بارها کارگران از خودشان و همچنین پویشگران کارگری پرسیده اند که آیا کمپین کارگری سال١٤٠١ همانند سال های گذشته برقرار و باشکوه خواهد بود و آیا ما همچنان با نگاه به تورم افسارگسیخته و بدون مرزی که فرمانروایان به بهانه های واهی بر ما وارد آورده و می آورند ؛در این میان رسالت ما در برابر چپاول دسترنج هایمان چه می تواند باشد؟…
در پاسخ به این پرسش در ساده ترین رویدادی که می تواند پدید آید می گوییم که کارگران خودشان چشم هایشان بینا هستند و می بینند که در برآورده نمودن بدیهی ترین نیازهای زندگی خود وامانده اند و با نگرش به اینکه همیشه و هر روز درگیر کار هستند خود را درمانده می بینند و سرگردانی آنها و خودخوری هایشان تا بدانجا رسیده است که تنها راه رهایی از پستی های این زندگی نکبت و پست و بی ارزش که آنها به چالش می کشد و در برابر خانواده هایشان سرافکنده گشته اند دست به پرخاش و خشم و دشنام بر زمین و زمان زده اند و چه بسا به دنبال این نگرانی ها و فشارهای پر از اندوه دست به آزار خود و نزدیکانشان بزنند تا خشم فروخورده و آرزوهای بر باد رفته شان را به گونه ای فرو نشانند و چه بسا این درگیری های دامنه دار هم خود کارگران و هم خانواده های آنان را دچار اندوه بی پایان و پشیمانی و سر در گمی کند. چه بسا دیده شده است که بمباران ناکامی های زندگی آنها را در چنبره ترس از آینده ای خواهد برد که مرگ و نابودی از بدیهی ترین پیامدهای آن است…از همین روی خانواده های کارگران بیشترین آمارهای خودکشی را از آن خود نموده اند و تاکنون هیچ کدام از برنامه های کارفرمایان برای پرداختن به بهتر شدن زندگی کارگران و پیشگیری از پدیده شوم خودکشی کارساز نبوده است. آنان هیچگاه خود را پاسخگوی اینهمه نابسامانی ها نمی دانند و هر روز با ترفندهای ویژه و نابجای خودشان ،فشارها را به هر گونه ای که بخواهند بیشتر می نمایند تا کارگران و خانواده های آنان را به بردگی بیشتری بکشانند. …بیشتر