با افشای جنجالی فیش های حقوقی و دریافتی های نجومی و وام های افسانه ای بی بازگشت ،نه تنها توهین به مردم بخصوص زحمتکشان را بیش از بیش نمایان ساخت، بلکه بر غارت همه جانبه از سوی مدیران بی لیاقتی که کشور را به این مرحله از بحران های سیاسی و اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی رسانده اند، تاکید دوباره شد.
آنچه پرده از تفرعن و داشتن امتیازهای اجتماعی و مالی برداشت، سخنان گستاخانه خانم زاده ای بود که فارغ از تعلق اش به جریانی خاص آشکار نمود که آنچه ساده زیستی و مردمی بودن در شعارهای تبلیغاتی کاندیداها ست ، نمایشی پر فریب برای جمع آوری آراست.
نطق ایشان در مجلس و دفاع از دریافتی پدر خود، که یکی از مدیرانی بی لیاقتی است که عملکردش باعث بحران امروزی است، و برداشت از بیت المال را سهم خود و خانواده اشان از سفره انقلاب می داند، وجهی را نمایان ساخت که با هزاران ترفند چه در صداوسیما و چه در روزنامه ها و دیگر رسانه های دولتی اجازه افشا داده نمی شد. اینکه چرا و چه بستری چنین تفکری را در میان مسوولین و فرزندانشان شکل داده که این چنین فرعون وار زندگی و امتیاز خواهی کنند، به بررسی جداگانه ای احتیاج دارد.
زحمتکشانی که در بخش های اداری و مالی ارگان های دولتی کار می کردند با همراهی کاربران فضای مجازی این غارت ها را افشا کرده و سیستم سیاسی و اجتماعی را مجبور به پاسخگویی کردند. و آن شد که رییس جمهور دستور بازبینی این دریافتی ها را داد. هرچند که می دانیم آب از سرچشمه گل آلود است اما این افشاگری و حتا دستور رییس جمهور را به فال نیک گرفته و در آینده بخش های دیگری از این فساد از روسای دولتی از طریق کارگران اداری و کاربران اجتماعی افشا خواهد شد. تا معلوم شود بودجه و ثروت این کشور در دستان چه کسانی و چگونه حیف و میل می شود.
اما آنچه من می خواهم به آن بپردازم موضوع صیانت از آرایی است که مردم به صندوق های رای انداخته اند.
در مقاله ای که در بحبوحه انتخابات با نام « سندیکاهای کارگری و انتخابات» منتشر کردم، از رای دهندگان سوال کردم برای صیانت از رای خود چه راهکاری دارند؟
امروز این سوال با افشای دریافتی های نجومی و سخنان سخیف و توهین آمیز فاطمه صفدر حسینی موضوعیت پیدا کرده و خودنمایی می کند.
متاسفانه طرفداران دولت «تدبیر و امید» (به اصطلاح اصلاح طلبان) در یک انفعال عجیب نه تنها کرسی ریاست مجلس را ازدست داده اند بلکه حتا روسای کمیسیون های مجلس را نیز به رقیب سپرده اند. و تاسف بارتر آنکه در هنگامه نطق تفرعن آمیز این نماینده مجلس، فراکسیون «اصلاح طلبان» دست به اقدامی در جهت صیانت از آرای مردم نزد و حتا بزرگان اصلاح طلب نیز واکنشی در خور توجه از خود بروز ندادند.
در چنین مواقعی چه باید کرد؟
آیا نباید اصلاح طلبان در یک اطلاعیه عذرخواهانه این نماینده توهین کننده رااز خود ندانسته و از جرگه اصلاح طلبان بیرون می انداختند؟ تا رای دهندگان اعتمادشان به اصلاح طلبان و سر لیست ها و ریش سفیدان این جریان بیشتر می شد؟ آیا انتخابات دیگری در راه نیست؟ و آیا نمی توان با تاسی به آیین نامه داخلی مجلس صلاحیت ایشان را حتا نمایشی به چالش کشید و اعتبار نامه او را از طرف اصلاح طلبان بی اعتبار اعلام نمود؟
اما رای دهندگان باید با چه راهکاری وچگونه از آرای خود صیانت کنند؟
آیا نباید از آقای عارف به عنوان سرلیست و فرد شاخص اصلاح طلبان خواست برای ارزش گذاری به آرای مردمی که به لیست او رای دادند و همچنین تاکید بر اعتماد مردم و آرایشان این اشرافیت لانه کرده در مجلس را از خود دور کنند؟
همانطوری که در نامه سرگشاده سندیکای کارگران فلزکارمکانیک به آقای روحانی گفته شده او باید با قاطعیت و با اتکا به آرای مردمی که به او رای دادند علیه فساد ایستاده گی کرده و با افشاگری و شفاف سازی بخصوص از کابینه و خانواده خود شروع کند تا دیگران نیز مجبور شوند زندگی مالی و اجتماعی اشان را شفاف سازی کنند. تا بازهم آرای مردمی را در انتخابات بعدی هم داشته باشد.
دکتر روحانی و اصلاح طلبان تا زمانی که از ترس بهره برداری رقیب از فساد لانه کرده در دستگاههای دولتی و فراکسیون اصلاح طلبان، برخود بلرزند ، رقیب تبلیغات رسانه ایش را دو چندان کرده و فساد خود را در میان این هیاهو ، استتار می کند.
از تاریخ بیاموزیم و به کار ببندیم. عمل به موقع و درست سیدمحمد خاتمی در افشای قتل های زنجیره ای در وزارت اطلاعات و دستگیری بخشی از مجرمین این قتل ها بر محبوبیت او و باز شدن فضای سیاسی افزود. تاریخ دوبار تکرار نمی شود و رهبران هوشیار و مردمی در این بزنگاه های تاریخی مُهر و نشان شخصی و ایمانی خود را بر تحولات خواهند زد.
بی تردید اسنودن های شجاع وطنی و زحمتکشان جا گرفته در فضای مجازی همچنان با تکیه بر فن آوری نوین پاشنه آشیل همه مفسدان و پشت کنندگان به آرای مردمی و آرمان های والای عدالت و آزادی خواهند بود.
ما باید بخواهیم همه نمایندگان مجلس و در راس آنها اصلاح طلبان بطور شفاف و با اسناد درست و مستند هزینه های تبلیغاتی خود را به مردم گزارش کنند و نترسند که رقیب سواستفاده خواهد کرد ، بلکه با این شفاف سازی رقیب را به چالش کشیده او را نیز مجبور به شفاف سازی خواهد کرد.
ما باید دولت اصلاحات و نمایندگانش در مجلس را وادار کنیم به گفته های خود پای بند بوده و به آن عمل کنند. به دفاترشان و یا به مجلس رفته و ازآنان بخواهیم در اصلاح طلبی مصصم باشند. ما می دانیم که به لحاظ موقعیت اجتماعی بی تردید آنان مانند دوستداران زحمتکشان عمل نخواهند کرد اما اگر از طرف رای دهندگانشان مورد فشار قرار گیرند، یا باید عطای نمایندگی را به لقایش ببخشند یا اینکه به خود تکانی بدهند.
ما می توانیم در جمع های کوچک خود با نوشتن نامه، مراجعه به دفاترشان، آنان را به تکاپو وادار کنیم. و فضا را برای اصلاح طلبان واقعی باز کنیم. ما اگر نکوشیم و با مسایل جدی برخورد نکنیم، بازهم اصلاح طلبی از بستر خود به بیراه خواهد رفت.امروز بزنگاه تاریخ است و هم مردم و هم آنانی که داعیه اصلاح طلبی را دارند باید به وظایف خود عمل کنند.
اصلاحات زمانی پیروز خواهد شد که به اتکا مردم و جهت گیری های آزادیخواهانه و عدالت طلبانه عمل کنند. و در این پیروزی نقش ما تعیین کننده است. اگر بنشینیم، بی تردید هر دو جناح سد راه اصلاح طلبی واقعی که همانا گسترش عدالت و آزادی است ، خواهند شد.
بیاییم برای اولین بار بستر پاسخگویی مسولان و صیانت از آرا را در جامعه پی ریزی و آماده کنیم.
سعادت به شهری رواست
که دانا در آن کدخداست.
مازیار گیلانی نژاد عضو سندیکای کارگران فلزکارمکانیک