سلام به تو هموطن، سلام به تویی که در شهر خود و در کنار خانواده ات هستی، سلام بر تو که بزرگ شدن فرزندات را می بینی، سلام بر تو که در کوچه و محله ات شناخته شده ای.
من یک کارگاهی(کارگر، تکنسین و یا مهندس) هستم، همان که اکثر مردم می پندارند حقوقم از پارو بالا می رود و دغدغه ای در زندگی ندارم
من یک کارمند اقماری ام، اقماری یعنی در بهترین حالت در ماه چند روز پیش خانواده ات باشی. کارکرد در مناطق دوردست و کیلومترها دور از خانه و خانواده. آیا حوصله تان می آید هر ماه از یک شهر کوچک، خودت را با ماشین کرایه ای برسانی به شهری دارای فرودگاه یا ایستگاه قطار بعد تا صبح در آنجا بخوابی روی نیمکت های فرودگاه و راه آهن در سرما و گرما تا صبح زود به پرواز برسی؟ آنگاه که به کارگاهت رسیدی، بدون استراحت مستقیما به محل میروی، حالا بگذریم از شرایط هوای منطقه در اکثر پروژه های عمرانی (این قسمت را می دانم خیلی از خوانندگان هرگز تصور تجربه اش هم در ذهنشان نمی آید). هموطن سی روز در یک فضای محدود، با یاران و همراهانی همیشگی در رطوبت گاهی صد درصد و دمای بالاتر از ٥٤ درجه. این قصه دو هفته و چند ماه نیست.
…بیشتر