در اینکه کانون های بازنشستگی یک تشکل صنفی هستند نه سیاسی، امری بدیهی است. اما مافیای خیمه زده در کانون های بازنشستگی برای آنکه خلافکاری ها و بی عرضگی خود را بپوشانند همیشه دست به دامان مافیای قدرت سیاسی شده اند.
این روزها هر کسی که از مقابل کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران می گذرد عکس آقای قالیباف کاندیدای ریاست جمهوری را در آنجا مشاهده می کند. هیات مدیره کانون بازنشستگان تهران در تلاش بودند در انتخابات مجلس آقای قالیباف حتمن رای بیاورد و با تلفن کانون و کارمندان کانون تهران به همه اعضا زنگ زده و تاکید می کردند که اعضا بروند و به ایشان رای بدهند و هم اکنون نیز چنین رویه ای را پیش گرفته اند. ورای عمل غیرقانونی هیات مدیره کانون تهران که بدون نظر خواهی دست به چنین عمل اشتباهی را زده که در اساسنامه کانون نیست، باید پرسید آقایان کانونی ها، در زمان ریاست آقای قالیباف در مجلس ایشان چه قدم مثبتی برای بازنشستگان برداشته اند که حالا می خواهید ایشان ریاست جمهور شوند؟ مگر بارها آقای دهقان کیا در طول این سالها به بازنشستگان نگفت که ما زورمان به مجلس نمی رسد؟ مگر یادمان رفته که در مورد افزایش سال ١٤٠١ مجلس چه کرد؟ مگر در مجلس قانون هفتم توسعه که می خواهد تامین اجتماعی را نابود نکند تصویب نشد؟
مگر در حضور ریاست مجلس آقای قالیباف ماده واریز حق بیمه ها به سازمان مالیاتی، که کشنده ترین ماده برای سازمان تامین اجتماعی است، تصویب نشد؟ آقای قالیباف برای کارگران و بازنشستگان چه کرده که شما سینه چاک ایشان شده اید؟ بانک رفاه را چه قانونی از دست زحمتکشان بیرون آورد؟ بس است یا باز هم بگوییم؟
عمل خلاف هیات مدیره کانون تهران در تبلیغ یک کاندیدای خاص قابل پیگیری قانونی است.