال در کشورهای دیگر و مخصوصاً نهادهای کارگری جهانی چه کمکهایی برای کسب و تثبیت حقوق صنفی زحمتکشان ایرانی میتوانند بکنند؟ انتظار شما از آنها چیست؟
پاسخ: باید اذعان کنم که در سالهای اخیر فدراسیون جهانی سندیکایی اینداستریال توانسته است در کمپینهای گوناگون ما را یاری دهد و از فشار وارد شده به سندیکاهای کارگری بکاهد. نمایندگان ما نشستهای مشورتی مهمی با رهبری اینداستریال داشتهاند و ما امیدواریم که این همبستگی گسترش یافته و هر روز محکمتر شود. یکی از خواستهای ما از نهادهای سندیکایی جهان و بهویژه سندیکاهای کارگران فلزکار این است که در نهادهای پُرقدرتی همچون «آی اَل او» (سازمان جهانی کار) از نفوذ خود استفاده کنند و دولت و کارفرمایان ایرانی را وادار به رعایت مقاولهنامههای ۹۸ و ۸۷ کنند. سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ۳ سال پیش شکایتنامهای را تنظیم کرد که در آن به موارد مشخص عدم رعایت استانداردهای ایمنی و کشته شدن ۲ کارگر زن اشاره شده بود، که وکلای ما آن را به «آی اِل او» دادند. در ماه گذشته با ترکیدن یکی از مخازن پتروشیمی که ناشی از نصب قطعات بیکیفیت بود، باز هم شاهد حادثهٔ دیگری بودیم. درست یک سال پیش هم انفجاری در پتروشیمی دیگری رخ داده بود و کارگر فداکار شهرام محمدی کشته شده بود.
البته مراودهٔ منظم و متشکل و تبادل اطلاعات و آموزشهای کارگری نیز میتواند یکی دیگر از کمکهای سندیکاهای کارگری به ما باشد. نقل مطالب نشریهٔ ما در نشریههای سندیکاهای کارگری و کنفدراسیونهای سندیکایی بینالمللی از جملهٔ این همکاریها میتواند باشد.
آنچه ما میدانیم این است که قدرتمندی هر سندیکایی در هر گوشهٔ جهان، قدرتمندی طبقهٔ کارگر و سندیکاهای کارگری ایران و سندیکای کارگران فلزکار مکانیک است.