سیف اله اسدی سندیکالیست پیشکسوت و نماینده کارگران برق تهران و از اعضای کمیته اعتصاب سال ١٣٥٧ و خاموش کننده چراغ هایی که باعث هدف قرار دادن مردم شعار دهنده در بالای پشت بام ها بود، از عمل اجتماعی خود سربلند فارغ شد و به انبوه سیاهه افتخارآفرینان جنبش کارگری پیوست . سیف اله اسدی از پیشگامان انجمن همبستگی شوراها و سندیکاهای کارگری تهران و حومه در سال ١٣٥٨ به همراه حسین نعمتی برای قدرتمند کردن جنبش سندیکایی می باشد. او پس از زندان در سال ١٣٦٧ از بنیانگذاران کانون بازنشستگان تهران به همراه علیرضا فرهادی و نماینده کانون بازنشستگان تهران در هیات موسسان سندیکاهای کارگری در سال ١٣٨٤ بود. او که تجربیات بسیاری از فعالیت در دوران سخت از ٢٨ مرداد ١٣٣٢ و تا بسته شدن سندیکاهای کارگری در سال ١٣٦٢ داشت همواره به سندیکالیست های جوان صبوری و پشتکار و مطالعه را یادآور می شد. او با رویی خوش و چهره ای خندان همیشه به پیشواز دوستان جوانش می رفت. سندیکای ما این افتخار را داشت که در محضر او رمز ایستادگی و وحدت را بیاموزد و بیاموزد که پیروزی اندیشه های کارگری در تداوم پیگیری آن اندیشه ها و به روز کردن آنست. او به ما آموخت که باید با کارگران هم نفس شد و از اظهار نظرشان نه تنها نهراسید بلکه سطح جنبش کارگری را دریافت. او یکی از خوانندگان همیشگی نشریه پیام سندیکا بود و ما را بسیار تشویق می کرد. …بیشتر
Archive for Felezkar
دست های پنهان تفرقه!
در ٤ فروردین متنی با نام «از سندیکای جعلی تا توجیه سرکوب اعتراضات» که سایت اخبار روز آنان را با امضای«جمعی از بازنشستگان» تهرانی می خواند، منتشر شد. که به اصطلاح جوابیه ای است بر چند پرسشی که در مقاله « چرا به تجمع ١٧ اسفند حمله شد؟؟» را کرده بودم. متن من تحلیلی بود بر آنچه در تجمع ١٧ اسفند بازنشستگان گذشته بود و بی تردید نقدی را می طلبید تا به واکاوی حمله به بازنشستگان منجر شود اما متاسفانه تاکنون کسی تحلیلی ارایه نکرده است تا اینکه دوستان خبر دادند متنی توهین آمیز در سایت اخبار روز علیه من منتشر شده است. که من تلاش می کنم با ارایه سند این متن را نقد کنم.
تفاوت من با این«جمعی از بازنشستگان» این است که خود و اندیشه هایم را در معرض قضاوت قرار می دهم و از پنهان شدن در پشت هر عنوانی پرهیز می کنم. البته این فرد و یا افراد دانسته هویت خود را پنهان می کنند چون نوشته شان با گذاشتن نام اصلی شان از سکه خواهد افتاد. متاسفانه متن نوشته شده با حاشیه شروع شده و با اتهام زنی و لجن پراکنی ادامه می یابد. …بیشتر
اتحاد و همبستگی چاره رنجبران!
موج جدید حمله به زحمتکشان پس از تصویب حداقل حقوقی ٤ برابر زیر خط فقر، آغاز گشته است. اخراج ٨ نفر از کارگران فعال نیشکر هفت تپه در آخرین روزهای سال گذشته سرآغاز هجوم به اعتراضات و نشانه رفتن فعالین کارگری بود. دومین هجوم به کارگران هفت تپه ای در حالی انجام گرفت که در سال جدید به کارگران هفت تپه ای اعلام شد زمان قراردادهایشان از شش ماه به ٣ ماه خواهد رسید که به اعتصاب دو روزه کارگران بخش دفع آفات و همبستگی کارگران سایر بخش های نیشکرهفت تپه را در برداشت و قضیه منتفی اعلام شد. اما به اینجا ختم نشد.
…بیشتر
سپاسگزار یاریگران ارزشمند پویش مردمی #نه_به_ته_سیگار هستیم!
با درود بر همه ی نیک اندیشانی که از تیرماه ١٣٩٨ پویش مردمی #نه_به_ته_سیگار را یاری کرده وباعث غنای پویش شدند تا حاصل تلاش هایمان ببار نشیند و امروز خرسندیم که شهر کرج اولین شهر در کشور است که ٥ پارک آن مجهز به سطل های مخصوص جمع آوری ته سیگار گردید.
سپاسگزار یاران مان در سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران، گروه کوهنوردان فلزکار، خیریه مهر کوثر، باشگاه های کوهنوردی مهر البرز و ستارگان البرز، انجمن کوهنوردان ایران، انجمن توسعه پایدار قائمشهر، گروه خیریه منشاء قائمشهر، انجمن دوستداران دماوند کوه، پویش سه شنبه های بدون خودرو، دوستانمان در کاشان، قائمشهر، بابل، تهران، کرج،… و انسانهای فرهیخته ای چون خانم مهین صادقی نژاد، خانم بدرالملوک امام، مهندس فرهنگ جولایی، دکترمحمدرضاکیا دلیری، خسرو یزدانی، کاظم باقرزاده،…. هستیم. …بیشتر
سندیکا و روشنفکران دیارمان!
حتا وقتی که نیستی
روبروی ما ایستاده ای
چراغ را در تاریکی بالا گرفته ای
و راه را به ما نشان میدهی ….
طبقه کارگر فرصت مطالعه عمیق و دراز مدت را ندارد، لذا این وظیفه روشنفکران دوستدار طبقه کارگر است که به کمک این طبقه آمده و مطالعات و پژوهش های شان را در اختیار کنشگران کارگری بگذارند.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران از ابتدای فعالیتش در سال ١٣٨٤ تمامی تلاش خود را نمود تا آموزش هایی را که کارگران لازم دارند را گرد آورده و نه تنها خود بیاموزد بلکه به کارگران عضو و حتا سندیکاهای برادر نیز منتقل کند. پخش فیلم هایی چون اسپارتاکوس، عصرجدید، خوشه های خشم، جویندگان طلا، سیکو بخشی از تلاش های فرهنگی ما بود اما کافی نبود. …بیشتر
برای نوروزی بهتر می کوشیم!
دوران ما، دوران تلاش است و کوشش. هیچ تغییری بدون رنج و مبارزه به دست نخواهد آمد این را مادر طبیعت به انسانها آموخته است. سالی که رفت حاصل مبارزات ماست و سالی که خواهد آمد سال برنامه ریزی برای آینده فرزندانمان و مهین عزیزمان ایران است.
از یاد نخواهیم برد برادران و خواهران زندانی مان را که برای آینده ای بدون ستم طبقاتی در زندان هستند.
از یاد نخواهیم برد خانواده هایی را که می دانند پدر با جیب خالی به خانه می آید و پذیرای اویند.
از یاد نخواهیم برد و خانواده هایی را که در حوادث شغلی کشته شدند و به یاریشان خواهیم شتافت.
…بیشتر
چرا به تجمع ١٧ اسفند حمله شد؟؟
بعد از اول ماه مه ١٣٩٨ که تعدادی دستگیری داشت تلاش شد بازنشستگان با صبر و درایت تجمعاتی داشته باشند و به گونه ای مدیریت کنند تا کمترین هزینه اما بیشتر بهره از این تجمعات برده شود تا بتوان خواسته های خود را به کرسی نشاند. تا ١٧ اسفند تجمعات یکی برگزار می شد و فقط بازنشستگان در آن حضور داشتند و از دیگر گروههای اجتماعی دعوت نمی شد و آنها هم نمی آمدند. البته افرادی از فرهنگیان و بازنشستگان لشگری و کشوری هم حضور داشتند تا اتحاد بازنشستگان را به نمایش بگذارند. اما متاسفانه از چند روز قبل از تجمع ١٧ اسفند سازهای مخالفی زده شد و بازنشستگان تامین اجتماعی دو دسته شدند. در یک اقدام تعجب آمیز به ناگهان گروههای اجتماعی غیر بازنشستگی از فراخوان جلوی وزارت کار حمایت کرده و سایت ها و سازمان های سیاسی خارج از کشور این فراخوان را تبلیغ کرده و موضوع را جالبتر کردند. آیا برای سایت های به اصطلاح کارگری و سازمان های سیاسی، بازنشسته با بازنشسته تفاوت می کند که از یکی حمایت و از دیگری با سکوت استقبال می کنند؟ متاسفانه فعالان بازنشسته های لشگری و کشوری و فرهنگی انواع تهمت ها و توهین ها را به بازنشستگانی که جلوی مجلس را برای روز ١٧ انتخاب کرده بودند، می کردند. هر چند به آنان گفته می شد که شما حق دخالت در کارهای بازنشستگان تامین اجتماعی را ندارید و باید فقط حامی باشید نه تعیین کننده، ولی به خرج شان نمی رفت و آتش اختلاف و تفرقه را دامن می زدند. روز ١٧ اسفند به تجمع بازنشستگانی که به جلوی وزارت کار آمده بودند حمله شد. بالاخره بعد از بیش از یکسال و نیم دست بر روی بازنشستگان دراز شد. …بیشتر
هنر برای ارجاع به واقعیت و مجسمه ی مادر “مهدی سپهری”
هنرِ متکی به امر واقع و منتقد وضعِ موجود سال های مدیدی ست که پس از آن که هنرمندان در خدمت شاهان، اشراف و اربابِ دین بودند، راهِ گریزی به سوی آگاهیِ جمعی نمایان شده است. هنر سفارشی برای خدمت به اربابان و منویات ذهنِ حاکمان، تبدیل شده است به هنرِ عام برای حظ بردنِ همگان و چه بسا انتقالِ مفاهیمِ مشترک میان هنرمند و مردم. نمونه هایی از هنر تجسمی که در معابر عمومی نصب می شوند، نقاشی های دیواری و المان های شهری در معماری، نمونه هایی از این نوع آثار هنری هستند.
در میان گرایش های هنری، آفرینش هایی که متکی به موضوعات عینی و امر واقع هستند، ویژگی های دیگری دارند.
…بیشتر
تاخت و تازی سهمگین برای تهی نمودن جیبهای کارگران!
سیستم سرمایه داری پندارهایمان به بند کشیده و احساسها به سوی پشیمانی و افسردگی و ناکامی گرایش پیدا نموده است. همیشه در افسردگی اینکه دیروز بهتر از امروز بود، مانده ایم .اگر امروز خرید خود را انجام ندهم در نادرستی کار خود خواهم ماند.اگر امروز دست به کار نشوم و در انجام کارهایم سستی بنمایم ؛ شاید دیگر که نتوانم آن کار را انجام بدهم.
هنگامی که می بینیم از کاروان خرید و سرمایه گذاری ها بازمانده ایم و گرانی و ستم و دروغ و دزدی و نابکاری راهها را بر ما بسته است؛ سر در گوشه ای می گذاریم و آغاز به خودخوری می نماییم. به راستی که چه دستهای نابکاری پشت پرده ایستاده است و برای ما فرودستان بینوا،همچنان نقشه های بیدادگرانه می کشند؟ نقشه هایی که هنوز جشن نوروز نیامده در برنامه ریزی برای گرانی های گسترده شان های و هوی رسانه ای راه انداخته اند. …بیشتر
مرگ را برای شما می خواهیم!
حداقل دستمزد کارگران ٥ برابر زیر خط فقر برای محکوم کردن خانواده های کارگری به گرسنگی مطلق تصویب شد. تصویب پایه حقوقی بر مبنای ٢ میلیون ٦٥٥ هزار تومان نشان از درجه فهم و شعور تصویب کنندگان، از انسانیت و نیازهای آن است. مافیای کارفرمایی که از تجمعات هر هفته ای بازنشستگان به ستوه آمده بود با دستور حمله به این تجمعات و تصویب حداقل دستمزد برای سال ١٤٠٠، پیامی روشن برای زحمتکشان سراسر کشور فرستاد: «مرگ را برای شما می خواهیم»
…بیشتر