Archive for Felezkar

گزارش کارگر فلزکار از ایران خودرو

logofelezkar300x300

با توجه به قول داده شده از طرف هاشم یکه زارع  مدیرعامل ایران خودرو در ۲ روز اعتصاب غذای کارگران در ماه گذشته در مورد تامین کمی دستمزد با دادن پاداش ، که تاکنون صورت نگرفته است. با زمزمه اعتصاب دوباره ، سرپرستان و مدیران شرکت با پراکندن شایع در باره « پاداش که تا آخر هفته و یا تا این هفته » داده خواهد شد، تلاش دارند از اعتصاب کارگران جلو گیری کنند

بعد از تعطیلات عید فطر تمامی خطوط ایران خودرو با تمام ظرفیت کار می کنند و بخصوص کار در خطوط ۲ و ۳ کار بسیار سنگین و نارضایتی در میان کارگران این خطوط هر روز افزایش می یابد
در هفته قبل علیرضا محجوب نماینده بی خاصیت کارگری برای تبلیغات زود رس مجلس به ایران خودرو و سایپا سر زد. در ایران خودرو به همراه هاشم یکه زارع مدیرعامل به سالن اجتماعات آمده بود که در همان اوایل سخنرانی اش با اعتراض کارگران روبرو شد. کارگران می گفتند:« این چه دستمزدی بود که در سال گذشته مصوب شد …» که با پاسخ محجوب که گفت: « این را نماینده کارگران و دولت توافق نموده اند….» که با هو و جنجال کارگران روبرو شد. هاشم یکه زارع کارگران را آرام کرد که با پرسش کارگران مواجه شد که چرا:« حقوق های ما کم است با توجه به این کار سنگین و زیاد که محجوب و هاشم یکه زارع قول دادند در سال جاری حقوق ها را به نسبت تورم بیشتر افزایش خواهد یافت

کارگران از محجوب در مورد اینکه چرا در ایران خودرو شورا نداریم پرسیدند که محجوب گفت:« با مدیرعامل صحبت کرده و موضوع داشتن شورا و انتخابات آن را حل خواهد کرد. کارگران در مورد پاداش برای جبران کمی حقوق از هاشم یکه زارع پرسیدند که گفت :« در دست اقدام است کمی صبر کنید» بعد از این حرف محجوب خواست صحبت کند که با اعتراض و خروج کارگران از سالن اجتماعات روبرو شد

” روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک “

خیاطی که کمی تا قسمتی در کوزه افتاد

logo-vahed

قاضی!سعید مرتضوی از خاندان نور چشمی های آهنین که روزگاری نه چندان دور وسلیه ی نان بری و زندانی کردن بسیاری از مردمان بی گناه بوده است ،و تیغ اش کارگران حق طلب سندیکایی شرکت واحد تهران، و زن و بچه های ایشان را نیز زخمی کرده و آثاراین خونریزی تا کنون هم ادامه داشته ،بالاخره با رعایت رافت بسیار مجرم شناخته شده و محکوم شد.اگر چه محکومیت این نور چشمی معروف و منفور کارگران بسیار سبک و به قول معروف چوب نعناعی بوده است اما تا همین مقدار هم باعث شادی دل داغداران و ستم دیدگان و کتک خوردگان و نان بریدگان ،ودر این شرایط وانفسا یاد آور ضرب المثل کاچی به ازهیچی ست.این عزیز کرده وخودکامه که باعث اخراج و بازداشت و زندانی شدن کارگران حق طلب سندیکایی شده ،از حامیان اصلی حمله ی مهاجمان چماقدار ضد سندیکایی عوامل شوراهای فرمایشی و سرکوبگر خانه کارگر، و مانع تعقیب قضایی این دارو دسته ی ضارب و سارق که اکنون از سرکردگان اتحادیه پیشکسوتان شعبون خانی هستند می باشد.پدران و مادران داغدیده فجایع زندان کهریزک و کارگران و بازنشستگان مظلوم سازمان تامین اجتماعی که اموالشان در زمان مدیریت تحمیلی این دردانه ،غارت شده و بر باد رفته است آرزومند رسیدگی عادلانه به فجایعی هستند که پرونده اش لااقل از سرکوب کارگران سندیکایی و بیکاری خیل روزنامه نگاران تا به زندان کهریزک و سازمان تامین اجتماعی گسترش دارد. در پایان دستور فله ای این قاضی متخلف علیه حق طلبان سندیکایی که با همکاری تنگاتنگ سردار مرتضی طلایی فرمانده وقت نیروی انتظامی و عضو کنونی شورای شهر تهران تهیه شده است رافقط به عنوان نمونه کوچکی از بی عدالتی های جاری نسبت به کارگران و زحمت کشان رابه آگاهی میرساند.ماجرای این بیدادگرای ها بخوبی نشان می دهد اگر تخلف خلافکاران حکومتی به وقت خودش رسیدگی شود بسیاری از فساد های بعدی روی نخواهد داد و به اصطلاح تخم مرغ دزد شتر دزد نخواهد شد

۲۵/ آبان/ ۹۳

منبع : سایت رسمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

پیام سندیکا (۳۳) منتشر شد

logo-felezkar3

.پیام سندیکا ؛ پیام آور سندیکاهای کارگری ایران در دو نسخه چاپی و الکترونیکی منتشر شد

:در این شماره می خوانید
سرپیام
اطلاعیه های سندیکاهای کارگری
اخبار کارگری
گزارش کارگر فلزکار
مسولیت رعایت حقوق فعالان صنفی و سندیکایی با کیست؟


اشعار فلزبان
روزجهانی کودک
از زنان پیشرو بیاموزیم
گام به گام تا آزادی سندیکاهای کارگری
برگی از قانون
…دستاوردهای حکومت کارگران و دهقانان
کالایی شدن انسان ها در نظام پزشکی سرمایه داری
منطقه های آزاد و ویژه اقتصادی
با پیشروان سندیکایی آشنا شویم
زندگی دشوار پرستاران
حداقل دستمزد کارگری باید تامین کننده هزینه خانوار چهار نفره باشد.
هیئت تحریریه  و  روابط عمومی  سندیکای کارگران فلزکارمکانیک

سرپیام ؛ شماره ۳۳

logofelezkar300x300

آبان ماه سال روز تصویب قانون کار فعلی است. به همین دلیل بحث “اصلاح” قانون کار و یا تغییر آن موضوعی جدید و مربوط به چند سال گذشته نیست. از اولین روزهای انقلاب بحث قانونی برای کارگران که از اهداف اصلی زحمتکشان برای پیروزی انقلاب بود،مطرح شد.درآن سالها تفکرعقب مانده ای اینگونه بحث می کرد که در حکومت اسلامی هرکسی به حق خودخواهد رسیدوحق کسی پایمال نخواهد شدبخصوص مستضعفین یا همان کارگران، پس احتیاج به قانون کار نیست. این تفکر بعدازچندی عنوان کرد« وقتی کسی کار کرده و حقوق خودرا هم دریافت نموده دیگر حقوق بازنشستگی معنا ندارد. کارکرده ای وحقوقت را گرفته ای.» این تفکر بازنشستگان را درخت خشک شده ای تعریف می کرد که باید آن را قطع کرد.این تفکرکه انسانها راهمچون حیوانات می دید برای کارگران قانون اجاره راطرح کرد. یعنی کارگران مثل ابزار کار و یا حیوانات باید دراجاره کارفرما قرار گیرند. ساعت کار، تعطیلی روزجمعه، تعطیلات سالیانه ودیگرمسایل حقوق کار راکه سالها کارگران مبارزه کرده و بدست آورده بودند را به فراموشی می سپرد. بوی گند این تفکر ضدانسانی درآن سالها قدرت نمایش پیدا نکرد و قانون کار تولکی وزیرکار با شعار

…بیشتر

همچنان در راه دفاع از منافع کارگران ایستاده ایم

hafttape
سندیکای ما ششمین سال حیات خود را پشت سر گذاشت. شش سال پر از فراز و نشیب. شش سالی که اگر برای گرداننگان سندیکا سالهای دشواری بود، اما در زندگی کارگران هفت تپه امیدی تازه بود

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه که بعد از مبارزات قهرمانانه کارگران در سال ٨۷ شکل گرفت در دوران فعالیت خود در زمینه دفاع از منافع کارگری کارگران به دستاوردهای مهمی رسیده است.
اولا خواست ایجاد تشکل مستقل کارگری که بعد از تاسیس سندیکای واحد آغاز گردید را دنبال کرده و مانع از آن شد که این خواست طبقه کارگر ایران به دست فراموشی سپرده شود. تاسیس سندیکای کارگران هفت تپه در بین کارگران کشور با فضای امید وهمدلی همراه شد. گر چه از این فضا بهترین استفاده به عمل نیامد. مبارزه قهرمانه کارگران هفت تپه ودستاوردهای آن وهمچنین تاسیس سندیکای کارگری ٰموجب شد می توانست باعث شود که در سرتاسر ایران مبارزات کارگری از دوام واستحکام فراوانی برخوردار گردد. فرصتی که متأسفانه از دست رفت
در عوض فعالان سندیکا با دشواریهای متعددی روبرو شدند. برای مسئولین سندیکا درست در چنین روزهایی ودرست یکسال بعد از تاسیس سندیکا در سال ٨٨مصادف به زندانی شدن شش تن از اعضای هیئت مدیره وپس از ان اخراج از کار ما گردید. این تاوانی بود که باید برای این هدف بزرگ پرداخت می کردیم. ما این تاوانها را پرداخت کردیم تا کارگر هفت تپه نانی بر سر سفره اش بیاید. ما تاوان دادیم تا کمک کنیم تا زندگی بیش از ۵هزار نفر در خطر نابودی نیافتد.ما مبارزه کردیم تا شرکت هفت تپه توسط زمین خواران چپاول نگردد.

از روزی که کارگران مبارزه کردند وسندیکای خود را تشکیل دادند بعد از شش سال حقوق کارگران تقریبا به موقع پرداخت می گردد.هنوز هم سایه سنگین سندیکا بر روی مسئولین شرکت سنگینی می کند.در هفت تپه کارگر شرکتی موقت (البته بجز ۵نفر هیئت مدیره)وجود ندارد.چرا که پیگیری های قبلی وبعدی سندیکا به رسمی شدن کارگران موقت کمک کرد. بالا بردن مزایای کارگران واخیرا هم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل همه از دستاوردهای مبارزه کارگران و سندیکای آنان بوده است
از طرف دیگر وضعیت ما به عنوان اعضای هیئت مدیره بعد از شش سال همچنان در وضعیت سخت ودشواری قرار دارد. قرار داد موقت، عدم پرداخت مطالبات وحق بیمه سالهایی که از کار اخراج بودیم از جمله این دشواری هاست.ما می دانیم که کارفرما با رندی می خواهد تا شمشیر اخراج را بالای سرما نگه دارد تا ما را از راهی که در آنیم باز دارد. اما چون مبارزه کارگر مبارزه ایست برای زندگی ما چاره ای جز این نداریم تا بخاطر بقا، بخاطر یک زندگی انسانی وشرافتمندانه به این مبارزه ادامه دهیم

با امید به سرافرازی طبقه کارگر
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه آبان ماه 1393

عزت اله باقری کارگر بافنده نساجی اصفهان و بزرگ کوشنده کارگری شورای متحده کارگران و زحمتکشان اصفهان در دهه سی درگذشت

Bagheri-234x300

شما ای قله های سرکش و خاموش
که پیشانی به تندرهای سهم انگیز می سایید
که بر ایوان شب دارید چشم انداز رویایی
که سیمین پایه های روز زرین را به روی شانه می کوبید
که ابر آتشین را در پناه خویش می گیرید
غرور و سربلندی هم شما را باد
امیدم را برافرازید
چو پرچم ها که از باد سحرگاهان به سر دارید
غرورم را نگه دارید
….به سان آن پلنگانی که در کوه و کمر دارید

عزت اله باقری کارگر بافنده نساجی اصفهان و بزرگ کوشنده کارگری شورای متحده کارگران و زحمتکشان اصفهان در دهه سی ، در عین ناباوری در آمریکا در گذشت

عزت اله باقری ، روستا زاده ای که با رنج و تلاش به یادگیری آرمان های کارگری روی آورده بود ، اولین کارگری شد که به نماینده گی از شورای متحده مرکزی کارگران و زحمتکشان ایران به نشست سالیانه فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در سال ۱۳۳۲ اعزام گردید. پس از بازگشت از ایران سه سال مخفیانه فعالیت کرد. پس از دستگیری، در زندان ساواک اصفهان ، توسط سیاحتگرشکنجه گر شاهنشاهی، شکنجه شد. عزت اله باقری تا نفس در سینه داشت برای کوشش های کارگریش اهمیت خاصی قایل بود.او حتا دعوت شاهپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم ضدکارگری شاه در سال ۱۳۵۷ را برای همکاری ، قبول نکرد.او همیشه احترام آموزگارانی که به او درس انسان دوستی ، و حفظ شخصیت کارگری را آموزش داده بودند ،پاس داشت و اهمیت آن آموزگاران را در هر موقعیتی یادآور شد. در دورانی که پشت کردن به آرمانهای کارگری ، برای بخشی از به اصطلاح روشنفکران از نان شب واجب تر شده بود و کاسبکارانی از این آب گل آلود ماهی های گندیده ای را به بازار نشر ایران هدایت می کردند، او در کتاب « از وانا تا وین » ، با وجود پرسشگری ضدکارگری ، نشان داد که آموزش های کارگری را به خوبی فرا گرفته و در خون او جاریست. متاسفانه مرگ به این کارگر با شرف مهلت نداد تا به قولی که به سندیکای کارگران فلزکارمکانیک برای مصاحبه ای کارگری پس از بازگشت از سفر داده بود عمل کند.
تلاش های او در شورای متحده کارگران و زحمتکشان اصفهان و تاریخ جنبش کارگری ایران ستودنی و جاودان است .نام او همچون رضا روستا ، علی امید ، حسین سمنانی ، هدایت اله معلم از تاریخ جنبش کارگری ایران نازوددنی است
…مام وطن منتظر در آغوش کشیدن یکی دیگر از فرزندان خلف جنبش کارگری ایران ،عزت اله باقری است. تا آن روز

سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
۲۱/ آبان/ ۹۳

“آموزگاری که رسالت آموزگاریش را انجام داد!”

logo-felezkar3

یک معلم فداکار و دو دانش‌آموز دیگر در استان لرستان وقتی می‌خواستند یکی از دانش‌آموزان مدرسه عشایری که پایش آسیب دیده بود را به بیمارستانی در خرم‌آباد برسانند، در راه گرفتار سیل شده و هر چهار نفر کشته‌شدند. ۶ روز از حادثه گذشته است، نیروهای امدادی جسد هر سه دانش‌آموز را از گل و لای باقی مانده از سیلاب گرفته‌اند اما هنوز از جسد آقا معلم ۴۵ ساله که خود سه فرزند پسر داشت، خبری نیست.
دوستی در گوگل پلاس نوشته بود: آیا این خبر را قبلا شنیده بودید؟ آیا فکر می‌کنید وزیر آموزش‌وپرورش تسلیت گفته است؟ آیا فکر می‌کنید اخبار سراسری آن را پوشش داده است؟ آیا گمان می‌کنید روزنامه‌ها خبرش را کار کرده‌اند؟ آیا اصلا اهمیت دارد بدانیم که کاظم صفرزاده مدیر و معلم منطقه عشایری بوده است؟ آیا جالب است بدانیم او شاگردان بیمارش را در آن باران سوار ماشین می‌کند تا به درمانگاه برساند اما گرفتار سیلاب می‌شود؟ آیا می‌دانید فقط سپر و پلاک ماشین مرحوم صفرزاده پیدا شده است و جست‌وجو برای یافتن پیکر خودش هنوز ادامه دارد. آیا عمق این فاجعه برای پوشش خبری در سطح ملی مناسب نیست؟
منبع سایت حقوق کارگر و معلم

 ما می پرسیم آیا یک معلم عشایری با حقوقی ۵۰۰ هزار تومانی اصلا چرا باید جایی در رسانه ها داشته باشد؟ اگر او چند هزارمیلیاردی اختلاس می کرد شاید با اختصار ک.ص از او نامی می بردیم و وزیر هم مصاحبه ای در مورد او می کرد.

“تحریریه پیام سندیکا”

پولی شدن مدارس و مشکلات پیش روی مدارس دولتی

madares-pouliملاشیه، نامی آشنا ازمناطق حاشیه اهواز است. با وجود گذشت بیش از یکماه از شروع سال تحصیلی هنوزمدارس آن با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند.این مدارس چه از نظر وضعیت ظاهری و بهداشتی و چه از نظر ساختار درونی و تامین نیروی انسانی دچار مشکل هستند. بدلیل کمبود مدرسه دانش آموزان مجبورند، مسافتهای طولانی را جهت رفت به مدارس طی کنند.علاوه بر مسافتهای طولانی که ازوقت و انرژی دانش آموزان می گیرد،هزینه هایی نیز برای خانواده ها دارد.مدارس این منطقه ازنظروضعیت امکانات اولیه نظیرسرویس های بهداشتی وآبخوری و میز و نیمکت و…دچار نواقص آشکارهستند.مدرسه ولی عصرهنوز با گذشت بیش ازیکماه ازسال تحصیلی هنوزمعلمی برای کلاس ششم ابتدایی ندارند..با توجه به گرمای هوا تا دو ماه اول بازگشایی مدارس در خوزستان ،این مدارس از سیستم تهویه مناسب برخوردار نیستند.
«وقتی قرار است دولت دستورات صندوق بین المللی پول را اجرا کند و با پشت کردن به قانون اساسی مملکت رایگان بودن تحصیل را رعایت نکند، باید وزیر آموزش و پرورش نگران مدرسه ولی عصر نباشد و تمام فکرش این باشد که چگونه می توان مدارس دولتی را برچید و بجایش مدارس پولی گذاشت. بچه های کارگران به چه دردشان می خورد که تحصیل کنند، آنها باید مانند پدران و مادرانشان در کارخانه ها جان خود را بفروشند، احتیاجی به مدرسه ندارند تا آموزگار و سیستم تهویه هم برای شان گذاشته بشود. علی اصغر فانی باید مواظب باشد تا فرزندان وکلای مجلس و وزرا همه چیزشان تامین باشد وگرنه در مجلس استیضاح خواهد شد.» تحریریه پیام سندیکا

نماینده به اصطلاح کارگران در مجلس چه می کند؟

logofelezkar300x300با توجه به طرح اصلاح قانون کار در مجلس و اعتراض کارگران و سندیکاهای کارگری و همچنین تشکل های دولتی مانند خانه کارگر ، دبیرکل خانه کارگر آقای محجوب نگرانیش نه تنها قانون کار نیست بلکه به دنبال اعتراض به سگ گردانی و میمون بازی است.به این خبر توجه کنیم:« ۲۴ نماینده طرحی به مجلس شورای اسلامی ایران ارایه کردند که درصورت تصویب،«گرداندن»سگ ومیمون دراماکن عمومی و«انظار» ومعامله و نگهداری این حیوانات در خانه، مجازاتی چون ۷۴ ضربه شلاق و جریمه نقدی از یک تا ده میلیون تومان خواهد داشت.این طرح که با عنوان «الحاق یک ماده به قانون مجازات اسلامی» توسط نمایندگانی چون الیاس نادران، اسماعیل کوثری، علیرضا مرندی، احمد سالک، علیرضا محجوب، فاطمه آلیا، نادرقاضی‌پور، حسن کامران و نیره اخوان ارایه شده، در جلسه علنی چهارم آبان‌ماه جاری مجلس اعلام وصول شده است » آیا سگ بازی و میمون بازی مشکل جامعه کارگری است یا نابودی قانون کار ؟ البته از محجوب بیش از این نباید توقع داشت چون او هم مانند عضو هیات مدیره خانه کارگر آقای ربیعی قرار نیست برای کارگران تلاشی کنند چون ثروت و قدرت نه در بین کارگران بلکه در طبقه سرمایه داری است. آیا محجوب و ربیعی که خود را کارگر می داند ، نباید به دنبال طرحی باشند تا کارفرمایانی را که حقوق کارگران را با تاخیر می دهند به شلاق و حبس محکوم شوند؟ کدام یک کار این نماینده بی همیت کارگری است ؟ شما قضاوت کنید
آنانی که به طبقه خود پشت می کنند و به آغوش سرمایه داری می دوند فقط غم جیب خودرادارند ونه هیچ چیز دیگر

هیات تحریریه پیام سندیکا

یاد ِ ”میر احمد اسداللهی” کارگر اخراجی تراکتورسازی تبریزگرامی باد

logofelezkar300x300برای سلطتنم چیزی نمی خواهم
مگر ، کوچه باغی در برابر خانه ام
گهواره ای از جنس دسته گل
به بلندی جوانه سنبل
امیل زولا
میراحمد اسدالهی کارگر اخراجی تراکتورسازی تبریز، در گذشت. میراحمد اسدالهی از جمله کوشندگان کارگری بود که به طبقه کارگر و آرمان هایش تا آخرین لحظه وفادار ماند.او در اوایل دهه پنجاه در کارخانه تراکتورسازی تبریز استخدام شده و در بخش تولید تراکتور(ام-اف)  کار می کرد. چون فرزند رنج بود برای زدودن این رنج از طبقه خود ، در انقلاب ۵۷ فعالانه شرکت کرد و از رهبران اعتصابی تراکتورسازی تبریز گشت. فعالیت های کارگری و سندیکایی او به مذاق کارفرمایان تازه مدیر شده خوش نیامد و او را در سال ۶۰ بقول خود پاکسازی (اخراج) کردند.میراحمد اسدالهی دوست خوب و مبارزمان فردا به ایران باز خواهد گشت و در بهشت زهرا وجود پُرشورش، آرام خواهد گرفت.  اسدالهی و دیگر رهبران اعتصابی تراکتورسازی تبریز هرگزاز یاد کارگران و مردم تبریز نخواهند رفت
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
کارگران بازنشسته کارخانه تراکتورسازی تبریز
۱۳۹۳/۸/۱۷