
بنام وجودی که وجودم ز وجودش شده موجود
همه میدانیم پیروزیهای بزرگ راحت بدست نخواهد آمد، بدون هزینه، بدون آسیب و ضرر هرگز پیروزیهای بزرگ کسب نمی شود. روی سخنم بیشتر با افرادی که جوان تر هستند و تجربیات کمتری دارند، مخصوصن افرادی که خیلی دلشوره دارند که زودتر سرکار برگشته و یا بدتر، کسانی که سرکار هستند، روی سخن با شماست که هنوز نمی دانید.
دوستان و همکاران کارگر و زحمتکش!
ای کسانی که برای به دست آوردن هر لقمه نان درهوای جهنمی عسلویه بارها و بارها چکش زدید و بارها چکش روی دست خود زدید، و آسیب ها و صدمه های زیادی تجربه کردید، یا عده ای که روزها در آن هوای آتشین جنوب پشت در پالایشگاه منتظر پذیرش برای کار ایستادید. خوب می دانم زمانی را که روی لوله های داغ نشسته جوشکاری می کنید چه آرزویی دارید. می توانم تصور کنم لحظه ای را که موقع سنگ زنی پلیسه وارد چشمانتان شده و چنان دردی تجربه کرده ایم که همان لحظه با خود عهد کردیم که دیگر پروژه نیاییم، ولی دوباره برگشتیم، چون نیاز داشتیم. شاید بارها توسط پیمانکار و یا نیروهای آن تحقیر و توهین شدیم اما باز دست از کار نکشیدیم چون در مقابل خانوادت تعهد داریم، چون نیاز داریم. این نیاز است که انسان را وادار به هر کاری میکند. نیاز خود و افرادی که تحت حمایت او هستند انسان را وادار می کند تن به کارهایی دهد که در شرایط عادی هرگز نمی پذیرد. پس حالا که نیاز داریم و مجبوریم چنین فشارهایی را تحمل کنیم بیایید با خود عهدی ببندیم که به اندازه زحمت و فشار و آزاری که تحمل میکنیم دستمزد بگیریم نه کمتر نه بیشتر. …بیشتر