Archive for اخبار کارگری

وزارت کار نماد بی مسوولیتی کامل!

در تاریخ ٢٠ دیماه وزیر کار طی سخنانی منتشره در خبرگزاری ایلنا اعلام کرد:« در افق ١٤٠٥ منابع صندوق تامین اجتماعی و کشوری، کسری ٧٥٩ همت (٧٥٩ هزار میلیارد تومان) خواهد داشت. در سال ١٤٠٠ ورودی به صندوق ٢٥٣ همت و مصارف ٣٧٥ همت بوده است» که به معنای ورشکستگی کامل صندوق تامین اجتماعی خواهد بود. آنچه به عنوان نماینده ٢٠٠٠ کارگر پروژه ای شاهد آن هستم این است که وزارت کار و به تبع آن سازمان تامین اجتماعی به عمد خواهان ورشکسته شدن صندوق درمان و خود سازمان تامین اجتماعی هستند.
…بیشتر

رکوردها و بی حقوقی کارگران ایران خودرو!

به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، آقای خطیبی مدیرعامل کارخانه به جای آنکه کیفیت محصولات ایران خودرو را بالا ببرد تمام تلاشش این است که آمار سالیانه تولید خودرو را امسال بشکند که تاکنون موفق بوده و تا آخر آذرماه ٤٦٠ هزار خودرو بی کیفیت روانه بازار نموده است. البته این کار میسر نمی شد مگر با استثمار کارگران و فشار کاری بی حد با اعلام کردن کار در روزهای جمعه. با آنکه فعالان کارگری با این موضوع مخالفت کرده و به مدیریت گفته اند که قول خود مبنی بر طبقه بندی مشاغل، روز جمعه تعطیل، افزایش حقوق ها را از یاد برده است.

در حال حاضر کارگران ایران خودرویی با ١٥ سال و بیشتر سابقه کار، ١٢ میلیون تومان حقوق می گیرند و ماهانه ٦٠ ساعت اضافه کاری اجباری را هم تحمل می کنند تا دریافتی شان با ٤٠ ساعت اضافه کاری که با تلاش خود از مدیریت گرفته اند به ٢٢ میلیون برسانند. مدیریت بعد از اعتصاب کارگران ایران خودرو در تبریز، قول داد دریافتی کارگران را اضافه کرده و طبقه بندی را نیز اجرایی کند. متاسفانه مدیریت برای آنکه کلاه بر سر کارگران بگذارد فقط مزایایی چون بن خواربار مناسبت ها را (گوشت، برنج، روغن…) را فعلن بطور هر ماهه به کارگران می دهد و مبلغ رکورد را به ٢ میلیون و ٥٠٠ هزار تومان افزایش داده است. خبرها حاکی از آن است که مدیریت قصد اجرای طبقه بندی مشاغل را ندارد، چرا که امسال ٢ هزار بازنشسته دارد و اگر قرار بر طبقه بندی باشد آن را برای سال آینده انجام خواهد داد. یعنی حق ٢ هزار کارگر بازنشسته را می خواهند پایمال کنند تا کارگران بازنشسته با حقوق کمتری بازنشسته شوند. این دغلکاری از یاد کارگران نخواهد رفت و نفرین دوزخیان را برای این مدیریت آرزومندند.

نظر سندیکا این است که به جای نفرین دوزخیان، کارگران باید همت کرده حق خود را مطالبه کنند.

وزیر اقتصاد علیه بازنشستگان!

در همه دولت ها کمک به بازنشستگان یک امر بدیهی است اما در کشور ما همه چیز برعکس است.

وزیر اقتصاد که از پس گرانی بر نمی آید و هر روز کالایی با گران تر شدنش به مدیریت این آقا دهن کجی می کند مدتی است به جای وظیفه اصلی اش یا به فکر نابودی قانون کار است و یا روزی در مورد کاهش حداقل دستمزد نقشه می کشد و با کارفرمایان سودجو جلسه می گذارد و یا تصمیم دارد سن بازنشستگی را به ٦٥ سال برساند. در آخرین شاهکارش هم که در دیدار با نمایندگان کانون عالی بازنشستگان در تاریخ ١٩ دیماه صورت گرفت از کانون های بازنشستگی تامین اجتماعی مطالبه مالیات کرده است و حق عضویت های اعضای کانون ها را درآمد به حساب آورده و می خواهد بخشی از پول بازنشستگان را هم به جیب دولت بریزد. دولت محرومین دست در جیب بازنشستگان دارد و این را وزیر اقتصاد برای خود یک وظیفه می داند تا سیاست های خانه خراب کن نئولیبرالیستی را اجرایی کند. …بیشتر

رخداد، کوششی جمعی در زمینه ی سیاسی

“اما همیشه یک ساختار حاکم وجود دارد که در مقابل رخداد و هر آن چیزِ طبعا تازه ای که رخداد مطرح می کند _این که ناممکن، ممکن بشود_ می ایستد” (فلسفه و رخداد/آلن بدیو/ترجمه علی فردوسی)

تحولات اجتماعی این روزها ما را به بهره برداری از نظریه ی رخداد نزدیکتر کرده است. رخداد به شکلی ساده برای امروزِ ما چنین کاربرد دارد که ظاهرا همواره طبقه ی حاکم از رخدادها و سانحه ها و اتفاقاتی که در پیرامونش اتفاق می افتد حداکثر بهره را می برد؛ مثلا کشته شدنِ یک ژنرال توسط ابرقدرت، یا ذبح شهیدی در حرم یا … این وقایع یا رخدادها محملی می شوند برای برساختنِ فرصتی در تثبیتِ قدرت حاکم!

ولی این رخدادها برای ما طبقات فرودست و منفصل از ساختار حاکمیت، شکلِ کاملا برعکسی به خود می گیرد. به این ترتیب که مثلا با گران شدن بنزین، جرقه ی مطالباتِ صنفی، ماجرای مرگی در گشت ارشاد و … ” امکانی که نامرئی یا حتا نا اندیشیدنی بود را آشکار می کند.” (همان منبع). فرصتی برای طبقات فرودست مهیا می شود تا درست برعکسِ طبقه ی حاکم، شکل جدیدی از اعتراض به سیستم و حتا “مسدود کردنِ” روند هیات حاکم را شکل دهند. …بیشتر

بد فرجامی خشونت!

در پی اعدام ٤ جوان که در تظاهرات اعتراضی ماههای اخیر دستگیر شده بودند و همچنین صدور حکم اعدام ٣ جوان دیگر، نتیجه ورشکستگی سیاست های ٤٠ ساله اخیر است. چه کشته شده ها و چه اعدامی ها همگی در سالهای بعد از انقلاب و در دهه هفتاد به بعد متولد شده اند و همگی بزرگ شده این سیستم حکمرانی هستند. اینکه حاکمیت چه کرده که جوانان از هر دو طرف دست به خشونت زده اند و حاصل چه عملکرد و سیاستی است جای تعمق دارد. بیش از ٤٠ سال است که از همه منابر و مناصب معنویت حرف اول بوده و جوانان در یک چنین فضایی آموزش دیده اند. از ابتدای تولد از طریق رسانه هایی چون صدا و سیما و چه در مدارس مورد تبلیغ روش خاص دیکته شده از سوی حاکمیت بوده اند. اینکه چگونه در این فضای منبعث از آموزه های تربیتی جوانی تفنگ بدست می گیرد و به خود حق می دهد دیگری را هدف گرفته و بکشد و متقابلا جوان دیگر با چاقو و یا مشت و لگد به جان او بیفتد، نباید پرسید این خشونت از کجا نشات می گیرد و به نفع چه کسانی است؟ بی تردید به نفع جامعه نیست. ما می پرسیم چرا حاکمیت نمی تواند و یا نمی خواهد با جوانان خود به گفتگو بنشیند و آنان را قانع کند؟ کجای کار می لنگد؟ …بیشتر

نتایج عمل به سیاست های نئولیبرالیسم!

دولت های بعد از جنگ سیاست های صندوق بین المللی پول را در کشور اجرایی کردند. گرانی، راه اندازی قمارخانه بورس، تعطیلی ٤٠ درصدی کارخانه های صنعتی، نابودی ٦٠ درصد زمین های کشاورزی و باغات، فروپاشی ٧٠ درصدی دامداری و به زیر فقر رفتن خانواده های حقوق بگیر بخشی از این سیاست هاست.

سنگر سندیکایی زحمتکشان نه تنها سرکوب شد بلکه بعد از جنگ حقوق اجتماعی و صنفی خود را از جمله اعتصاب، قراردادهای رسمی کار، آموزش رایگان، درمان رایگان، داشتن مسکن مناسب، را نیز از دست طبقه کارگر خارج کردند. امروز نئولیبرالیسم افسار گسیخته ٩٩ درصد قراردادهای رسمی کار را نابود کرده و قراردادهای سفید امضا و یا یک ماهه را به زحمتکشان تحمیل کردند. از سال ١٣٥٨ تا ١٤٠٠ سبد هزینه یک خانواده ٤ نفره کارگری ٤٢٠٠ برابر گران شده در حالی که دستمزدها فقط ١٧٩٥ بار رشد داشته است. این عقب افتادن دستمزد از گرانی ها از طریق دادن آما دروغین تورم در شورای عالی کار و تمکین نمایندگان غیر واقعی و برده وار اتفاق افتاد. فقط طی سالهای 1399 تا 1400 یک سوم جمعیت ایران به زیر فقر مطلق رانده شدند. اینها نتایج عمل به سیاست های اقتصادی نئولیبرالیسم در ایران است. این در حالی است که تعداد ثروتمندان کشور از بعد از انقلاب ٢٠٠ برابر شده و ثروتشان ٧ برابر بودجه کشور شده است. این تازه آن بخش از دارایی های است که می توان رد شدن را گرفت وگرنه مبلغ غیر رسمی ثروت مافیا از این هم بیشتر است. …بیشتر

خط فقر و حداقل حقوق کارگران!

خط فقر در حالی توسط وزارت کار ٧ میلیون و ٧٠٠ هزار تومان در کل کشور اعلام می شود که کارگران با حداقل حقوق ٥ میلیون ٤٠٠ هزار تومانی گذران می کنند و وزارت کار از برگزاری جلسات تعیین مزد تاکنون طفره رفته است و دو جلسه ای هم که برگزار شده است به بحث انحرافی مزد منطقه ای گذشته است. درخواست های مکرر نمایندگان کارگری برای گفتگو در مورد حداقل حقوق با افزایش گرانی ها در تابستان به دستور دولت، تا به حال با سکوت معنادار وزارت کار روبرو گشته است. چه وزیرکار قبلی وچه سرپرست موقت و چه وزیر کنونی اعتقادی به بهبود وضعیت معیشتی زحمتکشان ندارند، که اگر اعتقاد داشتند حق مسکن کارگران را در همان ابتدای سال امضا می کردند نه بعد از گذشت ٧ ماه و افزایش ٣٨ درصدی مستمری بازنشستگان را بعد از تظاهرات های بسیار در شهریور ماه پذیرفتند. …بیشتر

پیگیری های کارگران سکوهای نفتی ادامه دارد!

به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، از اوایل دیماه و گفتگو با مهندس متجلی نماینده شرکت نفت با کارگران سکوهای نفتی امروز بابت «بک پی» ٤ ماه اول سال و مرداد ماه مبلغ ٥ میلیون به حساب کارگران ریخته شد. مابقی طلب های کارگران از جمله حق دریا نیز روز دوشنبه با قول داده شده ریخته خواهد شد. متاسفانه دو نماینده کارگران شرکت فاتح صنعت آقایان ندیم و افشاری مورد فشار قرار گرفته اند. آقای ندیم به سکوی دیگری منتقل شد و آقای افشار در خشکی نگه داشته شده است تا قراردش پایان یابد و بعد تمدید قرارداد نشود.

کارگران بارها به آقای متجلی گفته اند باید قراردادهای لغو شود و قرارداد تازه نوشته شود تا بک پی و حق دریا و سایر مزایای دیگر به صورت به روز به آنان تعلق گیرد. چرا که اگر حادثه ای برای کارگری پیش آید و یا بازنشسته شود، کارگران با قرارداد قدیم مستمری دریافت خواهند کرد. یکی دیگر از اجحافاتی که به کارگران می شود موضوع دوره های آموزشی است که در روزهای مرخصی به آنان تحمیل شده و هیچ وجهی بابت این روزها به آنان تعلق نمی گیرد.

بیمه های تکمیلی و سرگردانی کارگران!

به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، یکی از خواسته های قدیمی کارگران و بازنشستگان ذوب آهنی موضوع ارتقا بیمه تکمیلی دانا در راستای فراگیری مراکز درمانی بود. بیمه تکمیلی دانا با همه مراکز داندنپزشکی در اصفهان و شهرهای مجاور قرارداد ندارد و کارگران می بایست اول هزینه های داندنپزشکی را از جیب خود پرداخت کنند و سپس برگ هزینه ها را به بیمه دانا رسانده پس از مدتی طولانی هزینه های خود را دریافت کنند. با توجه به هزینه های سنگین داندنپزشکی و دستمزدهایی که حتا از پس مخارج زندگی بر نمی آید و کارگرانی که در معرض انواع صدمات در محل کار خود هستند می بایست به جای سرگردانی، از بیمه ای کارآمد و آسان برخوردار باشند نه اینکه سرگردان کوچه و خیابان شوند. کارگران طی نامه ای به بخش اداری ذوب آهن درخواست کرده اند که نه تنها مراکز داندنپزشکی بیشتر گردد بلکه هزینه های ارسالی به این بیمه هرچه زودتر در حساب کارگران ریخته شود.

پرچم جنبش در اهتزاز است!

در گزارش قبلی «یکشنبه های اعتراض» اعلام کرده بودیم که «پلیس امنیت شماره تلفن شماری از بازنشستگان را گرفت تا با هماهنگی کانون با بازنشستگان در خصوص خواسته هایشان جلسه ای را داشته باشند. آقای مجیدی رییس هیات مدیره کانون گفت:« منتظر تلفن ما باشید»» در روز سه شنبه با تماس آقای مجیدی رییس کانون بازنشستگان تهران ٤ نفر از کنشگران بازنشستگی به جلسه ای در کانون برای روز چهارشنبه دعوت شدند. در این جلسه که آقایان مجیدی و دهقان کیا و یک نفر از پلیس امنیت حضور داشتند خواسته های بازنشستگان از جمله همسان سازی های ١٣٩٩، ١٤٠٠، و١٤٠١و چرایی عدم برگزاری مجمع عمومی فوق العاده که می بایست در آخر آذرماه برای تغییر اساسنامه صورت می گرفت و همچنین عیدی بازنشستگان مطابق شاغلین دو ماه حقوق و اینکه در این چند مدت شما چه کرده اید مطرح شد. ابتدا پلیس امنیت به بازنشستگان گفت که:« ما این تجمع را تحمل نخواهیم کرد و شما هم حق تجمع ندارید» و در جواب شنید که:« تا زمانی که خواسته های ما عملی نشود ما ول کن یقه هیات مدیره کانون نخواهیم بود و در ضمن اینجا خانه ماست. اموال ما را مانند بانک رفاه را بفروشند و ما خاموش بنشینیم؟» …بیشتر