هرچه پیگیرتر می شویم ابعاد دیگری از سودجویی مالک معدنجو طبس آشکار میشود.
پس از اولین عکس هایی که از خروج فاجعهبار پیکرهای سوخته و متلاشی شده کارگران پخش شد، چکمه پاره یکی از قربانیان خبر ساز شد. امروز مشخص شده است بسیاری از قوانین کار رعایت نمی شده و فقط به ایمن بودن کارگاه خاتمه نمی یابد.
از ندادن شیر بطور مرتب به کارگرانی که در عمق ۶۰۰ متری کار می کرده اند تا چکمه های پاره، حقوق های ۱۳ تا ۱۵ میلیونی آن هم با اضافه کار، سخت گیری در استفاده از کپسول اکسیژن و در صورت استفاده کردن دریافت ۶ میلیون تومان از کارگر، نبود حسگرهای استاندارد و سالم، گاز سنجی نکردن تونل به صورت مرتب، ضدگاز و ضد حریق نبودن دستگاههای مورد استفاده در معدن، تامین و تجهیز نکردن وسایل ایمنی حتا در حد چکمه. و مهمتر از همه جدی نگرفتن هشدارهای کارگران در خصوص متراکم بودن گاز در معدن. این ها تنها گوشهای از ستمی است که به خاطر سودجویی مالکان بر کارگران معدن در تمامی معادن ایران روا داشته می شود با کم و کاستی هایی. بیش از ۲۰۰ ماده در آیین نامه مربوط به ایمنی معادن وجود دارد که رعایت نشده و نمی شود.
۸۰۰ کارگر معدن آقای محمد مجتهدزاده که مدعی بود معدن زیر نظر او دارای بالاترین استانداردهای ایمنی در ایران است(۱۳۹۶ دیماه) بدون رعایت آیین نامه ها کار می کردند. ایشان که ریاست انجمن زغال سنگ ایران را نیز به عهده دارد کسی که از زمان انفجار در معدنش تلفن را خاموش و روزه سکوت گرفته است. به جای او مدیران دیگر برای سرپوش گذاشتن به این فاجعه چه در صداوسیما و چه از طرف شخص وزیر کار وارد گود شده اند. مدیری که در مصاحبه با خبرنگار صداوسیما در چشم ۹۰ میلیون ایرانی دروغ می گوید و با استناد به بی بو بودن گاز متان هشدار کارگران به روسای معدن را دروغ جلوه می دهد و خبرنگار هم جرات ندارد بپرسد پس چرا معدن منفجر شد؟؟ چرا حسگرها عمل نکرده اند؟؟ چرا افسران ایمنی معادن که باید کار هر روزه شان تست وجود گاز متان در معدن باشد به وظایف خود عمل نکرده اند؟؟
در سیستم سودپرست سرمایه داری نئولیبرال انسان ها در حد یک ابزار ارزش دارند. مرگ کارگرانش و خراب شدن ابزارهایش پشیزی برایش مهم نیست. کمترین کاری که مجتهدزاده باید می کرد نه تنها حضور در محل حادثه بلکه با ارسال پیام تسلیتی به خانوادههای داغدیده کمی از درد و رنج آنان می کاست، که تاکنون انجام نداده است و این نشانگر اخلاق و منش فردی است که چگونه به کارگر می نگرد.
به جای این بی اخلاق، همه مردم ایران در کنار این خانواده ها ایستاد و با آنان همدردی کرد.
مازیار گیلانی نژاد
مسوول سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
۵ مهر ۱۴۰۴