دخترم سنت شان بود زنده به گورت کنند. تو کشته شدی تا ملتی همچنان زنده به گور مدام باشند. ببین، که چه آرام سر به بالش می گذارد او که پول مرگ تو را گرفته و شام حلال می خورد.
تو فقط ایستاده بودی و خوشدلانه نگاه می کردی که به خانه ات برگردی، اما دیگر اتاق کوچک خود را نخواهی دید دخترم، و خیل خیال های خوش آینده تو، بر در و دیوار اتاقت پر پر می زند.
تو نخواهی مرد، سیل دخترانی چون تو، همیشه تاریخ را با گیسوان معترض شان پر کرده و می کنند و خواهند کرد. تو دختر کارگرانی هستی که مدام می جنگند برای نان، برای آزادی، برای صلح، برای شادی، برای شعر و موسیقی، برای عشق.
هیات تحریریه پیام سندیکا
٦ آبان ١٤٠٢