کار سخت کوشندگان سندیکایی

farahaniهوا بسیار سنگین و خفقان آور ، شرایط زندگی برای مردم رنج آور و غیر قابل تحمل شده است. مزد و حقوق کارگران از صدر تا ذیل درگیر تامین معیشت روزمره شده اند و هرگز در تامین مایحتاج خانواده موفق نیستند ، بیکاری و درماندگی جوانان ما را مستاصل کرده و افسردگی و بیماری های عصبی آنها را به انواع گرفتاری ها مانند اعتیاد ، بزه کاری ، اعمال خشونت علیه خانواده و اطرافیان کشانیده.  در چنین شرایط و اوضاع و احوال که بالادستی ها هم به جز طرح مسائل سیاسی جناحی و حذف رقیبان و تخریب منتقدان وظیفه ای برای خود قائل نیستند ، مردم احساس بی پناهی بیشتر و درماندگی افزونتر می کنند.  کارگر بیکار همه روزنه های امید را می کاود به همه بنگاه های تجاری و صنعتی که می شناسد و نمی شناسد سر می زند ، به همه دوستان و فامیل خواهش و التماس می کند تا برای او کاری دست و پا کند ، جوان تحصیل کرده به زمین شوئی و باربری هم تن می دهد ولی پیدا نمی کند .