من مسافر شب پیما،
چون تندیسی فسردم.
ایستادم، خم شدم، نشستم،
خفتم، جان دادم، خاک شدم،
بادم افشاند.
و به دست چرخش جاوید سپرد،
تا به لبخند پیروزی تو بنگرم،
ای نبیره من!
جواد نوشین، کارگر پیشکسوت و از اعضای پیشین شورای متحده مرکزی( ١٣٢٧ تا ١٣٣٢) و همراه و همکار سندیکای کارگران حریربافی چالوس شاعر، نویسنده، روزنامه نگار و عاشق طبقه کارگر به مسافرتی ابدی رفت. …بیشتر