
ما بیمارستان نداریم:
به همین دلیل برای خیلی از بیماریها به شهرهای اطراف میرویم. نزدیکان مریض ما بارها به همین دلیل فوت شدهاند، چون در مسیر طولانی انتقال، زمان طلایی درمان از دست میرود.
ما بهداشت نداریم:
خیابانهای شهر پر از زباله است، فاضلاب روباز شهری بارها بالا زده، و بیماریهای واگیردار در کمین کودکان و سالمندان ماست. اما هیچ نظارتی نیست، هیچ برنامهای برای اصلاح این وضعیت نداریم.
ما رفاه نداریم:
در شهری که روزگاری مهد تمدن بوده، حالا بازنشستگان و کارگران برای تأمین نان شب در مضیقهاند، و جوانان یا بیکارند یا مجبور به مهاجرت.
ما کشاورزی پررونق نداریم:
در سرزمینی که روزی مهد کشاورزی بود، زمینهای تشنه، رودخانههای خشک، و دستهای خالی کشاورزان نشانهای از بیتوجهی و سوءمدیریت است.
ما عدالت نداریم:
شوش با تاریخ کهن و میراث جهانیاش باید در اوج باشد، اما فقر، مشکلات درمانی و معیشتی، و بیتوجهی مسئولان، آن را به شهری فراموششده تبدیل کرده است.
اما ما امید داریم…
ما ایستادهایم، حق خود را میخواهیم و برای ساختن آیندهای بهتر تلاش میکنیم.
شوش شایستهی زندگی شایسته است، نه رنج بیپایان