بیمه تکمیلی بلای جان زحمتکشان!

یکی از خواسته های زحمتکشان حذف بیمه تکمیلی و اجرای قانون تامین اجتماعی در خصوص پوشش صفر تا صد خدمات درمانی با بیمه شده های خود است. اما سازمان تامین اجتماعی با مافیای چنبره زده بر درمان خواستار خصوصی سازی بهداشت و درمان هستند.
یکی از کسانی که بسیار بر این امر پافشاری می کند آقای موسی غنی نژاد اقتصاددان درس خوانده در فرانسه و مشاور اصلی برنامه های ضد کارگری از زمان دولت آقای رفسنجانی تاکنون است.
طبق عقاید نئولیبرال و سرمایه داری ایشان، همه چیز باید خصوصی شود و هیچ خدمات اجتماعی و یارانه ای نباید در جامعه به محرومان و زحمتکشان پرداخت شود. آموزش، درمان، مسکن، و آب و حتا اگر بشود نفس کشیدن را هم پولی کرد.
البته بیمه های تکمیلی بخوان( تحمیلی) قرار بوده است درمان با کیفیت تر و سهل تر و بهتر از تامین اجتماعی به بیمه شده ها ارایه کند حال ببینیم در عمل چه شده است.
در ذوب آهن کارگران نه تنها خدمات بهتری نمی گیرند بلکه مراکز خدمات بیمه تکمیلی دانا بسیار محدود است و زحمتکشان ذوب آهنی برای گرفتن پولهایی که با بیمارستان‌هایی که طرف قرارداد با بیمه دانا نیستند، چند ماهی باید سرگردان شوند تا هزینه کرد خود را دریافت دارند. در ایران خودرو نیز باز پرداخت هزینه های پرداخت شده توسط کارگران از سوی بیمه تکمیلی با مشکلاتی از قبیل به روز نبودن سامانه پرداخت و طول کشیدن چند ماهه باز پرداخت به کارگران، از مشکلات این کارگران است.
بیمه تکمیلی ملت تا ۶ ماه تاخیر در پرداخت هزینه بیمه شده های خود را دارد. بیمه تکمیلی آتیه سازان حافظ که افتضاح ترین بیمه تکمیلی است و بازنشستگان در شهرهای مختلف سرگردان و درمانده این بیمه هستند. این بیمه تکمیلی نه تنها پول دارو نمی دهد بلکه پول ویزیت پزشکان را هم تقبل نمی کند و بیش از ۴ ماه تاخیر در پرداخت هزینه های بیمه شدگان دارد. تازه بسیاری از بیمارستان ها، کلینیک ها و داروخانه ها و آزمایشگاه ها هم به دلیل دریافت نکردن پول هایشان، قرارداد هایشان را لغو کرده اند.
این روش های بیمه تکمیلی با نام های مختلف نه برای باز کردن گرهی از مشکلات زحمتکشان بلکه برای پر کردن جیب مافیا و کانون های بازنشستگی ایجاد شده است. این روش برای سریعتر مردن بازنشستگان و بیمه شده های بیمه تکمیلی اختراع شده است. بارها شنیده ایم که بازنشستگان سربار بودجه دولت هستند. بیاد نمی آورند که بار جنگ، تحریم، را ما در جوانی به دوش کشیده ایم.
در تفکر سرمایه داری نئولیبرال و مشاورینی چون غنی نژادها زحمتکشان حکم ابزار را دارند اگر فرسوده، شکسته و یا کارکردی ندارند باید دور انداخته شوند.
برای تودهنی به اینگونه ضدبشرها باید متحد شد و نگذاشت حقوق قانونی ما را نقض کنند. در هر شهر با دیگر بازنشستگان گفتگو کرده و با انتخاب نمایندگان واقعی هم کانون های بازنشستگی را به چالش بکشیم و هم نگذاریم به حقوقمان تجاوز کنند.

بازنشستگان متحد تهرانی( تامین اجتماعی)